پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.

با عرض سلام ما زن و شوهری هستیم که یکدیگر را دوست داریم و سعی می کنیم نسبت به تمامی مسائل دینی و شرعی در زندگی مان پایبند باشیم. سوال ما این است که آیا با این عشق و علاقه ای که بین ما وجود دارد آیا ما در قیامت با هم می توانیم باشیم یا خیر؟ اگر یکی از ما بهشتی و دیگری خدایی ناکرده جهنمی باشد، آن وقت چطور؟ ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما در اين ماه عزيز؛ و تشكر به خاطر ارتباطتان با اين مركز؛
قيامت در واقع دو مرحله دارد :يکي مرحله‌اي است که از آن به روز قيامت ياد مي‌شود، مرحله دوم مربوط به اسکان آدميان در بهشت و جهنم است.
در مرحله اول شرايط به گونه‌اي است که قران کريم از آن چنين ياد نموده: «يوم يضر المرء من اخيه و امه و ابيه و صاحبته و بينه؛ (1) آن روز که هر کس از برادرش مي‌گريزد و از مادر و پدرش، و از زن و فرزندانش هم مي گريزد‍».
بر اساس اين آيه در روز محشر واقعا محشر است . هر کس به گونه‌اي گرفتار اعمال و نگران سرنوشت خود‌است که از همه بستگانش فرار مي کند .مي‌خواهد آن ها را نبيند و يا نشناسد .در اين مرحله عشق و علاقه ها افراد نسبت به همديگر فراموش خواهد شد و اثري هم ندارد، فقط يک عشق اثر دارد وآن همان است که حافظ شيرين سخن گفته است:
در آن غوغا که کس، کسي را نپرسد من از پير مغان منت پذيرم
مراد امام علي است که عشق و محبت او به داد عاشقانش مي رسد، ساير عشق و پيوندها از هم گسسته خواهد شد. از اين رو قرآن کريم فرمود: «فاذا نفخ في الصور فلا انساب بينهم يومئذ و لا يتسائلون؛ (2) پس آن گاه که در صور دميده شود، ديگر ميان شان نسبت خويشاوندي نماند، و از حال يکديگر نپرسيدند». در تفسير اين آيه گفته شده: مراد اين است که در آن روز انساب خاصيتي ندارد، چون روز قيامت ظرف پاداش عمل است. همه اسباب که يکي از آن ها انساب است، از کار مي افتد و اثري ندارد، از اين رو از حال همديگر نمي‌پرسد. (3)
بنابراين در روز محشر جايي براي اين گونه امور نيست.
اما در مرحله دوم حيات اخروي بعد از پايان حساب و کتاب و استقرار مومنان در بهشت ممکن است جاي اظهار و ظهور اين گونه محبت ها باشد، چون در قرآن کريم تصريح شده که در بهشت مومنان از حال همديگر جويا مي شود: «فاقبل بعضهم علي بعض يتساءلون قال قايل منهم اني کان لي قرين؛ (4) پس بعضي به بعضي ديگر روي آورده و از يکديگر پرسش مي کنند، يکي از آن ميان مي پرسد من رفيقي داشتم».
در تفسير اين آيه گفته شده: اين جمله گفتگويي را که بين اهل بهشت رخ مي دهد، حکايت کرده و مي فرمايد :بعضي از ايشان احوال بعضي ديگر را مي‌پرسند و بعضي آنچه در دنيا بر سرش آمده ، براي ديگران حکايت مي کند. يکي از اهل بهشت به ديگران مي‌گويد: من در دنيا رفيقي داشتم که از بين مردم تنها او را انتخاب کرده بودم و او تنها مرا رفيق خود گرفته بود. (5)
طبق اين بيان معلوم مي شود که آرزوي پرسشگر محترم ممکن است در بهشت برآورده شود، البته اين در صورتي است که زن و شوهر هر دو اهل بهشت و به لحاظ درجه و مقام در بهشت همسان باشد، يا از طريق شفاعت به همديگر برسند. اگر يکي اهل بهشت و ديگر اهل دوزخ باشد ،آن که بهشتي است ،در آسايش و از مواهب بهشتي بهره‌مند است . آن که اهل دوزخ است، گرفتار عذاب دردناک خواهد بود .بهشتي نه تنها عشق و علاقه نسبت به همسر دوزخي خود ندارد ، بلکه متنفر است.
پي نوشت‌ها:
1. عبس (80) آيه 34- 36.
2. مومنون (23) آيه 101.
3. الميزان ج 15 ص 98- 99.
4. صافات (37) آيه 50-51.
5. الميزان، ج 17 ص 207- 208.