فقه و احکام

ایا عشق یا عاشق شدن گناه است ؟ از کجا بفهمیم واقعا عاشقیم؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
عشق به جنس مخالف تا هنگامي که در حد احساس قلبي است و منجر به ابراز و روابط نامشروع نشده است، از نظر اسلام حرام نيست ، اما با دو مشکل مواجه است.
اولاً اشتغال قلبي ، آن هم در حد عشق و علاقه مفرط ، باعث سرگرمي فکر و هزينه شدن بسياري از نيرو و سرمايه مادي و معنوي براي آن مي شود که غالباً بي ثمر و حتي مخرب است .
دوم: با توجه به اين که چنين عشقي برخاسته از طوفان غريزه جنسي است، به طور طبيعي و غالباً ، پس از اظهار عشق، روابط ديگري شکل مي‌گيرد که خارج از حدود شرع و قانون و هنجارهاي اجتماعي و... است. متأسفانه چنين عشق و علاقه هاي از مسير معيّن، خارج مي‌گردد و مراحل بعدي قابل کنترل نيست.
مانند گفته مولانا :
عشق ها کز پي رنگي بود عشق نبود عاقبت ننگي بود.
بسياري از دوستي‌هاي دختران و پسران در جامعه ما، داراي کارکرد رواني اجتماعي است، يعني دختران و پسراني که براي خود دوستي انتخاب مي‌کنند، به دنبال يافتن يک پايگاه رواني و اجتماعي مطمئن هستند، ولي با اين کارکرد نمي‌توان استمرار دوستي‌ها را تضمين کرد. اطمينان خاطري که دختران و پسران از طريق برقراري دوستي بين خود، جستجو مي‌کنند، زياد طول نمي‌کشد و آنان پي مي‌برند که اين اطمينان خاطر، به قيمت از دست دادن بسياري از اطمينان خاطرهاي ديگر به دست آمده است.(1)
بنابراين عشق و علاقه مندي شديد به يك شخص ، فكر و ذهن انسان را به خود مشغول كرده ، ممكن است به صورت هاي مختلف مانند افت تحصيلي ، پريشاني خيال و فكر و انجام گناه و از دست دادن سرمايه اصيل پاکدامني منجر شود . در ضمن فكر و ذهن انسان را از ياد خداوند باز مي دارد.
نکته مهم ديگري که بايد در روابط دختر و پسر و تداوم عشق و عاشقي ميان آنان مورد نظر قرار گيرد، اين است: بر فرض اين که عاشق شدن متضمن هيچ گناهي نباشد(که معمولاً چنين نيست) ، از آن جايي که اين گونه عشق‌ها از حالت سلامت که حاصل معرفت است، جدا گشته و به صورت مرضي (افسردگي، اضطراب، وسواس و. . . ) درمي‌آيد. از طرفي انگيزه‌هاي ناهشيار جنسي نيز سهم به سزايي در تداوم اين گونه علايق بي‌مبنا دارد ، از نظر روانشناختي داراي پيامدهاي بسيار منفي است که در ذيل به برخي از آن ها اشاره مي شود .
1- دختر به دلايل گوناگون فقط به يک چيز فکر کند و آن هم وصال پسر و به عکس. علاقه افراطي آنان را از ديدن همه مسايل پيراموني خود باز مي‌دارد و اشتغال ذهني هيچ گاه آنان را رها نمي سازد.
2- دختر و پسر در گرداب عاطفي غوطه‌ورتر مي گردند ، به گونه اي که حتي خواب و خوراک را از ياد مي برند ، در نتيجه قواي جسماني آن ها تحليل مي رود . اين همه در صورتي است که عشق دو طرفه باشد.
3 - وقتي عشق آمد ، عاشق کم کم از عملکرد سابق خود در زمينه تحصيل، روابط خانوادگي، روابط با همسالان و تمرکز بر امور اساسي زندگي فاصله مي‌گيرد. به کاهش عملکرد در زندگي روزمره دچار مي‌‌گردد. در اين بين به بهانه وصال به صورت انفجاري به انجام فعاليت‌هاي ويژه مي‌پردازد،
4- ماهيت عشق بسيار پيچيده است. اگر باعث کاهش عملکرد قابل توجهي در فرد گردد، رنگ و بوي اختلال نيز به خود مي‌گيرد. در برخي علاقه‌هاي افراطي که فرد را براي مدت طولاني از روند زندگي روزمره‌اش جدا مي‌گردد، رگه‌هايي از افسردگي، اضطراب بالا و همچنين رفتار وسواسي و. . . مشاهده مي‌شود.
5- اضطراب طرد و جدايي، طرفين را فرا مي‌گيرد و ترس لو رفتن رابطه لحظه‌اي آنان را رها نمي‌کند.
6- دو طرف به ماسک‌هايي زيبا براي خوب نشان دادن خود مجهز مي‌گردند. در هاله‌اي از شيدايي به وعده‌هاي سر خرمن مي‌پردازند.
7- بسياري از پسران به دلايل متعددي پس از مدتي از ازدواج با دختر معشوق طفره مي‌روند. طبق برخي آمارها 95/0 اين گونه روابط خارج از چارچوب ، به ازدواج ختم نمي‌گردد.
8 - يکي از فرجام هاي روابط دختر و پسر و عشق و عشقبازي هاي آنان اين است که دختر به دليل افت معنوي و تحصيلي به اجبار به کارهاي روي مي آورد که به هيچ وجه تصور آن را از ابتدا نمي‌کرد.
9- . اين گونه ارتباط‌ها هرچند در ابتدا بسيار دل‌انگيز است، ولي در ادامه به جنگي فرسايشي مبدل مي‌گردند، آري داستان عشق آغازي دل‌انگيز و پاياني بس غم‌انگيز دارد، چنان که امير المؤمنين عليه السلام مي فرمايد : اوّل الشهوة طرب و آخرها عطب (2) .
البته شکي نيست در اين ميان استثناهايي وجود دارد، ولي نمي‌توان فرصت يک بار زندگي کردن در دنيا را به استثناها واگذار کرد.
10 -نگاه دختر و پسر به هم ، آتش شهوت را در دل شعله ور مي کند ، زمينه را براي فتنه انگيزي شيطان فراهم مي سازد .امير المؤمنين عليه السلام مي فرمايد : النَّظْرَةُ بَعْدَ النَّظْرَةِ تَزْرَعُ فِي الْقَلْبِ الشَّهْوَةَ وَ كَفَى بِهَا لِصَاحِبِهَا فِتْنَةً؛(3)
نگاه بعد از نگاه (به نامحرم ) بذر شهوت را در دل کشت مي کند ، همين براي منحرف ساختن فرد و کشاندنش به سمت فتنه و فساد کافي است .
11- ديگر کسي را ياراي بازداري ايشان نيست .گناه يا غير گناه بودن اين رابطه براي آنان بي‌معنا مي‌گردد. زيرا عشق و شهوت نظام و پيوستگي عقل را مختل مي کند و آن را از شکوفايي و بهره دهي مي اندازد . (4)
12- روابط پسر و دختر باعث مي شود عشق مجازي جايگزين عشق حقيقي گردد . آن موقع ديگر طرف عشق مجازي او مي شود خداي او . از خداي جهان آفرين درخواستي جز وصال و رسيدن به معشوق خود را ندارد. ارتباط و عبادتش ، راز و نيازش ، اشک و گريه اش ، نماز و روزه اش و...براي اين است که خدا او را به معشوقش برساند . به همين دليل است که سر انجام عشق و عشقبازي بسياري از دخترها و پسرهايي که به خواسته هاي شان نمي رسند ،به ضعف و سستي در ايمان و عقيده کشيده مي شود . پايبندي به احکام و مقررات ديني را رها مي کنند . نمره شان در امتحان و آزمايش هاي خدا تک و مردودي است ، زيرا پسران و دختران در ارتباط گناه‌آلود به خطوط قرمز الهي يکي پس از ديگري وارد مي‌شوند. هر کدام را به بهانه‌اي توجيه مي‌نمايند.
پي نوشت ها :
1. دکتر احمدي، روابط دختر و پسر در ايران، ص 118.2.
2. معجم الفاظ غررالحکم ، ص 563.
3. من‏لايحضره‏الفقيه ، ج4 ، ص18.
4. شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد ، ج7 ، ص200.

1-حکم صحبت کردن در سفره چیست ؟ آیا گناه دارد

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
گرچه کراهت سخن گفتن و حرف زدن سر سفره بين مردم شايع است ،ولي آن را در منابع اسلامي نيافتيم. بنابراين صحبت کردن در سفره گناه ندارد.

من مقلد آیت ا... خامنه ای هستم. 1-اگر انسان از حرام جنب شود و پس از غسل لباسى كه قبلاً به عرق جنابت از حرام آلوده بوده و خشك گرديده را بپوشد، اگر در اين حالت دوباره عرق كند و لباس مرطوب به عرق جديد گردد و یا با رطوبت دیگری مرطوب شود، نماز خواندن با آن چه حكمى دارد؟ و آیا با برخورد آن به سایر اشیا آنها آلوده میشوند مثلا دست مرطوب به آن برخورد کند آیا با این دست بدون طهارت میتوان نماز خواند? 2-اگر اشیایی مثل تلفن همراه و تلویزیون و ... با خون یا نجاست دیگری نجس شوند با توجه به اینکه نمی توان آنها را آب کشید چگونه میتوان آنها را تطهیر کرد؟

پرسش: طهارت و نجاست شرح : مقلد آيت ا... خامنه اي هستم. 1-اگر انسان از حرام جنب شود و پس از غسل لباسى كه قبلاً به عرق جنابت از حرام آلوده بوده و خشك گرديده را بپوشد، اگر در اين حالت دوباره عرق كند و لباس مرطوب به عرق جديد گردد و يا با رطوبت ديگري مرطوب شود، نماز خواندن با آن چه حكمى دارد؟ آيا با برخورد آن به ساير اشيا آن ها آلوده مي شوند مثلا دست مرطوب به آن برخورد کند آيا با اين دست بدون طهارت مي توان نماز خواند؟

پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز
عرق جنب از حرام بنا بر قول اقوى پاك است، لكن احتياط واجب اين است كه با عرق جنب از حرام نماز خوانده نشود.( 1 ) اما اگر خشک شده ،مشکلي براي نماز ندارد، گرچه دوباره با عرق جديد پس ازغسل مرطوب شود . (2)
پي نوشت ها:
1. أجوبة الاستفتاءات فارسي ص 52 ، س 270
2 . سوال از دفتر آيت الله خامنه اي .
پرسش: ? 2-اگر اشيايي مثل تلفن همراه و تلويزيون و ... با خون يا نجاست ديگري نجس شوند با توجه به اينکه نمي توان آن ها را آب کشيد ،چگونه مي توان آن ها را تطهير کرد؟

پاسخ:
پاک کردن چنين وسايلي واجب نيست اما اگر بخواهند تطهير و پاک کنند ،فقط با آب پاک مي شود، به اين صورت که اول با چيزي مثلا با دستمال کاغذي عين نجس را پاک و برطرف نمايند، بعد آب شير را با زکنند ،همين که آب به جاي نجس برسد ،پاک مي شود.
همين طور اگر يک مرتبه آب قليل (مثل آب آفتابه و پارچ)رويش بريزند و آب از آن جدا شود، پاک مي شود. البته اگر با آب قليل بشويند ، آبي که بعد از ريخته شدن به روي چيز نجس ازآن جدا مي شود ، نجس است ، بنابر اين بهتر است با آب شير شسته شود .
اگر با آب قليل شسته مي شود ،چيز نجس را داخل ظرفي نگهدارند تا آب جدا شده به داخل ظرف ريخته شود و جاي ديگر را نجس نکند.
اگر آن چيز با ادرار نجس شده باشد، با آب قليل دوبار بايد شسته شود.(1)
پي نوشت:
1. توضيح المسائل مراجع ،م 160 و 162.
لطفا در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.

پدر من در یک اداره دولتی کار میکند ولی متاسفانه گاهی برخی از اموال اداره (مثل ماژیک و کاغذ و چسب و گیره ...)را به منزل می اورد و در جواب اعتراض ما می گوید اینها در اداره استفاده نمی شود ویا میگوید که من علاوه بر وظایفم کارهایی مثل تعمیر قطعات مختلف انجام میگیرم ولی هیچ پولی هم نمی گیرم اینها را به ازای ان پول ها شما استفاده کنید .وظیفه ما در مورد انها چیست؟

نمي تواند آن امول را به خانه بياورد و اگر آورد، نبايد استفاده کنيد . بايد به همان اداره برگردانده شود. بلي اگر اداره آن ها را دور بريزد و از آن ها اعراض کند ،مي تواند به خانه بياورد.(1)
پي نوست:
1. آيت الله فاضل لنکراني, جامع المسئل ج2 ،س1068.

با سلام دانشگاه من روبه روی حرم امام خمینی است (دانشگاه شاهد)ومنزل بنده در اکباتان .من تقریبا 4 روز در هفته یا کمتر به دانشگاه میروم حکم نماز و روزه من چگونه است؟

نماز و روزه شما تمام است.(1)
پي نوشت:
1.آيت الله فاضل، توضيح المسائل ،م 1325.

آیا ازدواج با دختری که پدرش پسر عموی پدر من است اشکال دارد ؟؟؟؟؟؟ 2 سال نیز از من بزرگتر است ؟؟؟؟ جواب دهید. ممنون چه سنی را برای ازدواج مناسب می ینید ؟؟؟

پرسش 1:
خواهشا جواب دهيد شرح : آيا ازدواج با دختري که پدرش پسر عموي پدر من است اشکال دارد ؟

پاسخ:
با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
ازدواج با دختر نامبرده اشکال ندارد.
پرسش 2:
ازدواج با دختري که 2سال نيز از من بزرگ تر است اشكال دارد ؟
پاسخ:
طبق نظر روان شناسان بهترين و معمولي ترين وضعيت ازدواج اين است که سن پسر کمي از سن دختر بيش تر باشد، يا حداقل مساوي باشند مثلا حدود 2 الي 4 سال پسر بزرگ تر از دختر باشد تا همواره نسبت به همديگر جذّابيت داشته باشند . همچنين به دليل اينكه مسئوليت خانواده در فرهنگي ملي و ديني ما بر عهده مرد است. اگرمرد چند سالي بزرگ تر از همسرش باشد، بهتر مي‏تواند از عهده اداره خانواده برآيد و همسر نيز حرف‏شنوي بيش تر دارد.
انتخاب همسر يک مسئله چند بعدي است . معيارها و شرايط انتخاب همسر متعدد است. وقتي اقدام به انتخاب همسر مي کنيد، بايد دو مسئله کلي و اساسي را در نظر بگيريد:
1- همسر انتخابي مي بايست تمام معيارهاي اساسي و مهم مورد نظر شما را که لازمه زندگي توام با خوشبختي هست دارا باشد. اين بدان معنا نيست که تمام معيارها صد درصد و کامل باشد ، بلکه به اين معناست که حداقل نمره قبولي را داشته باشد مانند اينکه شما در رشته تحصيلي بايد همه دروس را پاس کنيد.
2-فرد مورد نظر شما در کل ، بايد معدل قابل قبولي در معيارهاي مورد نظر شما کسب کند ؛يعني اينکه وقتي نمره هر يک از معيارهاي ازدواج را که با هم جمع کرديد، ميانگين مطلوب را داشته باشد. ( مانند اين است که در رشته تحصيلي خود علاوه بر قبولي همه دروس ، نبايد مشروط شويد)
خلاصه: در تک تک معيارها حداقل نمره را داشته باشد و در جمع کلي همه معيارها، ميانگين مطلوب را کسب کند.
اگرچه ممکن است فرد در يک معيار نمره عالي نداشته باشد و نقطه ضعف وي باشد ،مثلا دختري 2 سال از پسري بزرگ تر است ، اما در ساير معيارهاي اساسي قوي است، در نتيجه معدل خوبي جهت ازدواج دارد. در ضمن وي در معيار سن هم حداقل نمره قبولي را دارد. ليکن اگر دختر با همه معيارهاي اساسي و خوبي که دارد، مثلا 15 سال از پسر بزرگ تر باشد ، با وجود اينکه معدل بالايي دارد،اما در يک معيار اساسي رد مي شود . چنين ازدواجي با ريسک بالايي از طلاق يا نارضايتي در زندگي زناشويي همراه مي شود.
اختلاف سني دختر و پسر نبايد آن قدر زياد باشد که دوره رشدي آن ها متفاوت شود و در علاقه ها، سرگرمي ها ، طرز نگرش و بينش و انرژي هاي رواني با هم متفاوت و يا احتمالا درگير شوند.
ازدواج دختر 16 ساله اي را با پسر 30 ساله در نظر بگيريد. در حالي که دختر در آغاز راه هيجانات ، علاقمند به شطينت هاي نوجواني، کوهنوري ،جست و خيز، مهماني و .... هست ، شوهر کار و تفکر و مطالعه ، فيلم و موسيقي و استراحت را بيش تر مي پسندد. همچنين ديدگاه شوهر توام با تجربه و احتياط است و ديدگاه دختر نوجوان ريسک و فعاليت هاي نو و بديع است.
علاوه بر سن شناسنامه اي بايد به سن و بلوغ عقلي، اجتماعي، فرهنگي و ظاهر وي نيز توجه کرد. دختري ممکن است 3 سال از پسري بزرگ تر باشد، اما با نشاط و پرانرژي است و علاقمندي ها و تمايلات مشترکي با پسر دارد. علاوه بر سن تقويمي، لازم است که به ظاهر ، طرز فکر و نگرش هم توجه شود.
نحوه تفکر پسر و دختر ، نسبت به اختلاف سني در ازدواج ( بزرگ تر بودن دختر از پسر)، بسيار مهم است. اگر پسري از اول با ترديد به بزرگ تر بودن خانمش بينديشد، آمادگي دارد که بعدا با کنايه اطرافيان به هم بريزد و اين مسئله را مرتب به رخ خانمش بکشد. اما در برابر پسري که درگير اين گونه مسائل نيست ،به سادگي از کنار اين مسئله مي گذرد. همچنين دختري که به اين مسئله (سن زياد) حساس است، هر مسئله را به خود و سن بالايش نسبت مي دهد.
نظر پدر و مادر عروس و داماد هم در اين زمينه از آن رو مهم است که ممکن است با سخت گيري هاي خود باعث شوند که دختر و پسر نظرشان کم کم به هم عوض شود. اگر پسر يا دختري به شدت تحت نفوذ والدين است، معمولا نمي تواند خارج از نظر آن ها ، دست به چنين ازدواجي بزند.
علت اين که روانشناسان مي گويند بهتر است سن مرد از زن بيش تر باشد ،به دلايل ذيل است :
1- چون مسئوليت خانواده بر عهده مرد مي باشد. اگر سن مرد بيش تر از زن باشد ،بهتر مي تواند از عهده مسئوليت زندگي برآيد. و گرنه جايگاه زن و مرد در خانه عوض مي شود . بدون ترديد در دراز مدت مشکلاتي را به دنبال خواهد داشت.البته ممکن است که موارد استثنايي هم پيدا شود، ولي نبايد استثنائات را ملاک قرار داد.
2- بعد از عمل زايمان، قيافه زن از حالت اولي تغيير پيدا مي کند . ممکن است بعد از عمل قيافه زن براي مرد خوشايند نباشد.ممکن است اين مشکل منشأ بسياري از مشکلات شود .
3- اگر زن و مرد هم سن باشند يا سن زن بزرگ تر باشد، موجب بروز اختلاف در زمينه هاي مختلف مي شود. اگر مرد کمي بزرگ تر از زن باشد ،همواره نسبت به همديگر جذابيت خواهند داشت و از بروز اختلافات جلوگيري مي کند.
اين گونه مسايل مي طلبد که مرد از نظر سني و تجربي آمادگي بيش تري داشته باشد.
سخن آخر :
با در نظر گرفتن مطالب فوق، اگر از تمام جهات با هم سازش داريد و از جهت روحيات به همديگر نزديک هستيد، مشكل اختلاف سني را تا حد زيادي مي توانيد حل كنيد، ولي قبل از ازدواج با يک روان شناس حتما مشاوره کنيد.
موفق باشيد.

پرسش 3:
چه سني را براي ازدواج مناسب مي بينيد ؟

پاسخ:
وقتى سخن از سن ازدواج مى‏شود ،دو نكته را بايد مد نظر داشت:
1- ازدواج يك زمان صد در صد معين شده و قانون ثابتي براى همه انسان‏ها ندارد.
2- سن ازدواج علاوه بر نياز فردي، از شرايط اجتماعى و نياز نوعى نيز متأثر مى‏گردد.
زمان ازدواج به چند عامل بستگى دارد:
1ـ از نظر فقهي براى افرادى كه به وسيله ازدواج نكردن به گناه آلوده مى‏شوند، ازدواج نمودن واجب است . بر اساس اين معيار زمان و سن خاص را نمى‏توان معرفى نمود . هر زمانى و در هر سنى كه حفظ گوهر پاكى براي او سخت گردد ، به گونه‏اى كه به ‏رغم فراهم آوري مقدمات و رعايت اصول ا خلاقى و احكام فقهى همچنان از تيررس شيطان در امان نباشد و از تهديد نفس اماره و آلوده شدن مصون نباشد ، بايد ازدواج كند.
به محض احساس چنين حالتى نبايد به سراغ ازدواج رفت ، بلكه ابتدا بايد به سراغ كنترل خواسته‏ها رفت و در اين مورد تدابيرى را به كارگرفت . از طريق رعايت احكام فقهى و اصول و مقررات اخلاقى و كنترل رفتارى و فكرى ، خواهش‏هاى زودگذر را محدود نمود . بعد از به كارگيرى اين امور اگر شهوت چاره نشد و يا كنترل به قيمت از كف نهادن تمام برنامه‏هاى زندگى و سخت شدن زندگى، ممكن نگرديد ، بايد ازدواج نمود.
2ـ عامل دوّم رسيدن به بلوغ جنسى و رشد فكرى و اجتماعى و اخلاقى است ، يعنى هر چند كه آدمى بتواند غرائز خود را كنترل كند و خواهش هاى گذرا او را تهديد ننمايد، اما وقتى به رشد فكرى و عقلى و اجتماعى و اخلاقى دست يافت ، جهت بقاى نسل آدمى و رشد شخصيت خود و تكامل اخلاقى و معنوى خويش و رسيدن به آرامش فكري و روحي و به طور كلي بهره مندي از فوايد و آثار مثبت ازدواج ، به آن اقدام خواهد كرد . د
ر اين جا نيز نمى‏توان به صورت قطعى سن معينى را بيان نمود ، ولى معمولاً دختران بين سنين 16 ـ 22 به اين بلوغ و رشد مى‏رسند . البته كسانى هم زودتر و يا ديرتر به اين بلوغ فكري و اجتماعي مى‏رسند .
اين موضوع مي تواند در فرهنگ ها و مناطق مختلف متغير باشد . بنابراين شرايط اجتماعي و منطقه اي را نيز بايد در نظر داشت.
3ـ گاهى اوقات ،به رغم رسيدن به رشد و بلوغ لازم ، اشتغال به تحصيل يا ارائه خدمات عالي تر و برتر موجب تأخير در ازواج مى‏شود كه در اين صورت نيز نبايد سن ازدواج دختر از 25 تا 26 سال بگذرد.
به هرحال از بين عوامل بيان شده ، عامل نخست جايگاه ويژه دارد، چرا كه در صورت بروز آن ديگر نمى‏تواند گفت مى‏خواهم درس بخوانم و رشد اجتماعى ندارم. در اين جا بايد ازواج نمود ؛ زيرا حفظ پاكى از هر گوهرى ارزشمندتر است. حتي اگر مسئله آلودگي به گناه هم نباشد، براي برخورداري از فوايد و آثار بسيار و مثبت ديني ، فردي و اجتماعي ازدواج ، تحقق زودتر آن بهتر است . اين موضوع در روايات بسيار توصيه شده به خصوص براي دختران كه در صورت آمدن خواستگار مناسب ، از طرف دختر و خانواده رد نشود.
در عين حال مي توان تا رسيدن به رشد اجتماعى و اخلاقى از مادر شدن و پدر شدن جلوگيرى نمود و همين طور از بهره‏گرفتن ازتجارب بزرگ ترها نبايد غفلت ورزيد.

ازفروشگاهي که قبلاً خريد مي کرديم همسايه مي گويند که بهايي است اگر واقعاً مشخص شود که صاحب فروشگاه بهايي است آياخريد ازوي مجاز مي باشد؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباط تان با اين مرکز.
در صورت علم به بهايي بودن، خريد از وي مجاز نمي باشد. (1)
پي نوشت:
1.آيت الله مکارم شيرازي, استفتائات, ج2, س792.

خود فرد میتواند صیغه را بخواند یا فرد روحانی باید آن را برای 2 طرف بخواند-صیغه برای چند ساعت هم قبول هست یا نه؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
1- صيغه کردن زن به صورت موقت گرچه براي چند ساعت اشکال ندارد.
فرد با آگاهي از شرايط و رعايت آن ها که در رساله مرجع تقليدش بيان شده ،مي تواند عقد موقت را بخواند.
در ارتباط هاي بعدي نام مرجع خود را ذکر کنيد.
پي نوشت‏:
1. امام خميني، توضيح المسائل، مسئله 2363، و 2370 .

با سلام و عرض ادب ببخشید سوالی داشتم: 1- من مقلد آقای بهجت بودم قبل از فوت ایشون با دلایل نادرستی مثل سخت گیری ایشون مرجع تقلیدم رو عوض کردم حالا از هر مرجع باسخگویی که میبرسم یک در میان نظرات متفاوتی میدهند برای اینکه سردرگم نشم جناب آقای مکارم شیرازی رو انتخاب کردم الان مرجع تقلید من آقای مکارم هستند؟

پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
انسان بايد از مرجع تقليد اعلم تقليد کند و راه هاي شناخت مرجع تقليد اعلم چنين است:

اول آن كه خود انسان يقين كند ، مثل آن كه از اهل علم باشد و بتواند مجتهد و اعلم را بشناسد ،.
دوم آن كه دو نفر عالم عادل كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند، مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند ، به شرط آن كه دو نفر عالم عادل ديگر با گفته آنان مخالفت ننمايند .
سوم آن كه عده‌اى از اهل علم كه مى توانند مجتهد و اعلم را تشخيص دهند ، و از گفته آنان اطمينان پيدا مى شود، مجتهد يا اعلم بودن كسى را تصديق كنند .
اگر شناختن اعلم مشكل باشد، بايد از كسى تقليد كند كه گمان به اعلم بودن او دارد ، بلكه اگر احتمال ضعيفى هم بدهد كه كسى اعلم است وبداند ديگرى از او اعلم نيست، بنابر احتياط واجب بايد از او تقليد نمايد . اگر چند نفر در نظر او اعلم از ديگران و با يكديگر مساوى باشند، بايد از يكى از آنان تقليد كند.(1)
درحال حاضر مراجعي درحوزه هاي علميه معروف ومشهور هستند که پس از استفاده از راه هاي تشخيص مرجع اعلم، مي توان ازيکي ازآن ها تقليد نمود ازجمله، آيات عظام:
1-حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌سيدعلي‌خامنه‌اي‌(مقام‌معظم‌رهبري‌)
2ـ حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌شيخ‌حسين‌وحيد خراساني‌
3ـ حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌سيد موسي‌شبيري‌زنجاني‌
4ـ حضرت‌آيت‌الله‌حاج‌شيخ‌ناصر مكارم‌شيرازي‌
5-حضرت آيت الله حاج سيد علي سيستاني
6-حضرت آيت الله حاج شيخ لطف الله صافي
پي نوشت:
1.توضيح المسائل مراجع ، مسئله 3 و 4و 14.

وظایف یک مرد که زنی را صیغه کرده است و زن در مورد مسایل جنسی به ایشان نیاز دارد و ایشان قصور دارند چیست؟

با عرض سلام و تشکر از ارتباط تان با اين مرکز
در ازدواج موقت به نظر آيت الله مکارم مقدار واجب براي نزديکي زن و مرد، هر چهار ماه يک بار است.(1)اما اگر بيم گناه بر زن برود، بر مرد واجب است(احتياط واجب) ترتيبي دهد که او آلوده به گناه نشود.(2)
پي نوشت ها:
1.آيت الله مکارم شيرازي،توضيح المسائل،م 2072
2. آيت الله مکارم،احکام بانوان، س610

صفحه‌ها