قرآن قرن اول

شبهۀ کامل‌نبودن قرآن و پاسخ به آن
بر پایه شواهد نسخه‌شناختی و سنت حفظ شفاهی، مقایسۀ کهن‌ترین مصاحف قرن اول هجری با متن کنونی قرآن، اصالت و تغییرناپذیری آن را در طول تاریخ تأیید می‌کند.

پرسش:

 در کلیپی می‌گفت هیچ قرآن کاملی با 114 سوره از قرن اول اسلام وجود ندارد؛ یعنی تا 100 سال بعد از پیغمبر یک نسخۀ کامل از قرآن نداریم، حتی بالاتر تقریباً تا 200 سال بعد از اسلام یک قرآن با 114 سوره وجود ندارد. نسخۀ ازبکستان دارای 40 سوره است، نسخۀ موزۀ لندن فقط 40 سوره دارد؛ همچنین نسخۀ توبکاپی که تقریباً کامل است، با دست‌خط‌های مختلف است که برای یک زمان نیست. از سوی دیگر شنیده‌ایم در جنگ با امام علی (علیه السلام) قرآن‌ها را بر سر نیزه کردند، گویا هر کسی برای خودش یک قرآن دارد؛ ولی چرا در قرن اول اصلاً یک نسخۀ کامل از قرآن وجود ندارد؟ پرسشم این است که آیا این سخنان واقعیت دارد؟ پس چگونه می‌توان به این قرآن اعتماد کرد که همان قرآن پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) و قرآن اصلی است؟

پاسخ:

برخی با اشاره به نبود مصحف کاملی از قرن اول، کوشیده‌اند این نتیجه را به مخاطب القا کنند که قرآن کنونی در قرن اول هجری وجود نداشت و بعدها به وجود آمده است. در این نوشتار، این ادعا بررسی و نقد خواهد شد.

چرایی نبود مصحف کاملی از قرن اول

معمولاً در صدر اسلام، مصاحف بر روی پوست حیوانات نوشته می‌شدند. نگارش بر روی پوست هم فرایندی طولانی، پرزحمت و گران داشت و هم مصاحف به‌دست‌آمده لزوماً عمر زیادی نمی‌کردند. پوست حیوانات ماده‌ای آلی است که به‌ مرور زمان در معرض تجزیه بیولوژیکی با باکتری‌ها، قارچ‌ها و حشرات قرار می‌گیرد. فرایند دباغی سنتی که برای آماده‌سازی پوست انجام می‌شد نیز گاهی سبب اسیدی‌شدن پوست و درنتیجه خوردگی و از‌بین‌رفتن آن می‌شد. در کنار چنین حوادثی، رخدادهایی همچون آتش‌سوزی کتابخانه‌ها، جنگ‌ها و غارت شهرها، نیز حوادث طبیعی همچون سیل و زلزله‌ها سبب از‌بین‌رفتن تعداد زیادی از نسخه‌های خطی از جمله مصاحف کهن قرآن شده‌اند. مهم‌ترین عامل ازبین‌رفتن نسخه‌های کهن، شیوع کاغذ و تولید انبوه آن است. کاغذ که به‌تدریج جایگزین پوست شد، نسخه‌های خطی روی پوست به‌تدریج به روی کاغذ انتقال یافتند و خودشان از رده خارج شدند. با توجه به ‌اینکه در قدیم هنوز اهمیت و ارزش نسخه‌های خطی و اولیه روشن نشده بود، به نگهداری از آنها توجه نمی‌شد. از نگاه آنان محتوا مهم بود و وقتی کتابی به ماده جدیدتر و بهتری منتقل می‌شد، دلیلی برای نگهداری نسخه قدیمی‌تر وجود نداشت. البته خوشبختانه قرآن در‌این‌باره با دیگر کتاب‌ها، تفاوت مهمی داشت و آن هم تقدس و لزوم حفظ احترام این کتاب بود؛ به ‌همین ‌دلیل مصاحف را پس از استفاده‌ناپذیری نابود نمی‌کردند و برای حفظ حرمتشان، آنها را معمولاً در پارچه‌ای قرار می‌دادند و دفن می‌کردند، چنان‌که بسیاری از مساجد نیز مکانی را به چنین مصاحفی اختصاص داده بودند؛ برای نمونه مصاحف کشف‌شده در مسجد صنعا که شماری از آنها متعلق به سدهٔ نخست اسلام هستند، از همین نوع می‌باشند. البته نباید فراموش کنیم ممکن است برخی از نسخه‌های خطی هنوز وجود داشته باشند، اما به ‌دلیل شناسایی‌نشدن یا فهرست‌نویسی نامناسب در دسترس محققان قرار نگرفته‌اند؛ برای نمونه مصحف دانشگاه بیرمنگام که کهن‌ترین دست‌نوشته قرآنی کشف‌شده و متعلق به اوایل قرن اول هجری است، تا مدت‌ها در لابلای کتب عربی کتابخانه این دانشگاه قرار داشت و کسی از قرآن‌بودن و قدمت آن اطلاعی نداشت (1).

اطلاع کامل از وضعیت قرآن در قرن اول با وجود کشف‌نشدن مصحف کاملی از این سده

هرچند از قرن اول هجری مصحف کاملی (به معنای یک جلد صحافی‌شده با تمام ۱۱۴ سوره و چیدمان دقیق امروزین) به دست ما نرسیده است، بدین‌معنا نیست که امروزه نمی‌توانیم به وضعیت قرآن در این قرن پی ببریم. برعکس بسیاری از شواهد باستان‌شناختی و کتیبه‌نگاری، تغییرناپذیری متن قرآن را از همان آغاز تا زمانه ما تأیید می‌کنند. این واقعیت که نسخه‌های کاملی از آن دوران موجود نیست، دلایل متعددی دارد که به ‌هیچ‌وجه به ‌معنای وجود‌نداشتن متن کامل قرآن در آن زمان نیست. خوشبختانه مصاحف متعدد و مختلفی باقی مانده‌اند که هرچند همه آنها ناقص هستند، هر کدام به سهم خود شاهد بر قدمت و اصالت متن قرآن‌اند. مصحف بیرمنگام با خط حجازی و مایل به راست است و بخش‌هایی از سوره‌های کهف، مریم و طه را دربر می‌گیرد. اهمیت حجازی‌بودن خط در این است که با سبک نگارش رایج در قرن اول هجری سازگار است و نشان‌دهندۀ قدمت و اصالت نسخه‌های نوشته‌شده با این خط است. مصحف بیرمنگام بر اساس آزمایش رادیوکربن و خط‌شناسی، از کهن‌ترین مصاحف کشف‌شده تاکنون است و با احتمال بالای ۹۵ درصد می‌تواند مربوط به دوران حیات پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) یا سال‌های بسیار نزدیک پس از وفات ایشان باشد. تطابق کامل متن آن با قرآن امروزی، حتی در اموری همچون ترتیب آیات و سور، نشانه‌ای قوی از تغییر‌نیافتن در متن اصلی قرآن در گذر تاریخ است (2).

مصحف مشهد رضوی با بیش از 95 درصد پوشش متن قرآن، کامل‌ترین نسخۀ ‌کهن با خط حجازی یا خط مایل شناخته می‌شود. بر اساس قدمت‌گذاری رادیوکربن، قدمت آن به سدۀ اول یا درنهایت اوایل قرن دوم هجری بازمی‌گردد. انطباق و یکسانی بی‌نظیر آن با متن قرآنی رایج، شاهد محکمی بر پایداری قرآن است (3). مصحف توبینگن نیز با تاریخ‌گذاری ۲۷ ـ ۵۳ هجری قمری به‌روشنی در اواخر قرن اول هجری قرار می‌گیرد و متن آن نیز با قرآن استاندارد مطابقت دارد.

نسخه‌های خطی صنعا نیز از هزاران قطعۀ قرآنی تشکیل شده است که قدمت برخی از آنها به اواخر قرن اول هجری بازمی‌گردد؛ به‌ویژه نسخۀ دو‌لایه که متن رویی با قرآن امروزی کاملاً مطابق است و متن زیرین نیز تفاوت‌های املایی یا جزئی بسیار ناچیزی دارد که نشان‌دهندۀ توحید مصاحف در صدر اسلام است. این سه نسخه گواه است که حتی قبل از توحید مصاحف، متن قرآن در اصول بنیادین خود با متن کنونی یکسان بوده است.

با کنار هم قرار‌دادن و مقایسه دقیق این مصاحف و قطعات کهن، پژوهشگران می‌توانند با اطمینان بسیار بالا، تقریباً به چگونگی متن کامل قرآن در قرن اول هجری پی ببرند. این بررسی‌ها نشان می‌دهد که متن اصلی و ساختار کلی قرآن از همان قرن اول به‌ طور فوق‌العاده‌ای ثابت و تغییرناپذیر باقی مانده است. اختلاف‌های جزئی (مانند رسم‌الخط و نوع اِعراب‌گذاری) که در برخی از این نسخه‌ها دیده می‌شود، هرگز به ‌معنای تغییر قرآن نیست، بلکه منعکس‌کننده تحولات خط عربی از حجازی به کوفی و سپس نسخ و ... است. افزون بر شواهد فیزیکی بسیاری از متون تاریخی و ادبی قرن اول و دوم هجری، مانند نوشته‌های محدثان، ادیبان، مورخان، مفسران، فقیهان و ... به آیات قرآنی ارجاع می‌دهند که با متن کنونی قرآن مطابقت دارند.

این شواهد باستان‌شناختی، در کنار سنت قدرتمند حفظ شفاهی و تواتر نسل‌به‌نسل قرآن (4)، دلایل محکمی برای اثبات اصالت و پایداری کلام الهی از همان قرون اولیه اسلام تا به امروز هستند.

نتیجه

نماندن مصاحف قدیمی که روی پوست نوشته شده بودند، کاملاً طبیعی و معمول است؛ اما هرچند عوامل مختلف طبیعی، انسانی و تاریخی دست ‌به ‌دست هم داده‌اند تا از قرن اول هجری مصحف کاملی که مستقیم به زمان پیامبر یا صحابه بازگردد، وجود نداشته باشد یا تاکنون کشف نشود، اما این فقدان به ‌معنای ناتوانی ما در بازسازی متن قرآن در آن دوره و مقایسه آن با قرآن کنونی نیست. تک‌تک مصاحف کهن که از طریق آزمایش کربن 14 و خط‌شناسی تعلقشان به قرن اول هجری ثابت شده است، همچون دانه‌های پازل هستند که با کنار هم‌ قرارگرفتن، تصویر واضحی از قرآن قرن اول را شکل می‌دهند. مقایسۀ قرآن کنونی با این قرآن بازسازی‌شده نشان از تغییرناپذیری الفاظ، آیات و سوره‌های قرآن است. این مسئله افزون بر شواهد تاریخی همچون کتیبه‌ها، سکه‌ها، نقل‌قول‌های منابع قرن اول از قرآن و از همه مهم‌تر نقل متواتر قرآن در طول تاریخ است.

برای مطالعه بیشتر

کریمی‌نیا، مرتضی؛ «مصاحف به خط حجازی: کهن‌ترین دست‌نوشته‌های قرآنی»؛ مجله آینۀ پژوهش، ش 203، سال 1402 ش، ص 31 ـ 60.

پی‌نوشت‌ها

1. سایت دانشگاه بیرمنگام:

The Birmingham Qur'an، https://www.birmingham.ac.uk/facilities/cadbury/birmingham-quran-mingana-collection/birmingham-quran.

2. همان.

3. کاتالوگ معرفی مصحف مشهد رضوی، مؤسسۀ آل‌البیت لاحیاء التراث و سازمان کتابخانه‌ها، موزه‌ها و مرکز اسناد آستان قدرس رضوی.

4. غلامرضائی، هادی؛ «چالش‌های تواتر قرآن کریم و راهکارهای برون‌رفت از آنها»؛ رسالۀ دکتری رشته علوم قرآن و حدیث، دانشگاه تربیت مدرس، 1401 ش.