فلسفه حرام بودن استمنا

با سلام با توجه به اینکه استمنا می تواند عامل بازدارنده قوی در مقابل آسیب های اجتماعی مرد از جمله نگاه به نامحرم ، عدم توجه زیاد به دختران و زنان در محیط اطراف و محیط کار و نرفتن دنبال این مسایل باشد ( البته نه بصورت صد در صد و تضمینی بلکه بصورت نسبی )چرا در دین مقدس اسلام بر پرهیز از آن تاکید زیادی شده و حرام اعلام شده؟ با تشکر

پاسخ:
مبانی حرمت این عمل منابع دینی و نقلی ماست و چنان كه در روايات تصريح شده اين حكم به روشني در قرآن نیز بيان شده است؛ در واقع حرمت چنین عملی از آیه 5 تا 7 سوره مومنون به دست می آید: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَيرُْ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُون»؛ (1) و آن ها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند». پس هر نوع ارضاي جنسي خارج از اين محدوده عدوان و معصيت و مورد ملامت است.
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده، استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند، بشناسم، با او هم خوراک نخواهم شد.(2)
قوانین اسلام از طرف خداوند«حکیم» است. «حکیم» بودن خداوند این پیام را دارد که هیچ فرمان و حکمی را بدون«حکمت» و دلیل و برهان صادر نمی کند. بنا بر این هر چیزی را که «ممنوع و حرام» اعلام کرده، قطعاً انجام آن مفاسد و ضرر و خسارت های جسمی، روحی، فردی یا اجتماعی ویژه ای دارد؛ اما هر چیزی را «واجب» دانسته، حتماً انجام آن در بردارنده رشد روحی و روانی، جسمی و معنوی، مادی و فردی و یا اجتماعی است، که نادیده گرفتن آن، اثرات تخریبی و منفی شکننده ای در کوتاه مدت یا دراز مدت خواهد داشت.
ما اگر به حكيم بودن خداوند و عالم مطلق بودن او ايمان داشته باشيم، بايد اذعان كنيم كه قوانين خداوند از روي علم و حكمت صادر شده است و به آن گردن نهد و نسبت به آن تعبد داشته باشد. خودارضایی نیز یکی از موضوعاتی است که اسلام آن را مجاز ندانسته، چون انجام آن آثار منفی و شکننده ای بر جسم و روح و روان مرتکبان آن می گذارد که در ذیل به برخی از آن پیامدها اشاره می شود.
اگر بخواهیم زیان‏های استمنا را به طور خلاصه ذکر کنیم، فهرست ‏وار به زیان‏هایی که در کتاب بلوغ آمده، بسنده می‏کنیم. اگر به جای ده ضرری که برخواهیم شمرد، یکی از آن‏ها هم وجود داشته باشد، کافی است که دین آن را حرام کند و انسان هم مرتکب آن نشود. این زیان‏ها عبارتند از:
1ـ تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری و نامتناسب آن‏ها می‏شود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2ـ کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس می‏انجامد.
3ـ به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس، پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون می‏شود، همچنین تخلیه‏های مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می‏گردد.
4ـ رکود فکری، اختلاف و ضعف حافظه، کاهش اراده در کسانی که استمنا می‏کنند، دیده می‏شود.
5ـ ضعف بینایی و بی‏اشتهایی، و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتی مفصلی در این افراد شایع است.
6ـ فرد از نظر فکری نوعی توجه نسبتاً مداوم به موضوع‏های جنسی پیدا می‏کند که این امر مانع تفکر آزاد می‏شود و بنا بر این، از عوامل رکود فکری به حساب می‏آید.
7ـ در مراحل افراطی به ضعف جنسی و انزال زودرس منجر می‏شود.
8ـ به علت ارضای ناقص و غیرطبیعی و اختلال‏های حاصله، بعد از ازدواج غالباً امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمی‏گیرد و گاه شخص در روابط زناشویی شکست خواهد خورد.
9ـ گوشه‏گیری، یأس و بی‏تفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی و عوارض دیگر آن است.
10ـ در موارد بسياري به شدت آزارطلبی یا خودآزاری در اين عمل دیده می‏شود. (3)
در کتب معتبر علمی مثل مجموعه‏ی DSM که اختلال‏های روانی را مورد بحث و بررسی قرار می‏دهد، این عمل (خودارضایی) را از جمله‏ی اختلال‏ها شمرده‏اند و دستور العمل‏هایی برای پیشگیری و یا حذف آن در رفتار کودک و نوجوان بیان داشته‏اند .
البته در بسیاری از موارد، علم و تجربه علی‏رغم تمام پیشرفت‏هایی که داشته و دارد نتوانسته‏اند علت ممنوعیت و یا لزوم برخی اعمال و اشیا و آن چه مربوط به انسان است، درک کند و بفهمد. چرا که هنوز دانش بشر به اندازه‏ای رشد نکرده است که به تمام مصالح و مفاسد فوائد و ضررهای استمنا و اعمال مربوط به انسان را درک کند و بشناسد، هرچند ما در اينجا به برخي از اين موارد اشاره كرده ايم.
در نهايت بايد گفت اين عمل لذت يك زندگي طبيعي و متعادل و لذت بخش را از فرد خواهد گرفت و اين خود زمينه بروز انواع مشكلات مادي و معنوي و جسمي و روحي براي فرد خواهد بود . اين ها همه امور ظاهري و مادي قابل درك در مورد حرمت اين عمل هستند و امور پنهان و غير مادي حقيقتي ديگر است كه روايات ذكر شده به نوعي بيان گر وجود مفاسد غير مادي و معنوي اين عمل ناپسند هستند که چه بسا علت اصلی این حکم حرمت محسوب شوند.
اما در مورد فوائد این عمل باید عرض کنیم که:
اولا با درستی این ادعا مخالفیم که خود ارضایی به عنوان یک عامل بازدارنده قابل قبول عمل می کند. زیرا این عمل نوعی تجربه لذت جنسی و پاسخگویی آسان به نیازی قوی است که با این عمل بیدارتر و قوی تر گشته و در نتیجه این پاسخگویی نادرست تحریک پذیری فرد بالا رفته و به دفعات زودتر و بواسطه محرک های جزئی تر تحریک می شود و در بسیاری از موارد و به مرور زمان چنین فردی به دنبال تنوع در پاسخگویی به این نیاز یا اعتیاد در رفتارهای جنسی و انواع انحرافات جنسی دیگر منتهی می گردد.
در واقع هر چند ممکن است درکوتاه مدت با استمناء نیاز جنسی کوتاه مدت فرد تخلیه گردد. اما در دراز مدت این مساله به شدت بیش از وضعیت قبل گریبان گیر او می شود و قدرت کنترل را از او سلب می کند و او را به انحرافات جنسی دیگر و یا خودارضایی اعتیاد گونه و بسیار خطرناک می کشاند که در هر صورت بسیار مضر و خطرناک است .
ثانیا مشکل انحرافات جنسی تنها در عنوان آسیب اجتماعی بودن آن ها نیست که در این عنوان استمناء به عنوان عملی شخصی و خصوصی مستثنا شود، بلکه مشکل اصلی این رفتارها گناه آلود بودن آن ها و اطلاق معصیت بر آن هاست که در این عنوان استمناء یا ارتباط های حرام و نامشروع دیگر مشترک است و معنا ندارد که فرد برای بی توجهی به افراد نامحرم و نیفتادن در این گناه به گناه دیگری متوسل شود، این همانند آن است که بخواهیم فردی معتاد را برای تحریک نشدن برای مصرف مواد مخدری که به آنها اعتیاد دارد با مواد مخدر جدید آرام کنیم.
ثالثا : بر فرض که استمناء چنین فوائد و ثرماتی هم داشته باشد و مانع بروز رفتارهای پر خطر اجتماعی گردد، اما آیا در این مقایسه آسیب ها و پیامدهای گوناگون جسمی و روحی خود اشتمانء هم مورد ملاحظه قرار گرفته است ؟ آیا وجود یک یا چند فائده احتمالی دلیلی موجه برای ارتکاب عملی می شود که دهها پیامدمنفی و خطرناک جسمی و روحی را به دنبال دارد و به علاوه موجب صدمات جدی در سعادت اخروی فرد می گردد و ممکن است آخرت او را بر باد دهد؟
به نظر می رسد حتی برفرض وجود این آثار مثبت - که ما اصلا آن را قبول نداریم - با یک مقایسه اجمالی و سنجش جوانب مساله عقل پیامدهای منفی این عمل را بسیار بسیار بیشتر از این آثارمثبت احتمابی می بیند و حکم اسلام در حرمت این عمل کاملا منطقی و قابل دفاع خواهد بود.
پي نوشت ها:
1. مومنون (23) آيه 5-7.
2. عاملي، شيخ حر، وسایل الشیعه، موسسه آل البيت، قم،1409 ه.ق، ج 18، ص 575.
3. محمديان، محمود، بلوغ تولدي ديگر، انجمن اولياء و مربيان، تهران، 1384ه ش.

با عرض سلام و خسته نباشید ایا استمنا گناه دارد واگر گناه دارد علت ان چیست وسوال دوم اینکه در صورت تکرار این گناه چه عواقبی را برای فرد دارد

استمنا حرام و گناه است.(1)
پی نوشت:
1. آیت الله فاضل ،جامع المسائل، ج 1،سوال 984.

پرسش: علت حرام بودن استمنا چيست؟
پاسخ:
مبانی حرمت این عمل منابع دینی و نقلی ماست و چنان كه در روايات تصريح شده اين حكم به روشني در قرآن نیز بيان شده است ؛ در واقع حرمت چنین عملی از آیه 5 تا 7 سوره مومنون به دست می آید: «وَ الَّذِينَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ إِلَّا عَلىَ أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَيْمَانهُُمْ فَإِنهَُّمْ غَيرُْ مَلُومِينَ فَمَنِ ابْتَغَى‏ وَرَاءَ ذَالِكَ فَأُوْلَئكَ هُمُ الْعَادُون»؛ (1) و آن ها كه دامان خود را (از آلوده‏شدن به بى‏عفتى) حفظ مى‏كنند، تنها آميزش جنسى با همسران و كنيزانشان دارند، كه در بهره‏گيرى از آنان ملامت نمى‏شوند و كسانى كه غير از اين طريق را طلب كنند، تجاوزگرند». پس هر نوع ارضاي جنسي خارج از اين محدوده عدوان و معصيت و مورد ملامت است .
هنگامی که از حضرت صادق (ع) در مورد استمنا مى پرسند، مى فرماید: گناه بزرگى است که خداوند در قرآن مجید از آن نهى فرموده، استمنا کننده مثل این است که با خودش نکاح (زنا) کرده باشد. اگر کسى را که چنین کارى مى کند، بشناسم ، با او هم خوراک نخواهم شد. (2)
قوانین اسلام از طرف خداوند«حکیم» است. «حکیم» بودن خداوند این پیام را دارد که هیچ فرمان و حکمی را بدون«حکمت» و دلیل و برهان صادر نمی کند. بنا بر این هر چیزی را که «ممنوع و حرام» اعلام کرده، قطعاً انجام آن مفاسد و ضرر و خسارت های جسمی، روحی، فردی یا اجتماعی ویژه ای دارد؛ اما هر چیزی را «واجب» دانسته، حتماً انجام آن در بردارنده رشد روحی و روانی، جسمی و معنوی، مادی و فردی و یا اجتماعی است، که نادیده گرفتن آن، اثرات تخریبی و منفی شکننده ای در کوتاه مدت یا دراز مدت خواهد داشت.
ما اگر به حكيم بودن خداوند و عالم مطلق بودن او ايمان داشته باشيم، بايد اذعان كنيم كه قوانين خداوند از روي علم و حكمت صادر شده است و به آن گردن نهد و نسبت به آن تعبد داشته باشد. خودارضایی نیز یکی از موضوعاتی است که اسلام آن را مجاز ندانسته، حکم «حرام» بر آن نهاده است، چون انجام آن آثار منفی و شکننده ای بر جسم و روح و روان مرتکبان آن می گذارد که در ذیل به برخی از آن پیامدها اشاره می شود.
اگر بخواهیم زیان‏های استمنا را به طور خلاصه ذکر کنیم، فهرست ‏وار به زیان‏هایی که در کتاب بلوغ آمده، بسنده می‏کنیم . اگر به جای ده ضرری که برخواهیم شمرد، یکی از آن‏ها هم وجود داشته باشد، کافی است که دین آن را حرام کند و انسان هم مرتکب آن نشود. این زیان‏ها عبارتند از:
1ـ تحریک زیاد هیپوتالاموس و در نتیجه تحریک افراطی غدد جنسی که سبب پرکاری و نامتناسب آن‏ها می‏شود، بلوغ زودرس را به دنبال دارد.
2ـ کاهش و تخلیه مکرر قوای جسمی و روحی به ضعف عمومی بدن و بالاخره پیری زودرس می‏انجامد.
3ـ به علت افزایش جریان خون در اعضای تناسلی، مغز و مراکز حساس، پیوسته دچار کاهش نسبی جریان خون می‏شود، همچنین تخلیه‏های مکرر عصبی و عدم ارضای روحی در دراز مدت، موجب ضعف عصبی و عوارض روحی می‏گردد.
4ـ رکود فکری، اختلاف و ضعف حافظه، کاهش اراده در کسانی که استمنا می‏کنند، دیده می‏شود.
5ـ ضعف بینایی و بی‏اشتهایی، و در صورت افراط، ضعف استخوانی و ناراحتی مفصلی در این افراد شایع است.
6ـ فرد از نظر فکری نوعی توجه نسبتاً مداوم به موضوع‏های جنسی پیدا می‏کند که این امر مانع تفکر آزاد می‏شود و بنا بر این، از عوامل رکود فکری به حساب می‏آید.
7ـ در مراحل افراطی به ضعف جنسی و انزال زودرس منجر می‏شود.
8ـ به علت ارضای ناقص و غیرطبیعی و اختلال‏های حاصله، بعد از ازدواج غالباً امور زناشویی به طور طبیعی صورت نمی‏گیرد و گاه شخص در روابط زناشویی شکست خواهد خورد.
9ـ گوشه‏گیری، یأس و بی‏تفاوتی نسبت به مسائل مهم حیاتی، غم و کدورت روانی و عوارض دیگر آن است.
10ـ در موارد بسياري به شدت آزارطلبی یا خودآزاری در اين عمل دیده می‏شود. (3)
در کتب معتبر علمی مثل مجموعه‏ی DSM که اختلال‏های روانی را مورد بحث و بررسی قرار می‏دهد، این عمل (خودارضایی) را از جمله‏ی اختلال‏ها شمرده‏اند و دستور العمل‏هایی برای پیشگیری و یا حذف آن در رفتار کودک و نوجوان بیان داشته‏اند.
البته در بسیاری از موارد، علم و تجربه علی‏رغم تمام پیشرفت‏هایی که داشته و دارد نتوانسته‏اند علت ممنوعیت و یا لزوم برخی اعمال و اشیا و آن چه مربوط به انسان است، درک کند و بفهمد. چرا که هنوز دانش بشر به اندازه‏ای رشد نکرده است که به تمام مصالح و مفاسد فوائد و ضررهای استمنا و اعمال مربوط به انسان را درک کند و بشناسد. ما هم در اينجا به برخي از اين موارد اشاره كرده ايم.
در نهايت بايد گفت اين عمل لذت يك زندگي طبيعي و متعادل و لذت بخش را از فرد خواهد گرفت و اين خود زمينه بروز انواع مشكلات مادي و معنوي و جسمي و روحي براي فرد خواهد بود . اين ها همه امور ظاهري و مادي قابل درك در مورد حرمت اين عمل هستند و امور پنهان و غير مادي حقيقتي ديگر است كه روايات ذكر شده به نوعي بيان گر وجود مفاسد غير مادي و معنوي اين عمل ناپسند هستند .
در انتها نيز چند روايت ديگر در مورد اثر معنوى گناه خودارضایى بیان مى‏کنیم تا ان شاء الله مورد استفاده شما قرار گيرد:
1. امام صادق (ع) فرمود: روز قیامت خداوند با شخص خودارضا گفتگو نمى‏کند و از چشم خدا مى‏افتد. (4)
2. رسول خدا (ص) فرمود: لعنت خدا و ملائکه خداوند و تمام بشر بر شخص خودارضا است. (5)
3. رسول خدا (ص) فرمود: کسى که خودارضایى مى‏کند، ملعون است. (6)
4. امام صادق (ع) فرمود: خودارضایى گناه بزرگى است که خداوند در قرآن از آن نهى فرموده است. (7)

پي نوشتها:
1. مومنون (23) آيه 5-7.
2. عاملي، شيخ حر، وسایل الشیعه، موسسه آل البيت، قم،1409 ه.ق، ج 18 ، ص 575.
3. محمديان، محمود، بلوغ تولدي ديگر، انجمن اولياء و مربيان، تهران، 1384ه ش.
4. محمدي ري شهري، محمد، میزان‏الحکمه، دارالحديث، قم،1387ه.ش، ج12 ، ص5654.
5. همان.
6. همان.
7. همان.

پرسش: سوال دوم اینکه در صورت تکرار گناه استمنا چه عواقبی را برای فرد دارد؟
پاسخ:
خودارضایی عوارض و آسیب های فراوانی دارد . آسيب‏هاى ناشى از خودارضايى به گونه‏هاى مختلفى تقسيم‏پذير است كه به اختصار به برخى اشاره مى‏شود:
آسيب‏هاى جسمانى
يكى از روش‏هاى شناخت پيشرفت بيمارى‏ها در پزشكى، مرحله‏بندى علايم بيمارى است. براين اساس، برحسب عوارض ايجاد شده در بيمار مبتلا به خودارضايى، سه مرحله بيان شده است:
1 - مرحله مشكل ساز :
در افرادى كه مدتى است گرفتار خودارضايى شده اند، زودرس ترين عوارض ناشى‏از خودارضايى عبارت است از:
الف. خستگى و كوفتگى.
ب. عدم تمركز حواس.
ج. ضعف حافظه.
د. استرس و اضطراب.
2 - مرحله گرفتارى شديد:
بروز علايم زير در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است كه شدت ابتلاى وى يا مدت آن بيش از مرحله اول است . در نتيجه عوارض شديدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و كوفتگى.
ب. نوسان خلق يا تغييرات سريع خلقى.
ج. حساسيت بيش از حد و زودرنجى.
د. كمردرد.
ه. نازك شدن موها .
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى .
ز. بى‏خوابى يا بدخوابى و مشكلات مشابه .
3 - مرحله گرفتارى بسيار شديد يا حالت اعتياد:
الف. خستگى و كوفتگى .
ب. ريزش شديد موها .
ج. تارشدن ديد چشم‏ها .
د. وز وز گوش .
ه. انزال زودرس و غيرارادى يا خروج منى به صورت قطره قطره .
و. درد كشاله ران و ناحيه تناسلى .
ز. دردهاى قولنجى در ناحيه لگن و استخوان دنبالچه .
آسيب‏هاى روحى و روانى‏
ضعف حافظه و حواس‏پرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشه‏گيرى، افسردگى، بى‏نشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى، بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهاى روانى و روحى خودارضايى است.
آسيب‏هاى اجتماعى‏
ناسازگارى خانوادگى، بى‏ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزّت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك‏.
جهت آگاهى بيش تر مراجع کنید به:
- قائمى، خانواده و مسائل جنسى كودكان، تهران: انتشارات انجمن اوليا و مربيان جمهورى اسلامى ايران، چاپ دهم، 1376.
آسيب‏هاى معنوى و اخروى‏
هيچ يك از آسيب‏هاى پيش گفته، به اهميت آسيب‏هاى معنوى نيست؛ زيرا آسيب‏هاى معنوى، جان و دل و به عبارت ديگر كنه حقيقت وجود آدمى را تباه مى‏سازد. خودارضايى از نظر دين يك گناه است و به تعبير قرآن زنگار بر دل مى‏نهد: «كَلاَّ بَلْ رانَ عَلى‏ قُلُوبِهِمْ ما كانُوا يَكْسِبُونَ؛ چنين مباد! بلكه اعمال (ناشايست) دل‏هاى آنان را زنگار زده است». (مطففين (83)، آيه 24)
زنگ يا زنگار در اشياى مادى، همان چيزى است كه روى فلزات و اشياى قيمتى مى‏نشيند . معمولاً نشانه پوسيدن و از بين رفتنِ شفافيت و درخشندگى آن و در نهايت ضايع شدن و از بين رفتن آن است.
همچنين آسيب‏هاى معنوى جهان گذران را در مى‏نوردد . اگر اصلاح نگردد، حيات جاودان آدمى را در معرض تباهى و شوربختى قرار مى‏دهد. از اين رو نصوص دينى نسبت به آن هشدارهاى لازم را داده‏اند. پيامبر مى‏فرمايد: «ناكح الكف ملعون ؛ملعون است كسى كه خودارضايى كند».
امام صادق‏عليه السلام خودارضايى را گناه عظيم و مورد نهى الهى معرفى فرموده است.
اين‏ها عوارضي است كه معتادان به اين عمل شوم را تهديد مي‏كند. البته ما ادعا نمي‏كنيم هر كس مدتی مبادرت به استمنا كرد، تمام بيماري‏هاي ذكر شده او را احاطه خواهند كرد، زيرا حالات اشخاص فرق مي‏كند. مثلاً ممكن است يك نفر كه براي مدتي مبادرت به استمنا كرده است، در وهله اول فقط به سستي اعصاب يا اختلال حسي سامعه يا ضعيف شدن حس بينايي يا سرگيجه مبتلا شود، ولي بعداً ساير بيماري‏ها به سراغ او بيايند.
تمام این عوارض با استفاده از راهکارهای ترک خود ارضایی به تدریج از بین می رود و فرد به زندگی عادی خود برمی گردد .