منظورم :1- چرا ابتدا مشرق و بعد مغرب 2- چرا مثنی به کار رفته اند (به معنی دو مشرق و دو مغرب) متشکر
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
آن چه مفسرين در توضيح اين آيه نگاشته اند، بيشتر به اين نكته معطوف مي شود كه مراد از دو مشرق و دو مغرب در سوره رحمان، و يا مشارق و مغارب در سوره معارج و يا مغرب و مشرق در سوره شعراء، اختلاف محل طلوع و غروب خورشيد در دو فصل تابستان و زمستان است. اگر دقت كنيم مي بينيم كه خورشيد هميشه از مكان خاصي طلوع و در مكان خاصي غروب نمي كند، اگر چه مكاني را كه خورشيد طلوع يا غروب مي كند، مشرق يا مغرب مي نامند. در تفسير نمونه آمده است:
اما از آن جا كه محور زمين نسبت به سطح مدار آن مايل است و زاويه اي در حدود 23 درجه تشكيل مي دهد و با همين حال به گرد آفتاب مي گردد، طلوع و غروب آفتاب دايما متغير به نظر مي رسد و از 23 درجه ميل اعظم شمالي (در آغاز تابستان )تا 23 درجه ميل اعظم جنوبي (در آغاز زمستان) در تغيير است كه مدار اول را مدار (رأس السرطان) و مدار دوم را مدار (رأس الجدي )مي گويند و اين است دو مشرق و دو مغرب آفتاب، و بقيه در درون اين دو مدار قرار دارد .(1)
در عين حال از نظر بعضي ديگر از مفسران، دو مشرق و دو مغرب به محل طلوع و غروب خورشيد و ماه تعبير شده است .بعضي دو مشرق و دو مغرب را در اين جا به طلوع و غروب خورشيد و طلوع و غروب ماه تفسير كرده اند .آن را مناسب با آيه "والشمس و القمر بحسبان" مي دانند، ولي معناي اول مناسب تر به نظر مي رسد ، به خصوص اين كه در بعضي از روايات اسلامي به آن اشاره شده است . (2)
علامه طباطبايي نيز چنين تفسيري از اين آيه ارائه كرده، نوشته است :منظور از دو مشرق ، مشرق خورشيد و مشرق ماه است . مراد از دو مغرب نيز دو مغرب آن دو است . بعضي گفته اند كه مراد از دو مشرق ،مشرق خورشيد و ماه است و مراد از دو مغرب ، دو مغرب آن دو است.(3)
شخصي به حضرت علي(ع) گفت : آياتي از قرآن را پيدا كردهام كه آيات ديگر قرآن را نقض ميكند و اين نشان ميدهد كه آيات قرآن متناقض است.
حضرت فرمود: ويژگي آيات قرآن اين است كه بعضي از آن بعض ديگر را تصديق ميكند ، نه اينكه نقض كند. مواردي را كه متناقض پنداشتهاي ،بيان كن تا پاسخ پندار تو را بدهم.
گفت : قرآن در يك جا ميگويد: رَبِّ الْمَشارِقِ وَ الْمَغارِب(4) يعني مشرق و مغرب را به صورت جمع به كار ميبرد. در جاي ديگر ميگويد: رَبُّ الْمَشْرِقَيْنِ وَ رَبُّ الْمَغْرِبَيْن(5) يعني مشرق و مغرب را به صورت تثنيه به كار ميبرد . در جاي ديگر ميگويد: رَبُّ الْمَشْرِقِ وَ الْمَغْرِب (6)يعني مشرق و مغرب را به صورت مفرد به كار ميبرد .اين بيانات نشانة تناقض در آيات قرآني است.
حضرت فرمود: لفظ «مشرق» و «مغرب» در اين سه جا به يك معنا به كار برده نشده تا مستلزم تناقض باشد بلكه در هر يك از اين سه جا به معناي خود است؛ وقتي به صورت مفرد به كار برده شده ،به معناي جهت شرق و غرب است كه به سمت آن اشاره ميكنيم .جهت هم در يك مكان ، مشرق است و يا مغرب . يك مكان نميتواند دو يا چند جهت شرقي و غربي داشته باشد. اما مشرق و مغربي كه تثنيه به كار برده شده به لحاظ حداكثر اوج خورشيد در مدار شمالى در تابستان، و حداقل پائين آمدن خورشيد در مدار جنوبى در آغاز زمستان است . چون اين دو موقعيت خورشيد كاملا مشخص است، روى آن مخصوصا تكيه شده است.
اما در جائي كه مشرق و مغرب به صورت جمع به كار برده شده ،به لحاظ طلوع و غروب خورشيد در روزهاي مختلف سال است زيرا خورشيد هر روز از نقطه تازهاى طلوع، و در نقطه تازهاى غروب مىكند، بنابراين به تعداد روزهاى سال مشرق و مغرب داريم و از اين لحاظ ميتوانيم آن را به صورت جمع به كار ببريم.(7)
با طرح مشارق و مغارب ، قرآن به حقيقت كروي بودن زمين اشاره مي كند ؛ چون بر اساس كروي بودن زمين ، تنها يك مشرق و مغرب نخواهيم داشت ، بلكه به افق هر كشور يا هر شهري مشرق و مغرب جداگانه اي خواهيم داشت . اين از معجزات علمي قرآن است كه به حقيقتي اشاره دارد كه قرن ها بعد توسط انسان ها كشف شد.
پي نوشت ها:
1.تفسير نمونه،ج 23، ص 121.
2. همان، ص 121.
3. ترجمه تفسير الميزان، ج 19، ص166.
4. معارج(70)آية 40.
5. الرحمن(55)آية 17.
6. شعراء(26)آية 28.
7. طبرسي، الاحتجاج، ج 1، ص 259.
موفق و موید باشید