پرسش:
مهلتدادن به بدهکاری که در پرداخت قرض ناتوان است، چه پاداش و آثاری دارد؟ آیا این مهلتدادن، ثوابی مستقل و جدا از ثواب خودِ قرض دارد یا در همان ثواب قرض محسوب میشود؟
پاسخ:
قرضدادن و کمک به نیازمندان از مواردی است که در روایات اهلبیت علیهم السلام همواره بدان تأکید شده است؛ اما این احادیث، اهمیت ویژهای نیز برای مهلتدادن به بدهکار ناتوان قائل شدهاند. بر اساس سخن اهلبیت علیهم السلام، این عمل دارای آثار و پاداشهای زیادی است. در این نوشتار با ارائه برخی روایات، نشان داده میشود که این نوع مدارا، جایگاه خاصی در آموزههای اخلاقی و دینی دارد و ثوابی جداگانه و مضاعف برای مؤمن به همراه دارد.
1. ثواب صدقهدادن
از آثار و پاداشهای مهلتدادن به بدهکار ناتوان، بهرهمندی از ثواب صدقه است. امام صادق علیه السلام فرمود رسول خدا صلی الله علیه و آله روزی بر فراز منبر قرار گرفتند، خداوند را حمد و ثنا گفتند و بر پیامبران درود فرستادند، سپس فرمودند: «أَیُّهَا النَّاسُ لِیُبَلِّغِ الشَّاهِدُ مِنْکُمُ الْغَائِبَ أَلَا وَ مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً کَانَ لَهُ عَلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فِی کُلِّ یَوْمٍ صَدَقَهٌ بِمِثْلِ مَالِهِ حَتَّى یَسْتَوْفِیَهُ. ثُمَّ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ ع- وَ إِنْ کانَ ذُو عُسْرَهٍ فَنَظِرَهٌ إِلى مَیْسَرَهٍ وَ أَنْ تَصَدَّقُوا خَیْرٌ لَکُمْ إِنْ کُنْتُمْ تَعْلَمُونَ أَنَّهُ مُعْسِرٌ فَتَصَدَّقُوا عَلَیْهِ بِمَالِکُمْ فَهُوَ خَیْرٌ لَکُمْ: ای مردم، حاضران این سخن را به غایبان برسانند؛ آگاه باشید هر کسی تنگدستی را مهلت دهد، در هر روزی که از بدهکار مهلت میگیرد، خداوند برای او پاداش صدقهای به اندازۀ اصل مالش مینویسد تا زمانی که آن را دریافت کند. سپس امام صادق علیه السلام آیۀ شریفۀ "اگر بدهکار در تنگدستی است، او را تا گشایشِ حالش مهلت دهید؛ و اگر از حق خود بگذرید، برای شما بهتر است اگر بدانید" را قرائت کردند و فرمودند: اگر میدانید که او در عسرت است، از طلب خود بگذرید که این کار برای شما بهتر است» (1).
پیامبر صلی الله علیه و آله در روایت دیگری فرمودند: «مَنْ انْظَرَ مُعْسِراً کانَ لَهُ عَلَی اللَّهِ فی کلِّ یوْمٍ صَدَقَهٌ بِمِثْلِ مالَهُ عَلَیهِ حَتّی یسْتَوْفِی حَقَّهُ: هر کسی بدهکار تنگدستی را مهلت دهد، در هر روز برای او ثواب صدقهای برابر با مقدار طلبش ثبت میشود تا آن را دریافت کند» (2). همچنین در روایتی از امام رضا علیه السلام نقل شده است: «هر کسی به دیگری قرضی دهد و زمانی برای بازپرداخت آن تعیین کند و بدهکار در پایان مهلت نتواند آن را ادا نماید، برای قرضدهنده در هر روز ثوابی همانند صدقۀ یک دینار نوشته میشود» (3).
این روایات بهخوبی نشان میدهد که در منطق دینی، بخشش مالی تنها در لحظۀ پرداخت خلاصه نمیشود، بلکه خداوند به گونهای پاداش مهلتدادن را استمرار میبخشد که گویی فرد هر روز صدقهای تازه میدهد.
2. رهایی از آتش دوزخ
از آثار مهلتدادن به بدهکار ناتوان، رهایی از آتش دوزخ است. در حدیثی آمده است: «إِنَّ رَسُولَ اللَّهِ ص قَالَ فِی یَوْمٍ حَارٍّ وَ حَنَّى کَفَّهُ مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَسْتَظِلَّ مِنْ فَوْرِ جَهَنَّمَ قَالَهَا ثَلَاثَ مَرَّاتٍ فَقَالَ النَّاسُ فِی کُلِّ مَرَّهٍ نَحْنُ یَا رَسُولَ اللَّهِ فَقَالَ مَنْ أَنْظَرَ غَرِیماً أَوْ تَرَکَ الْمُعْسِرَ: رسول خدا صلّى اللّه علیه و آله در روز گرمى که به دست خود حنا زده بود، سه مرتبه فرمود: هرکه دوست دارد از حرارت دوزخ پناه گیرد. مردم هر بار گفتند: ما رسول خدا. پس فرمود: هرکه به بدهکار مهلت دهد یا تنگدست را رها کند» (4).
در روایتی دیگر از این پیامبر الهی نقل شده است: «هر کسی دوست دارد که خداوند او را از نسیمهای [یا تندبادهای] آتش دوزخ محفوظ دارد، باید به بدهکار تنگدست مهلت دهد یا از حقّ خود در برابر او بگذرد» (5).
در این دو حدیث، انظارِ معسر (مهلتدادن به بدهکار ناتوان) و عفو از حقّ شخصی، در جایگاه سپری در برابر آتش دوزخ معرفی شدهاند.
3. رهایی از آفتاب روز قیامت
از دیگر آثار مهلتدادن به بدهکار درمانده، پناهیافتن در سایۀ رحمت الهی در روز قیامت است؛ روزی که بنا بر تعبیر روایات، هیچ سایهای جز سایۀ خداوند وجود ندارد و گرمای آفتاب آن، همۀ انسانها را فرامیگیرد. امام صادق علیه السلام فرمودهاند: «مَنْ أَرَادَ أَنْ یُظِلَّهُ اللَّهُ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّهُ قَالَهَا ثَلَاثاً فَهَابَهُ النَّاسُ أَنْ یَسْأَلُوهُ فَقَالَ فَلْیُنْظِرْ مُعْسِراً أَوْ لِیَدَعْ لَهُ مِنْ حَقِّهِ: هرکه بخواهد که خدا در روزى که هیچ سایهاى جز سایه او نیست، بر او سایه افکند - حضرتش این جمله را سه بار تکرار کرد و هیبت حضرت مانع از آن شد که بپرسند - پس فرمود: بایستى تنگدستى را مهلت دهد یا چیزى از حق خود را به او واگذارد» (6).
در روایت دیگری از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله آمده است: «مَنْ أَنْظَرَ مُعْسِراً أَظَلَّهُ اللَّهُ بِظِلِّهِ یَوْمَ لَا ظِلَّ إِلَّا ظِلُّه: هرکه به تنگدستى مهلت دهد، خداوند در روزى که هیچ سایهاى جز سایه او نیست، وى را در سایه خود درآورد» (7).
در این دو حدیث، «انظارِ معسر» وسیلهای برای نجات در سختترین موقف قیامت معرفی شده است؛ هنگامی که همه در معرض تابش سوزان آفتاب محشر قرار میگیرند، مهلتدهنده در سایۀ لطف الهی آرام میگیرد.
4. ثواب زکات و دعای فرشتگان
از دیگر آثار مهلتدادن به بدهکار، نوشتن ثواب زکات برای فرد مهلتدهنده و دعای فرشتگان برای اوست. پیامبر صلی الله علیه و آله دراینباره فرمودهاند: «مَنْ أَقْرَضَ مُؤْمِناً قَرْضاً یَنْتَظِرُ بِهِ مَیْسُورَهُ کَانَ مَالُهُ فِی زَکَاهٍ وَ کَانَ هُوَ فِی صَلَاهٍ مِنَ الْمَلَائِکَهِ حَتَّى یُؤَدِّیَهُ إِلَیْهِ: هر کسی به مؤمنى قرضی دهد و [براى پسگرفتن آن] صبر کند تا دستش باز شود، مال او [از جهت ثواب] زکات محسوب شود و فرشتگان براى او دعا کنند تا اینکه قرضش به او برگردانده شود» (8).
بنابراین هر آنچه در آثار و فواید زکات وجود دارد، میتواند برای مهلتدهنده به بدهکار نیز منظور شود؛ برای مثال حفظ جان و مال (9)، ازبینرفتن گناهان (10)، فزونی رزق (11) و ... از این آثار است.
5. مغفرت الهی
از دیگر آثار مهلتدادن به بدهکار، مغفرت و بخشش الهی است که شامل حال طلبکار ایثارگر میشود. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمود: «حُوسِبَ رَجُلٌ مِمَّنْ کَانَ قَبْلَکُمْ فَلَمْ یجد [یُوجَدْ] لَهُ مِنَ الْخَیْرِ شَیْءٌ إِلَّا أَنَّهُ کَانَ رَجُلًا مُوسِراً وَ کَانَ یُخَالِطُ النَّاسَ وَ کَانَ یَأْمُرُ غِلْمَانَهُ أَنْ یَتَجَاوَزُوا عَنِ الْمُعْسِرِ فَقَالَ اللَّهُ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى نَحْنُ أَحَقُّ بِذَلِکَ مِنْهُ تَجَاوَزُوا عَنْه: حساب اعمال مردى از پیشینیان را رسیدگى کردند، هیچ کار نیکى در نامه عملش ندیدند جز اینکه او مردى متمکّن بود و با مردم نشستوبرخاست داشت، به غلامانش دستور داده بود که به افراد تهیدست سخت نگیرند و گذشت کنند؛ پس خداوند تبارک و تعالی فرمود: ما سزاوارتر به گذشتیم، از او درگذرید» (12)
6. مقامی ویژه در قیامت
در برخی روایات بیان شده است که اگر کسی به بدهکار سخت نگیرد و با او مدارا کند، در روز قیامت به مقامی ویژه و مخصوص دست خواهد یافت. امام باقر علیه السلام فرمودهاند: «یُبْعَثُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ قَوْمٌ تَحْتَ ظِلِّ الْعَرْشِ وَ وُجُوهُهُمْ مِنْ نُورٍ وَ رِیَاشُهُمْ مِنْ نُورٍ جُلُوسٌ عَلَى کَرَاسِیَّ مِنْ نُورٍ قَالَ فَتَشَرَّفَ لَهُمُ الْخَلَائِقُ فَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ الْأَنْبِیَاءُ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ أَنْ لَیْسَ هَؤُلَاءِ بِأَنْبِیَاءَ قَالَ فَیَقُولُونَ هَؤُلَاءِ شُهَدَاءُ فَیُنَادِی مُنَادٍ مِنْ تَحْتِ الْعَرْشِ لَیْسَ هَؤُلَاءِ بِشُهَدَاءَ وَ لَکِنْ هَؤُلَاءِ قَوْمٌ کَانُوا یُیَسِّرُونَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ وَ یُنْظِرُونَ الْمُعْسِرَ حَتَّى یُیَسَّرَ: روز قیامت عدهاى در زیر سایه عرش برانگیخته مىشوند که سیما و لباسهای فاخر و گرانقیمت آنان از نور است و بر صندلیهایی از نور نشستهاند و مردم آنها را مىبینند و مى گویند: اینان پیامبراناند. منادى از زیر عرش ندا مىدهد که اینان پیامبر نیستند. باز مىگویند: اینان شهدا هستند. باز هم منادى از زیر عرش ندا مىدهد که اینان شهید نیستند، بلکه اینان بر مؤمنان آسان مىگرفتند و به بدهکار تنگدست مهلت مىدادند تا توانایى پرداخت بدهى خود را پیدا کنند» (13).
با توجه به روایاتی که ارائه شد، روشن میشود مهلتدادن به بدهکار، فراتر از ثواب قرض است. ذکر این آثار نشان میدهند که مهلتدادن، عملی مستقل است که آثار مستقلی دارد و نمیتوان آن را فقط ذیل ثواب قرض قلمداد کرد. به عبارت دیگر، مهلتدادن به بدهکار، مستحق پاداش مضاعف است.
نتیجه:
با توجه به روایات آثار مهلتدادن به بدهکار، روشن میشود که این عمل، فراتر از ثواب قرض و کمک مالی به افراد است. مهلتدادن موجب ثبت ثواب صدقه، رهایی از عذاب دوزخ، بهرهمندی از سایۀ الهی، مغفرت و دعای فرشتگان میشود؛ حتی مهلتدهنده در روز قیامت به مقامی ویژه و ممتاز میرسد. بنابراین گذشت از بدهکار ناتوان نهتنها بخششی اخلاقی و انسانی است، بلکه عملی مستقل با آثار اخروی خاص است.
پینوشتها:
1. محمد بن یعقوب کلینى؛ الکافی؛ محقق/ مصحح: علیاکبر غفارى و محمد آخوندى؛ تهران: دارالکتب الإسلامیه، 1407 ق، ج 4، ص 35، ح 4.
2. محمد بن مسعود عیاشى؛ تفسیر العیاشی؛ محقق/ مصحح: سیدهاشم رسولى محلاتى؛ تهران: المطبعه العلمیه، 1380 ق، ج 1، ص 155، ح 510.
3. منسوب به على بن موسى امام هشتم علیه السلام؛ الفقه المنسوب إلى الإمام الرضا علیه السلام؛ مشهد: مؤسسه آلالبیت علیهم السلام، 1406 ق، ص 257.
4. محمد بن یعقوب کلینى؛ الکافی؛ ج 4، ص 35، ح 2.
5. محمد بن مسعود عیاشى؛ تفسیر العیاشی؛ ج 1، ص 154.
6. محمد بن یعقوب کلینى؛ الکافی؛ ج 4، ص 35، ح 1.
7. محمد بن یعقوب کلینى؛ الکافی؛ ج 8، ص 9، ح 1.
8. محمد بن علی ابنبابویه (شیخ صدوق)؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ قم: دارالشریف الرضی للنشر، 1406 ق، ص 138.
9. عبدالله بن جعفر حمیرى؛ قرب الإسناد؛ قم: مؤسسه آلالبیت علیهم السلام، 1413 ق، ص 117.
10. محمد بن مسعود عیاشى؛ تفسیر العیاشی؛ ج 1، ص 191.
11. محمد بن حسن طوسى؛ الأمالی؛ قم: دارالثقافه، 1414 ق، ص 296.
12. مسعود بن عیسی ورام بن أبیفراس؛ مجموعه ورام؛ مشهد: بنیاد پژوهشهاى اسلامى آستان قدس رضوى، 1369 ش، ج 1، ص 8.
13. محمد بن علی ابنبابویه (شیخ صدوق)؛ ثواب الأعمال و عقاب الأعمال؛ ص 145.







