پرسش:
آیا این روایت صحیح است که: «هر مردی با زن نامحرمی شوخی لفظی کند، خدا او را هزار سال در محشر حبس میکند؟» این روایت فقط برای مردها است یا شامل زنان هم میشود؟ آیا این حکم برای اقوام نامحرم هم صادق است یا فقط برای غریبههای نامحرم؟
مقدمه
در آموزههای دینی اسلام، توجه ویژهای به رفتارهای اخلاقی در تعاملات اجتماعی میان مردان و زنان شده است. یکی از موضوعاتی که در روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته، مسئله ارتباط و شوخی با نامحرم است. در بسیاری از احادیث، مسلمانان از انجام شوخی با افراد نامحرم نهی شدهاند و برای این رفتار، عواقب معنوی و دنیوی ذکر شده است. در این راستا، حدیثی از پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله نقل شده که نهتنها شوخی با زنان نامحرم را نهی کرده، بلکه به عواقب سخت آن اشاره دارد. در ادامه اعتبار سندی این روایت بررسی شده و همچنین به محتوای آن در تطابق با دیگر روایات اشاره میشود.
پاسخ اجمالی:
در آموزههای دینی اسلام، توجه ویژهای به رفتارهای اخلاقی در تعاملات اجتماعی میان مردان و زنان شده است. یکی از موضوعاتی که در روایات اسلامی مورد تأکید قرار گرفته، مسئله ارتباط و شوخی با نامحرم است. در حدیثی از پیامبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) نقل شده است که «هر کس با زنی نامحرم شوخی کند برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی میکنند و آن زن اگر با رضایت، خود را در اختیار مرد قرار دهد و مرد او را در آغوش گیرد یا ببوسد یا تماسی برقرار سازد یا با وی بخندد و منجر به عمل خلاف شود، این زن هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست. ولی اگر زن راضی نبوده و مرد بهزور مرتکب این عمل زشت شد، گناه هر دو بر گردن مرد خواهد بود». خطاب این روایت، هم مرد و هم زن نامحرم است و فرقی نمیکند این نامحرم از اقوام و خویشاوندان باشد و یا از غیر آشنایان باشد.
پاسخ تفصیلی:
1. بررسی اعتبار روایت
در منابع، حدیثی از پیامبر صلیاللهعلیهوآله بیان شده است. در این حدیث از شوخی مردان با زنان نهی و برای آن عذابی دردناک قرار داده شده است. متن این حدیث چنین است:
«مَنْ فَاکَهَ امْرَأَهً لَا یَمْلِکُهَا حُبِسَ بِکُلِّ کَلِمَهٍ کَلَّمَهَا فِی الدُّنْیَا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛
هر کس با زنی نامحرم شوخی کند برای هر کلمه که با او گفته است، هزار سال در آتش دوزخ او را زندانی میکنند.»
این روایت ادامهای نیز دارد که کمتر مورد توجه قرار گرفته است:
«وَ الْمَرْأَهُ إِذَا طَاوَعَتِ الرَّجُلَ فَالْتَزَمَهَا حَرَاماً أَوْ قَبَّلَهَا أَوْ بَاشَرَهَا حَرَاماً أَوْ فَاکَهَهَا وَ أَصَابَ مِنْهَا فَاحِشَهً فَعَلَیْهَا مِنَ الْوِزْرِ مَا عَلَی الرَّجُلِ فَإِنْ غَلَبَهَا عَلَی نَفْسِهَا کَانَ عَلَی الرَّجُلِ وِزْرُهَا؛
و آن زن اگر با رضایت، خود را در اختیار مرد قرار دهد و مرد او را در آغوش گیرد یا ببوسد یا تماسی برقرار سازد یا با وی بخندد و منجر به عمل خلاف شود، این زن هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست. ولی اگر زن راضی نبوده و مرد بهزور مرتکب این عمل زشت شد، گناه هر دو بر گردن مرد خواهد بود.»
این حدیث در کتاب ثواب الاعمال شیخ صدوق(1) و أعلام الدین دیلمی(2) نقل شده است.
با بررسی بهعملآمده، این روایت از جهت سندی، به دلیل ناشناخته بودن برخی راویان، ضعیف ارزیاب میشود؛ اما با توجه به اینکه در احادیث دیگری که در مورد نحوهی ارتباط با نامحرم و همچنین نهی از شوخی با او وجود دارد، این روایت از جهت محتوا قابلقبول و پذیرش است. برخی از این روایات در بخش بعدی بیان خواهند شد.
2. نهی از شوخی با نامحرم
در احادیثی از شوخی با نامحرم نهی شده است. این روایات بیان کننده این هستند که هرگونه شوخی با نامحرم اثرات معنوی منفی برای فرد خواهد داشت. در روایتی چنین نقل شده است:
«عَنْ أَبِی بَصِیرٍ، قَالَ: کُنْتُ أُقْرِئُ امْرَأَهً کُنْتُ أُعَلِّمُهَا الْقُرْآنَ، قَالَ، فَمَازَحْتُهَا بِشَیْءٍ، قَالَ، فَقَدِمْتُ عَلَی أَبِی جَعْفَرٍ (علیهالسلام)، قَالَ، فَقَالَ لِی: یَا أَبَا بَصِیرٍ أَیَّ شَیْءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ قَالَ قُلْتُ بِیَدِی هَکَذَا، وَ غَطَّی وَجْهَهُ، قَالَ، فَقَالَ لِی لَا تَعُودَنَّ إِلَیْهَا؛(3)
ابو بصیر از اصحاب امام باقر (علیهالسلام) میگوید: من به زنی تعلیم قرآن میکردم، روزی اندکی با او شوخی زبانی کرده و جملهای مزاحآمیز گفتم. پس از مدتی حضور امام باقر (علیه السلام) شرفیاب شدم بهمحض اینکه مرا دید فرمود: أبوبصیر! به آن زن چه گفتی؟ من از شدت شرم و حیا صورتم را پوشاندم فرمود: دیگر این کار را تکرار نکن.»
این روایت که از جهت سندی، صحیح است، بیانگر این است که شوخی با نامحرم حتی در حد یک جمله، کاری غلط بوده و مورد نهی اهلبیت علیهمالسلام است.
علاوه بر این، در فرهنگ اهلبیت علیهمالسلام، مکالمهی غیرضروری دو نامحرم (که قطعاً شوخی نیز جزء این موارد است) نهی و غیراخلاقی دانسته شده است. در روایتی از امام صادق علیهالسلام نقل شده که:
«نَهَی أَنْ تَتَکَلَّمَ الْمَرْأَهُ عِنْدَ غَیْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَیْرِ ذِی مَحْرَمٍ مِنْهَا أَکْثَرَ مِنْ خَمْسِ کَلِمَاتٍ مِمَّا لَا بُدَّ لَهَا مِنْه؛(4)
رسول خدا فرمان داده بود که زن مسلمان با مردان نامحرم بیش از پنج کلمه – که آنهم در موضوعات ضروری باشد- سخن نگوید.»
در حدیثی از امیرالمؤمنین علیهالسلام بیان شده که:
«مُحَادَثَهَ النِّسَاءِ تَدْعُو إِلَی الْبَلَاءِ وَ تُزِیغُ الْقُلُوبَ وَ الرَّمْقَ لَهُنَّ یَخْطَفُ نُورَ أَبْصَارِ الْقُلُوبِ وَ لَمْحَ الْعُیُونِ مَصَائِدُ الشَّیْطَان؛(5)
گفتگو با زنان نامحرم سبب نزول بلا خواهد شد و دلها را منحرف میسازد؛ و پیوسته به زنان چشم دوختن نور دیده دلها را خـاموش میگرداند و همچنین با گوشه چـشم بـه زنـان نگاه کردن از حیلهها و دامهای شیطان است.»
علاوه بر این، در آیه 32 سوره احزاب نیز به زنان پیامبر صلیاللهعلیهوآله خطاب شده که:
«فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیَطْمَعَ الّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفًا؛
پس بهگونهای هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند و سخن شایسته بگویید.»
این آیه نیز بیانگر نحوهی صحیح صحبت کردن زنان با مردان است و اینکه نباید صحبت آنها بهنوعی باشد که موجب تحریک و طمع مردان شود؛ بنابراین این آیه نیز میتواند شامل شوخی زن و مرد با یکدیگر شود.
نکتهی دیگر اینکه با توجه به روایات زیادی که در مورد حرام و نادرست بودن لمس مرد و زن نامحرم وجود دارد،(6) پرواضح است که شوخیهای فیزیکی بهطورقطع اشکال داشته و مورد نهی هستند.
بنابراین، نهی از شوخی با نامحرم، منحصر در روایت بیان شده نیست و این روایات میتوانند شاهدی بر صحت حدیث موردبحث باشند.
3. مصادیق نامحرم
برخی از حدیث موردبحث (مَنْ فَاکَهَ امْرَأَهً هر کس با زنی نامحرم شوخی کند) چنین برداشت کردهاند که خطاب این روایت، فقط مردان هستند و زنان مورد خطاب این حدیث نیستند.
باید توضیح داد که اولاً خطاب این روایت، هم مرد و هم زن نامحرم است و دلیل آن نیز ادامهی روایت است. بیان شد که در ادامهی روایت، نبی گرامی اسلامی میفرمایند:
«اگر زن، این عمل مرد را تصدیق کند او هم مثل مرد گناهکار است و عذابش مثل اوست؛»
بنابراین، هم مرد و هم زن در این گناه مشترک هستند. علاوه بر اینکه در روایاتی بیان شد که اهلبیت علیهمالسلام زنان را نیز مورد خطاب قرار داده و از صحبت بدون ضرورت و هوسانگیز با مردان نهی کردهاند؛ بنابراین، ناپسند بودن شوخی فقط برای مرد نیست و برای زن نیز اشکال دارد.
همچنین متأسفانه برخی تصور میکنند که نامحرم فقط شامل نامحرم غریبه است و شوخی با نامحرمی که فامیل و آشنا است اشکالی ندارد. پاسخ این مطالب نیز قابلبرداشت از خود روایت است. در ابتدای حدیث موردبحث بیان شده که «مَنْ فَاکَهَ امْرَأَهً لَا یَمْلِکُهَا هر کس با زنی که مالکش نیست (یعنی نامحرم) شوخی کند» بنابراین «نامحرم»، عام است و شامل هر نوع نامحرمی میشود.
در پایان باید اشاره کرد که اسلام با شوخی مخالف نیست و در احادیثی حتی امر بر این کار شده(7) و حتی در روایات نقل شده که اهلبیت علیهمالسلام نیز شوخیهایی داشتهاند،(8) اما باید این شوخیها در چهارچوب شرع و اخلاق باشد.
نتیجه:
با توجه به بررسیهای انجامشده، میتوان گفت که روایت نهی از شوخی با نامحرم، بهویژه در متنی که از پیامبر صلیاللهعلیهوآله نقل شده، گرچه از نظر سندی، برخی ضعفها را دارد، اما از لحاظ محتوایی با دیگر احادیث و آموزههای اسلامی همخوانی داشته و قابلپذیرش است. علاوه بر این، بسیاری از روایات دیگر نیز بر ضرورت پرهیز از شوخی با نامحرم تأکید کردهاند که نشاندهندهی توجه ویژه به اخلاق در تعاملات میان زن و مرد است؛ بنابراین، اسلام درحالیکه هیچگونه مخالفتی با شوخیهای حلال ندارد، بر لزوم حفظ حدود شرعی و اخلاقی در تعاملات تأکید میکند.
پینوشتها:
1. إبن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محقق / مصحح: ندارد، قم: دارالشریف الرضی للنشر، 1406 ق، ص 284.
2. دیلمى، حسن بن محمد، أعلام الدین فی صفات المؤمنین، محقق / مصحح: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، 1408 ق، ص 414.
3. کشی، رجال الکشی (إختیار معرفه الرجال)، محقق / مصحح: رجایى، مهدى، قم: مؤسسه آل البیت علیهمالسلام، 1363 ش، ص 173، ح 295.
4. إبن بابویه، محمد بن على، من لا یحضره الفقیه، محقق / مصحح: غفارى، علیاکبر، قم: دفتر انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1413 ق، ج4، ص 6، ح 4968.
5. إبن شعبه حرانى، حسن بن على، تحف العقول، محقق / مصحح: غفارى، علیاکبر، قم: جامعه مدرسین، 1363 ق، ص 149.
6. إبن بابویه، محمد بن على، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، محقق / مصحح: ندارد، قم: دارالشریف الرضی للنشر، 1406 ق، ص 283.
7. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق، ج2، ص 663، ح 3.
8. کلینى، محمد بن یعقوب، الکافی، محقق / مصحح: غفاری علیاکبر و آخوندى، محمد، تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق، ج2، ص 663، ح 1.