پاسخ ارائه شده به سؤالِ یک پرسشگر با مشخصات خاص است. در صورتی که سؤال یا ابهامی برای شما ایجاد شده از طریق درگاه های پاسخگویی پیگیری فرمائید.
کعبه همواره خانه خدا تلقی می‏شد که به اذن خدا توسط حضرت ابراهیم ساخته شد. به همین جهت است که تولد امیرالمؤمنین در آن، فخری به حساب می‏ آید.

پرسش:
با توجه به اینکه در قبل از اسلام کعبه بتکده بوده ، تولد حضرت علی (ع) در کعبه چه فضیلتی داشته که ما ایشان را مولود کعبه مینامیم؟ متشکرم
 

پاسخ:
قبل از ظهور اسلام، کعبه خانه خدا بود که توسط حضرت ابراهیم و به دستور خدا بنا شده بود تا محلی برای نیایش و پرستش خدا باشد : «وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیمُ»(بقره:127) یعنی: و(نیز به یاد آورید) هنگامی را که ابراهیم و اسماعیل، پایه‏های خانه (کعبه) را بالا می‏بردند، (و می‏گفتند:) «پروردگارا! از ما بپذیر، که تو شنوا و دانایی. 
به همین جهت، از قداست بالایی برخوردار بود: «إِنَّ أَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذی بِبَکَّةَ مُبارَکاً وَ هُدیً لِلْعالَمینَ»(آل عمران: 96) یعنی: نخستین خانه ‏ای که برای مردم(و نیایش خداوند) قرار داده شد، همان است که در سر زمین مکّه است، که پر برکت، و مایه هدایت جهانیان است. 
اما بعدها که مردم حجاز به بت پرستی روی آوردند، در کعبه نیز بتهایی قرار دادند و بدین ترتیب، برای مدتی آن را بتکده ساختند. توضیح مطلب این که مردم عرب به خصوص قریش، الله را خدای بزرگ و خالق آسمان و زمین و مدبر عالم می‏دانستند. آنها پیرو دین حضرت ابراهیم بودند تا این که عمرو بن لحی آنها را به بت پرستی دعوت کرد. وی بت «هبل» را از شام به مکه آورد و قریش را به پرستش آن فراخواند و به دنبال آن قریش و سایر قبائل عرب، بت‌ها ساختند و هر قبیله‌ای بتی را پرستیدند و بسیاری از آنها را در درون کعبه قرار دادند. قریش بت‌ها را مظاهر خدای واقعی می‌دانستند. آنها معتقد بودند که چون ما به خدای واقعی دسترسی نداریم پس باید به بت‌ها توسل جوییم. 
 بنابراین ، کعبه همواره خانه خدا تلقی می‏شد که به اذن خدا توسط حضرت ابراهیم ساخته شد. اما برای مدتی قریش، به واسطه انحرافی که پیدا کردند، بت‌هایی را نیز درون آن قرار دادند. از این رو، همیشه (حتی در دورانی که در کعبه بت وجود داشت) کعبه خانه خدا تلقی می‏شد. به همین جهت است که تولد امیرالمؤمنین در آن، فخری به حساب می‏ آید. 

پی نوشت:
1.    دوانی، علی، تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت، ص12-16.