پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
جواز دروغ در شرایط بحرانی همچون جنگ از باب ضرورت و مصلحت است. بنابر این در عرصۀ نبرد استفاده از خدعه (مانند تاکتیک‌های فریب نظامی) برای غلبه بر دشمن جایز است.

پرسش:

 آیا دروغ‌گفتن در جنگ و فریب‌دادن دشمن، مذموم است؟

پاسخ:

در اسلام اصل بر صداقت بنا نهاده شده است و هدف از صداقت نیز تحقق عدالت است. گاهی در شرایط خاص و اضطراری ممکن است تحقق عدالت جز با دروغ ظاهری امکان‌پذیر نباشد. اسلام در این شرایط، دروغ مصلحتی را جایز می‌داند؛ اما حد و حدود آن را مشخص کرده است. آنچه در دروغ مصلحتی باید بدان دقت شود، این است که اولاً موارد جواز آن محدود است؛ دیگر اینکه هرگز نباید دروغ مصلحتی منجر به دروغ منفعتی شود.

در نگرش دین، بر صداقت تأکید شده است. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده‌اید، از [مخالفت فرمان] خدا بپرهیزید و با صادقان باشید» (1). همچنین در قرآن به‌شدت از دروغ نهی شده است: «خداوند کسی را که اسراف‌کار و بسیار دروغ‌گوست، هدایت نمی‌کند» (2). در روایتی نقل شده است رسول خدا (صلی ‌الله علیه و آله) فرمود: «از دروغ بپرهیزید؛ زیرا دروغ انسان را به فسق و فجور می‌کشاند و فسق و فجور هم انسان را روانه آتش جهنم می‌کند» (3).

دروغ مصلحتی

هنگام سخن‌گفتن و بحث از دروغ مصلحتی باید به شرایط و اقتضائات آن نیز توجه کرد؛ بنابراین اینکه انسان به اختیار و میل خویش هر شرایطی را اضطرار برداشت کند و مصلحت را بر دروغ‌گفتن بداند، کاملاً غیرشرعی و غیرعقلانی‌ است؛ ازاین‌رو اگر کسی با اضطرار حقیقی مواجه شد، می‌تواند (نه بر اساس منفعت و در مسیر خواسته‌های نفسانی، بلکه) بر مبنای مصلحت عقلانی دروغ مصلحتی بگوید. نکتهٔ درخور ‌تأمل اینکه جواز و حلال‌بودن نیز محدودهٔ خاصی دارد؛ بدین معنا که هم از حیث زمانی محدودیت دارد و هم از لحاظ مقدار و میزان حد مشخصی برای جواز آن تعیین شده است.

موارد جواز دروغ

اصل و بنای گفتگو باید بر صداقت و راست‌گویی باشد؛ اما گاهی در شرایط اضطراری ممکن است راست‌گفتن آثار ویران‌کننده‌ای به همراه داشته باشد؛ در این شرایط راست‌گویی موضوعیت ندارد و می‌توان برای دفع آن عوارض دروغ گفت. به دیگر سخن، در مواردی که حفظ جان، مال یا آبروی مؤمنان یا دفع فتنه و فساد متوقف بر دروغ باشد، این قاعده کلی استثنا می‌پذیرد؛ برای مثال در روایتی آمده است: «کذب بد است، مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمی را از خود یا از دیگران دفع کند یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند» (4).

جواز دروغ در شرایط بحرانی همچون جنگ از باب ضرورت و مصلحت است. وقتی هدف والاتری همچون حفظ اسلام و دفع تهاجم دشمن مطرح می‌شود، قواعدی که در شرایط عادی حکم‌فرما هستند، می‌توانند با اصول و قواعد بالاتر تعدیل شوند و تغییر یابند. دروغ در جنگ که منجر به دفع ظلم و حفظ حق می‌شود، به دلیل تغییر موضوع و شرایط دیگر قبح ذاتی را ندارد و حتی می‌تواند دارای حسن باشد. به ‌طور کلی دفع ضرر جانی، آبرویی و مالی سنگین و جبران‌ناپذیر را می‌توان از جمله شرایط اضطرار دانست؛ بنابراین برای ضررهای ناچیز مادی نمی‌توان دروغ مصلحتی گفت.

خدعه

یکی از اصطلاحاتی که در اخلاق نظامی با آن روبرو می‌شویم، واژۀ خدعه است. «خدعه یعنی او را فریب داد و از جایی که متوجه نشود، امری ناپسند برای او اراده کرد. وقتی گفته می‌شود رجل خدعه، یعنی مردی که مردم را فریب می‌دهد» (5). «خدعه در جنگ جایز است و مبارز می‌تواند رقیب خویش را با توسل به خدعه فریب دهد و به قتل برساند و این مسئله اجماعی است» (6). امام باقر (علیه ‌السلام) فرمودند که شنیدم پیامبر خدا (صلی ‌الله علیه و آله) در جنگ خندق می‌فرمود: «جنگ یعنی خدعه و نیرنگ و می‌فرمود: هرچه می‌خواهید بگویید» (7). استفاده از تاکتیک‌های نظامی مثل مخفی‌کاری و پنهان‌کاری، تغییر آرایش نیروها، تدبیر، فریب نظامی، حملۀ غافل‌گیرانه، تغییر روش‌ها در جنگیدن و ... از جمله مصادیق خدعه هستند، مشروط بر اینکه به نقض عهد و پیمان یا خیانت صریح نینجامد.

نتیجه:

در آموزه‌های اسلام، اصول و ارزش‌های اخلاقی ثابت است؛ بنابراین دروغ همواره بد است و راست‌گویی همیشه خوب. دروغ یکی از بزرگ‌ترین گناهان است و در نگاه دین، دروغگو دشمن خدا معرفی شده است. دروغ مصلحتی نیز امری استثنایی در برخی شرایط خاص و ویژه است؛ ازاین‌رو وجود برخی استثناهای انگشت‌شمار آن ‌هم در شرایط خاص، اسباب ازبین‌رفتن آن قاعده کلی را فراهم نمی‌آورد. یکی از شرایط اضطراری برای حفظ جان، عرصه جنگ است؛ بنابراین در جبهه جنگ می‌توان از دروغ مصلحتی یا خدعه و فریب‌دادن دشمن بهره برد. با وجود این، در اخلاق اسلامی، هدف وسیله را توجیه نمی‌کند.

پی‌نوشت‌ها:

1. ﴿یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَکُونُوا مَعَ الصَّادِقِینَ﴾ (توبه: 119).

2. ﴿إِنَّ اللَّهَ لَا یَهْدِی مَنْ هُوَ مُسْرِفٌ کَذَّابٌ﴾ (غافر: 28).

3. «إیّاکُمْ وَ الکذْبُ فَإنَّ الکذبَ یَهْدى إلَی الفُجُورِ وَ الفُجُورُ یَهدی إلَی النّارِ» (الشیخ محمّد بن محمّد السبزواری؛ جامع الأخبار؛ محقق: علاء آل‌جعفر؛ قم: مؤسسه آل‌البیت (علیهم ‌السلام لإحیاء التراث)، [بی‌تا]، ص 417).

4. «الکذب مذموم الا فی امرین: دفع شر الظلمه و اصلاح ذات البین» (محمد محمدی ری‌شهری؛ میزان الحکمة؛ قم: دارالحدیث، 1416 ق، ج 3، ص 2680).

5. محمد بن مکرم ابن‌منظور؛ لسان العرب؛ چ 3، بیروت: دار صادر، 1414 ق، ج 8، ص 63).

6. علامه الحلی؛ تذکرة الفقهاء؛ تحقیق و نشر: قم: مؤسسه آل‌البیت (علیهم ‌السلام لإحیاء التراث، 1419 ق، ج 9، ص 83).

7. «سَمِعْتُ رسولَ اللّه صلی ‌الله علیه و آله یقولُ یَومَ الخَندَقِ: الحَربُ خُدْعَهٌ، و یقولُ: تَکَلَّموا بما أرَدْتُم» (شیخ حرّ عاملی؛ وسائل الشیعه؛ بیروت: داراحیاء التراث العربی، [بی‌تا]، ج 11، ص 102).