پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

یک روز باید این مساله اجباری شدن حجاب در اوایل انقلاب را به دقت واکاوي بکنيم. و بفهميم چه کسانی این موضوع را پی گرفتند و دقیقا چه شرایطی پیش آمد؟ ... چندي قبل مصاحبه ي جنجالي محمدرضا حکيمي رو خوندم که براي اولين بار در سي سال گذشته از عدم رضايت بزرگاني چون شهيد بهشتي و شهيد مطهري از اجباري بودن حجاب پرده برداشت؛ و اينکه چقدر خواستند که اين بزرگان تا امام را متقاعد کنند و وجود فشارهاي خاص!! مانع شد!! و اينکه زماني که شهيد مطهري به شهادت رسيدند در جيبشون نامه اي يافتند خطاب به حضرت امام که خواستار لغو اين قانون بودند. اين مصاحبه ي جنجالي ذهن بنده رو به شدت به يک سلسله از عوامل معطوف کرد و به دنبال اين شدم که چه جرياناتي و با چه اهدافي امام رو تحت فشار گذاشتن تا اين قانون رو مصوب کنند. من چند گزاره در این خصوص برای پژوهش و تأمل پیشنهاد میدم: 1.حجاب اجباری در ایران شرایط شهواني شدن جامعه را فراهم کرد و هر روز بیش از پیش در آتش این موضوع دمیده شد. (بواسطه ي حجاب اجباري پديده ي بدحجابي بوجود اومد که طبق اقرار صريح تمامي روانشناسان هزاران بار مهلکتر از بي حجابي ست!!) 2.اقتصاد نفتی، فرهنگ مصرف گرایی را حاکم کرد. مصرف گرایی در جامعه ای که هر روز عطش شهوت او تشنه تر ميشد. در نتیجه شهوت هم یکی از اقلام مصرفی میشود تا تعادلی بین عرضه و تقاضا ایجاد شود. 3.تجارتی که مبتنی بر "واردات" بود، از یکسو فرهنگ مصرف گرایی را رونق بخشید و از دیگر سو، نسبت عرضه و تقاضا را هماهنگ کرد. بنابراين روند به سمتي رفت که رتبه ي اول مصرف مواد آرايشي و ساير ملزومات شهوانيات را در آسيا و در برخي موارد در دنيا ـ به خود اختصاص داديم! به همين راحتي!! 4. پيدا کنيد پرتقال فروش را :: چه کساني بازار لوازم آرايشي را در دست دارند؟ اين افراد متعلق به کدام حزب و گروه هستند؟ نقش اين جريان در فرهنگ مصرف گرايي در دهه ي 60 و 70 چه بود؟ نقش اين افراد در تشديد فشارهاي جبري در جامعه در سالهاي 57 تا 65 چه بود؟ چرا اين جريان با تمام قوت و قدرت تا آخرين لحظات عمر حضرت امام مانع انحلال کميته شدند؟ .... ** : دوستان هيچ پيام خصوصي و عمومي ندين؛ هيچ جوابي نميدم!! هرکي مرده بره خودش جواب اينا رو دربياره!!

پيشنهاد ما به نويسنده اين عبارات اين است كه هر وقت تصميم جدي به پيش كشيدن اين بحث گرفتند، ما نيز حاضر به گفتگو و تبادل نظر پيرامون اين امر هستيم و الا با صِرف نقل چند مدعاي غير مستند و احتمالي نمي توان به جمع بندي روشن علمي رسيد.
مساله شهواني شدن جامعه امري است كه بايد بر اساس بررسي هاي ميداني و تطابق وضعيت شكلي و آماري جامعه قبل و بعد از انقلاب بدان پرداخت و ابعاد گوناگون آن را مورد نقادي و تامل قرار داد؛ ادعاي غير علمي نويسنده "بواسطه ي حجاب اجباري پديده ي بدحجابي بوجود اومد كه طبق اقرار صريح تمامي روانشناسان هزاران بار مهلكتر از بي حجابي ست!!" آن قدر غير مستند و نادرست است كه انسان نسبت به ديگر گزارشات اين متن نيز دچار ترديد جدي مي شود.
البته دخالت هاي مباحث سياسي و اجتماعي در قوانين حكومتي و ناپختگي در تصميمات كلان در عرصه امور مربوط به حكومت و جامعه امري است در هر انقلابي و از جمله در انقلاب ايران نمونه هاي آن را مي توان ديد، اما نسبت دادن اين مساله به كمپاني هاي اقتصادي و رانت خواران و مافياي قدرت و ثروت بسيار دور از ذهن و غير واقعي به نظر مي رسد.
بخصوص كه مساله حجاب در ايران لااقل دو سال بعد از انقلاب شكل قانوني و علني به خود گرفت و در طول چند سال اول انقلاب در بسياري از مناطق ايران مانند مناطق تفريحي و بخش هاي عمده شهرهاي بزرگ، حتي در نهادها وئ ازگان هاي دولتي مانند بيمارستان ها بسياري از زنان مانند قبل از انقلاب حجاب نداشتند تا اين كه بر اساس قانون تعزيرات مصوب در سال 1362 كه اولين قانون در خصوص پوشش زنان است اصل حجاب شكل قانوني پيدا كرد.
در واقع ماده 102 قانون تعزيرات كه در حال حاضر به صورت تبصره‌اي به ماده 638 قانون مجازات اسلامي مصوب 1375 الحاق شده است اوليت تصميم قانوني بر مساله حجاب بود كه به تصويب رسيد و اين امر سال ها بعد از شهادت شهيد مطهري و شهيد بهشتي بود و مساله فشارها بر امام و... چندان منطقي به نظر نمي رسد.
پس تا پنج سال پس از پيروزي انقلاب اسلامي مجلس ورودي در پوشش مردم نداشت و تصويب اين ماده ناشي از رهنمودهاي بنيانگذار جمهوري اسلامي ايران بود مبني بر اينكه رعايت حجاب را يك تكليف شرعي دانسته و حضور زنان در عرصه فعاليتهاي اقتصادي ـ اجتماعي را منوط به حفظ حجاب شرعي نمودند.
در مورد تذكر شهيد مطهري هم آن چه در كتاب هاي خاطرات و مقالات مربوط به زندگاني ايشان در گذشته مطرح شده بود اين مساله است كه در وقت شهادت ايشان كاغذي در جيب ايشان وجود داشت تا تذكراتي را به محضر امام راحل ارائه دهند كه از ان جمله مساله "حجاب استاندارد " است نه مساله نفي حجاب اجباري.(1)
پي نوشت:
1. رك: http://rasekhoon.net/article/show-65990.aspx
موفق باشید.