پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

سلام دختر 20 ساله ایی هستم که 3 سال پیش به طور ناخواسته وارد رابطه ی احساسی بایه پسر شدم.پسری که سه سال ازم بزرگتره. پدر مادرش طلاق گرفتن. و به پدرش گویا در سال های خیلی دور یک بار به جرم اعتیاد توی زندان بوده.طرف من وضع مالی خیلی خوبی ندارن واین پسر خرجش رو خودش در می یاره وتحصیلاتش دیپلمه. خانواده ی من مثل خیلی از خانواده های دیگه ی این شهر تاحالا خوشبختانه مورد طلاق یا زندان توی فامیل نداشتیم. تحصیلات من لیسانسه.و ضع مالی نسبتا خوبی داریم. سه سال پیش که من یه دختر 17 ساله بودم عاشق این پسر بودم واون موقع در مورد فلسفه ی ازدواج چیزی نمی دونستم. ولی الان که بزرگتر شدم احساس میکنم به این پسر دلبستگی زیادی ندارم. حس می کنم لیاقت من و خانوادم خیلی بیشتر از اینه.واینکه ناراحتم که چرا پدر مادری که اینقدمنو دوس دارن به خودم اجازه دادم بهشون دروغ بگم.این پسر بی نهایت به من محبت می کنه و فوق العاده به من وابستس. موندم که باید چی کار کنم واگه بگم نه با احساساته یه نفر بازی کردم و می ترسمبه خاطر شکستن دله یه نفر زندگیم نابود شه. واینکه مطمئن نیستم که اگه ردش کنم آیا همسری به مهربونی اون پیدا می کنم من چیکار کنم؟؟؟؟ ببخشید که طولانی شد.پیشابیش به خاطر پاسخگویی تون تشکر می کنم.

برای بررسی مشکل شما لازم است سوالتان را به چند بخش تقسیم کنیم.
بخش اول: احتمالا شما و در آینده والدین شما (درصورت اطلاع از طلاق والدین فرد مورد نظر) نگرانی هایی خواهید داشت:
1.نگران آسیب های روحی ایشان به دلیل دعواها و درگیری های پدر و مادرشان پیش از جدایی خواهند بود؛ قطعا این درگیری ها تأثیر مستقیمی بر فرزندان خانواده طلاق خواهد داشت؛
2.نگران خلأهای عاطفی ایشان به سبب فقدان پدر و مادر خواهید بود؛
3.نگران آسیب های اجتماعی ایشان به دلیل نبودن والدین حمایت گر و در نتیجه فقدان کنترل لازم خواهید بود؛
4.نگران کمبودهای اقتصادی ایشان و در نتیجه عقده های ناشی از این کمبودها خواهید بود؛
همه مواردی که در بالا گفته شد، می تواند عاملی جهت مخالفت والدین شما باشد. پس با این پیش فرض می توانید خود را آماده مخالفت های خانواده خود کنید.
بخش دوم: اما از سویی دیگر مشکل اساسی دیگری که شاید با آن درگیر شوید، احتمال اعتیاد پدر فرد مورد نظر است. البته اعتیاد پدر و مادر و یا حتی خواهر و برادر، مانند اعتیاد خود فرد نیست که مانع جدی برای ازدواج باشد؛ ولی طبیعی است که مقداری از فرصت ها را از شخص مورد نظرتان گرفته و می تواند باعث بروز مخالفت والدین شما شود. در این صورت، بهترین گزینه برای ایشان ازدواج با همتای خودشان است؛ یعنی دختری که او نیز والدینش چنین مشکلی یا مشابه آن را داشته باشند تا در زندگی زناشویی، عاملی برای سرکوفت وتحقیر باقی نماند.
بخش سوم: رعایت کفویت یا همتایی در ازدواج از مهمترین ملاکهای ازدواج موفق است. عدم رعایت این اصل مهم، موجب انتقال مشکلات عدیده ای به زندگی پس از ازدواج می شود. این همتایی از جهات گوناگونی بررسی می شود. دو مورد از مصادیق کفویت که بنظر می رسد باید بیشتر بررسی شود، شامل همتایی طبقاتی و تحصیلی است که در ذیل به آن می پردازیم
1.همتایی طبقاتی: تفاوت تمکن مالی اگر زیاد نباشد، اشکالی ندارد؛ اما اگر فاصله زیاد باشد؛ به گونه ای که از دو طبقه ثروتمند و کم بضاعت باشند، مشکلاتی را فراهم خواهد آورد. اگر دختر و خانواده اش ثروتمند باشند، پسر با دیدن نزدیکان او احساس حقارت خواهد کرد. این در صورتی است که تحقیر و سرزنشی در کار نباشد که اگر چنین شود، رنج ها افزون تر خواهد شد. بنابراین مطلوب این است که وضعیت مالی پسر بهتر باشد تا زندگی به کام دختر شیرین تر شود.
2.آسیب دیگر این ازدواج، عدم همتایی تحصیلی است. مطلوب است که تحصیلات آقا، یک مقطع بالاتر از خانم باشد. این مسئله می تواند به دلیل این باشد که فاصله زیاد تحصیلی، با ویژگی غرور و ثبات اقتدار مرد منافات دارد. زیرا مرد دوست دارد محل اتکای همسر خود قرار بگیرد. حتی اگر زن با تواضع و فروتنی، برای تحصیلات بالاتر خود، جایگاهی قائل نباشد و مدرک تحصیلی اش را به رخ همسرش نکشد، باز هم ممکن است مرد از تذکرات او در زندگی مشترک، برداشت درستی نداشته باشد و تصور کند که دچار خود بزرگ بینی شده و جایگاه معلمی یافته است. البته دریک صورت، ممکن است تحصیلات بالاتر زن مشکل ایجاد نکند و آن این که مرد دارای خصوصیتی بارز درزمینه هنر، ورزش، صنعت، مطالعات علمی و ... باشد.
بخش چهارم: همان طور که فرمودید، به نظر می رسد ایشان دارای شخصیت وابسته ای باشد، از آنجا که افراد وابسته دارای اختلالات عمیق روانشناختی هستند، توصیه اکید ما این است که اولا از فکر ازدواج با این فرد بیرون بیایید و ثانیا از او بخواهید تا در اولین فرصت با مراجعه به یک روانشناس مجرب به اصلاح شخصیت خود بپردازد.
بخش پنجم: شما به هیچ وجه از دادن جواب منفی به ایشان نگران نباشید. نفرین یا هر چیز دیگری که شما تصور بکنید برای شما متصور نخواهد بود؛ زیرا شما در ازدواج حق انتخاب دارید و مطمئن باشید که خداوند هیچ گونه اثری را در نفرین احتمالی او قرار نخواهد داد. البته باید پذیرفت که رابطه چند ساله شما، به هر علتی بوده و یا از سوی هر کسی بوده، در هر صورت نیاز به یک توبه واقعی دارد. قطعا کسی که بیش از همه باید دغدغه شما باشد، خداوند است که با امید به او می توانید دست از خطاهای گذشته برداشته و به آینده پاک و امیدبخشی جهت موردهای بهتر بیندیشید.
اما در پایان باید گفت سعی کنید با پرهیز از احساسات زودگذر، دچار شتاب زدگی در ازدواج نشوید. اگر به این جمع بندی رسیدید که این مورد مناسب نیست، باید بدانید که در ابتدای جوانی هستید و می توانید امیدوار باشید که موردهای بهتری هم به سراغ شما بیایند. شتاب زدگی در ازدواج، عواقب بسیار منفی دارد و حسرت و پشیمانی بعد از ازدواج هم سودی نمی بخشد.