كليات علم تاريخ

انجام گروهی دعا و نیایش، در سیرۀ اهل‌بیت (علیهم السّلام) نیز معمول بوده؛ ولی شاید نه به‌صورت امروزی و با این نظم و نسقی که ما برگزار می کنیم

پرسش:
در زمان ائمه علیهم‌السلام (حتي يکي از ائمه ع) اعمال شب‌های قدر يا اعمال مراسم مذهبي (البته غير از مراسم حج و عيد فطر و قربان) به‌صورت اجتماعي و گروهی انجام مي شد يا نه؟
 

پاسخ:
مقدمه:
دعای دسته‌جمعی، در سیرۀ اهل‌بیت وجود داشته؛ ولی به‌صورت کلّی، برخی از جزئیات و شرایط در انجام عبادات و مناسک دینی، به عهدۀ مکلّفان واگذارشده و نبودن این‌گونه جزئیات در سیرۀ آن بزرگواران، خللی به‌درستی آن‏ها وارد نمی¬کند. برخی از جزئیات و شرایط نیز به‌صورت کلی در سیرۀ اهل‌بیت بوده و به‌هرحال تا وقتی‌که این جزئیات با دیگر احکام و ملاک¬های شرعی تعارض نداشته باشد، ضرری به آن مناسک عبادی و اعمال صالح وارد نمی¬شود.
نکتۀ اول:
یکی از شرایط و آدابی که برای دعا در روایات مطرح شده، این است که گروهی از مؤمنان گرد هم‌آیند و دعا کنند؛ به این صورت که برخی دعا کنند و برخی «آمین» بگویند. در برخی از روایات از سه نفر و در برخی از چهار نفر و در برخی از چهل نفر به‌عنوان تعداد مؤمنان در دعای جمعی یادشده است.(1) برای نمونه، در حدیثی از رسول خدا ‏(صلّی اللّه علیه و آله) آمده است که «هرگاه چهل نفر گرد هم‌آیند و برای حاجتی واحد به درگاه خدا دعا کنند، حتماً خداوند دعایشان را مستجاب می¬کند. حتی اگر کوهی را نفرین کنند، آن کوه را [با دعایشان] از جا برمی‌کنند».(2) نیز بر اساس روایتی از امام صادق (علیه السّلام) «چنانچه سه مؤمن در نزد برادری که از گزند او آسوده¬اند و از شرّش بیمناک نیستند و به خیرش امید دارند، گرد آیند، اگر خدا را بخوانند، اجابتشان می¬کند و اگر چیزی از او بخواهند، عطایشان می¬فرماید و اگر از او بیش‏تر بخواهند، بیش¬تر به آنان می¬دهد» و در ادامۀ روایت آمده است که «حتی اگر سکوت کنند [و لب به خواهش نگشایند]، خداوند بی درخواست به آنان عطا می¬کند».(3)
اهل‌بیت (علیهم السّلام) خود نیز به این توصیه¬‏ها عمل می¬کردند. گویی سیرۀ امام باقر (علیه السّلام) چنین بود که هرگاه پیشامدی اندوهگینش می¬ساخت، زنان و کودکان را گرد می¬آورد، سپس دعا می¬کرد و آن‏ها آمین می¬گفتند.(4)
روایات دراین‌باره بسیار است و در تاریخ نیز موارد متعددی سراغ داریم که اهل‌بیت همراه با دیگر مؤمنان برای حاجتی مانند دعای باران، گرد هم آمده¬اند.(5) امام حسین (علیه السّلام) نیز دعای معروف عرفه را در جمع و با صدای بلند خواند. پس درمجموع، جمع شدن مؤمنان به‌قصد دعا و درخواست حاجت، در سیرۀ اهل‌بیت بوده و مورد تأکید است و حتی اگر به این قصد هم جمع نشده باشند، خوب است از این فرصت برای دعا استفاده کنند. طبق روایتی از امام صادق (علیه السّلام)، هرگاه مؤمنان گرد هم جمع شوند، به همان تعداد نیز فرشتگان حاضر می¬شود و اگر دعا کنند، فرشتگان نیز آمین می¬گویند و اگر از شرّ چیزی به خدا پناه ببرند، آن فرشتگان نیز برای آنان دعا می¬کنند که خداوند آن شرّ را از آنان بگرداند و نزد خدا برای آنان شفاعت می¬کنند تا حاجتشان برآورده شود.(6)
البته در برخی آیات قرآن (7) و روایات، (8) به دعای آهسته و مخفیانه نیز توصیه‌شده که باید حمل بر حوائج شخصی و خصوصی گردد؛ همان‌گونه که حضرت زکریا دعا برای فرزند دار شدن خود را به‌صورت پنهانی بیان کرد.(9) به‌علاوه، دعا کردن در خلوت و با صدای آهسته، از شبهۀ ریا نیز به دور است؛ ولی این، منافاتی با مطلوبیت دعای جمعی ندارد؛ کما این‏که در صدقه نیز به هر دو شیوۀ مخفی و علنی توصیه‌شده است.(10)
تجمع در مسجد نیز از توصیه¬های کلی اهل‌بیت و سیرۀ مستمر آن بزرگواران مخصوصاً در شب¬های قدر بوده است. برای نمونه، نقل‌شده که امام صادق (علیه السّلام) با این‏که بیماری شدیدی داشت، دستور داد ایشان را به مسجد پیامبر (مسجدالنبی) ببرند و تا صبح شب بیست و سوم ماه رمضان در آن جا باقی ماندند.(11) روشن است که حضور در مسجد، مستلزم حضور در جمع مؤمنان است.
نکتۀ دوم:
آنچه یک اصل در فرهنگ دینی ما شمرده می¬شود، دعا و راز و نیاز است؛ اما ممکن است برخی از جزئیاتی که امروزه در مراسم دعا و نیایش مشاهده می¬شود، مستند به سیرۀ اهل نباشد. این‌گونه موارد اگر با دیگر دستورهای دینی تعارض نداشته باشند، پرداختن به آن‏ها اشکالی ندارد. همان‌گونه که امروزه در مواردی مانند عزاداری سید الشهداء، ساختن مسجد، تحصیل علم، آموزش قرآن و…، روش¬‏ها و سلیقه¬هایی به کار می¬رود که سابقه نداشته؛ ولی چون با معیارهایی دینی و دیگر دستورهای شرعی تعارض ندارند و مجموع کار، تحت عنوان «عزاداری»، «عمران مسجد»، «تحصیل علم»، «آموزش قرآن» و… می¬گنجد، همگی از مصادیق این کارهای دینی شمرده می¬شوند و نبودن این جزئیات در زمان اهل‌بیت، خللی به اعتبار آن‏ها وارد نمی¬کند.
در مناسکی مانند احیای شب¬های قدر و خواندن دعای کمیل نیز هرچند گزارشی در دست نداریم که نشان دهد اهل‌بیت این برنامه¬‏ها را به‌صورت دسته‌جمعی انجام داده باشند، ولی اولاً با استناد به ادلۀ کلی دال بر دعای جمعی، می¬توان گفت انجام جمعی این مناسک نیز مطلوب است، مگر مانع خاصی مانند مزاحمت پیش بیاید. ثانیاً جزئیات دیگری مانند ترتیب برنامه¬‏ها و تلفیق مراسم دعا با قرائت قرآن و موعظه و پذیرایی و…، نیز تا وقتی مصداق یک عمل مکروه یا حرام نباشد، هیچ اشکالی ندارد و مجموعۀ آن مراسم، از مصادیق عبادت و عمل صالح شمرده خواهد بود.
نتیجه:
خلاصه این‏که: انجام گروهی دعا و نیایش، در سیرۀ اهل‌بیت (علیهم السّلام) نیز معمول بوده؛ ولی شاید نه به‌صورت امروزی و با این نظم و نسقی که ما برگزار می¬کنیم؛ اما این، هیچ اشکالی در کار ایجاد نمی¬کند؛ زیرا همۀ این جزئیات و مصادیق، تحت عنوان «دعا و مناجات» جای می¬گیرند و از مصادیق عمل صالح¬اند؛ مگر موارد خاصی که مشمول حکم دیگری مانند مزاحمت باشد.
کلیدواژه: 
آداب دعا، دعای جمعی، دعای فردی، مراسم مذهبی، سیرۀ اهل‌بیت در دعا.
پی¬نوشت¬‏ها:
1. برای آگاهی از مجموعۀ احادیث دراین‌باره، ر.ک: محمدی ری‌شهری، محمد، با همکاری رسول افقی و احسان سرخه¬ای، نهج الدعاء (با ترجمۀ فارسی)، مترجم: حمیدرضا شیخی، قم، دار الحدیث، چاپ اول، 1385 ش، ج 1، ص 580 ـ 583.
2. همان، ص 580، ح 896 (به نقل از: الفردوس، ج 5، ص 154، ح 7795 و منابع دیگر).
3. کلینى، محمد بن یعقوب، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چهارم، 1407 ق، ج ‏2، ص 178، ح 14.
4. کلینی، همان‌جا، ص 487، ح 3 از امام صادق (علیه السّلام).
5. این مطلب مشهورتر از آن است که نیاز به سند داشته باشد، ولی برای نمونه، ر.ک: کلینی، کافی، ج 3، ص 462. (کتاب الصلاة، باب صلاة الاستسقاء)
6. کلینی، همان‌جا، ص 187، ح 6.
7. سورۀ اعراف، آیۀ 55.
8. ر.ک: محمدی ری¬شهری و همکاران، نهج الدعاء، ج 1، ص 164 ـ 167.
9. سورۀ مریم، آیۀ 2 و 3.
10. سورۀ بقره، آیۀ 271 و 274.
11. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، لبنان ـ بیروت، مؤسسه الوفاء، 1404 ق، ج 94، ص 4، ذیل حدیث 4 به نقل از یحیی بن علا.
 

دقت و اهتمام شیخ عباس به‌عنوان یک محدث در جمع‌آوری و نقل گزارشات سبب گردیده است تا حجم گزارشات معتبر در این کتاب بیش از گزارشات ضعیف باشد.

پرسش:
آیا همه مطالب کتاب منتهي الامال صحيح است؟
 

پاسخ:
مقدمه:
حاج شيخ عباس قمی فرزند محمدرضا از علما و محدثان معروف عصر حاضر بود. وی در شهر قم متولد شد و معلومات ابتدايى را در آن شهر فراگرفت و سال 1316 ق به نجف رفت و از محضر اساتیدی همچون حاج ميرزا حسين نورى بهره مند گردید. وی بعد از وفات استاد خود در سال 1320 ق به قم برگشت و بعدازآن مدتی به مشهد رفتند و در آنجا ساکن شدند، اما سرانجام به نجف رفتند و در 23 ذي الحجة سال 1359 ق در نجف اشرف از دنیا رفتند و پیکر ایشان در کنار مرقد استادش «محدث نورى» دفن گردید. شیخ عباس در دوران عمر بابرکت خویش کتاب‌های متعددی را تألیف کردند. در بین این کتاب‌ها مفاتیح‌الجنان، سفینة البحار، نفس المهموم و منتهی الآمال از مشهورترین تألیفات شیخ عباس قمی به شمار می‌روند.
متن:
كتاب «منتهى الآمال فى ذكر تواريخ النبى و الآل» يكى از آثار مرحوم شيخ عباس قمى است كه در زمان خود ازجمله کتاب‌های ارزشمند درباره زندگى چهارده معصوم عليهم‏السلام بوده است و همچنان ارزش خود را حفظ كرده است؛ زيرا مؤلف در این کتاب سعی کرده است اولاً به‌تفصیل زندگى چهارده معصوم علیهم‌السلام را بیان کند و ثانیاً مطالب خود را بر اساس منابع معتبر و فراوان تدوين نماید. ازجمله مآخذ اين كتاب مى‏توان به كتب شيخ مفيد بخصوص الارشاد، كتب شيخ صدوق مانند عيون الاخبار و امالى، كتب شيخ طوسى و كتاب كافى، اعلام الورى، اثبات الوصية، كتب ابن طاووس، الخرائج و الجرائح، مناقب ابن شهرآشوب، تذكرة الخواص، كتب تاريخ عمومى مانند تاريخ طبرى و يعقوبى و مروج الذهب، كتب تاريخ محلى و رجال مانند تاريخ قم و تاريخ بغداد و دمشق و رجال نجاشى اشاره كرد.
شیخ عباس قمی - به‌عنوان یک محدث که کتاب تاریخی در مورد اهل‌بیت علیهم‌السلام نوشته است - باوجود اهتمامی که در گزینش گزارش های مربوط به هر یک از معصومین علیهم‌السلام داشته است، اما برخی گزارش های نامعتبر را نیز در این کتاب ذکر کرده است. بااینکه ایشان عمده مطالب شان را از منابع دسته اول تاریخی و حدیثی معتبر ذکر کرده‌اند. جناب باقری بید هندی دریکی از چاپ های این کتاب سعی کردند تا اسناد هر یک از گزارش‌های شیخ عباس در این کتاب را در پاورقی کتاب ذکر کنند.[1]
در ادامه برخی گزارش های ضعیف و غیر معتبر منتهی الامال در ارتباط با واقعه عاشورا را به نقل از کتاب تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا بیان می‌کنیم.[2] چگونگی به میدان رفتن و نبرد حضرت عباس، [3] گزارش وداع امام (علیه‌السلام) با زنان اهل‌بیت (علیه‌السلام)، [4] جریان رفتن امام حسین (علیه‌السلام) با اسبش کنار شریعه فرات و تعارف کردن آب به یکدیگر [5] گزارش وداع دوم امام (علیه‌السلام)، [6][7][8] نقل گزارش ابن شهرآشوب درباره کشته شدن ۱۹۵۰ نفر به دست امام (علیه‌السلام) [9] و جریان مسلم جصاص، [10] از منقولات ضعیف و غیر معتبر این کتاب است.
نتیجه‌گیری:
کتاب منتهی الامال ازجمله کتاب‌های معتبر و مفید درزمینهٔ زندگانی چهارده معصوم است. دقت و اهتمام شیخ عباس به‌عنوان یک محدث در جمع‌آوری و نقل گزارشات سبب گردیده است تا حجم گزارشات معتبر در این کتاب بیش از گزارشات ضعیف باشد لذا این کتاب در زمره بهترین کتاب‌ها درزمینهٔ چهارده معصوم علیهم‌السلام در بین علاقه‌مندان به اهل‌بیت تا به امروز شناخته می‌شود.
برای مطالعه بیشتر به مقاله: تاریخ نگری محدث قمی تألیف: رحمت‌الله بانشی و ناصر باقری بید هندی مراجعه کنید.
کلیدواژه:
شیخ عباس قمی، منتهی الامال، چهارده معصوم.
پی‌نوشت ها:
1. قمی، شیخ عباس، منتهی الآمال، تحقیق ناصر باقری بید هندی، دلیل ما، قم، 1379 ش.
2. گروهی از تاریخ‌پژوهان زیر نظر استاد مهدی پیشوایی، تاریخ قیام و مقتل جامع سیدالشهدا (ع)، موسسه امام خمینی (ره) قم، 1389 ش، ج 1، ص 142.
3. قمی، شیخ عباس، ج ۲، ص ۸۸۲_ ۸۸۵.
4. همان، ج ۲، ص ۸۸۷_ ۸۸۸.
5. همان، ج ۲، ص ۸۹۸_ ۸۹۹.
6. همان، ج ۲، ص ۸۹۹_ ۹۰۰.
7. مجلسی، محمدباقر، جلاء العیون، انتشارات رشیدی، تهران، 1362 ش، ص ۳۷۴.
8. واعظ کاشفی، روضة الشهداء، کتاب‌فروشی اسلامیه، تهران، 1341 ش، ص ۴۳۳.
9. قمی، شیخ عباس، همان، ج ۲، ص ۸۹۷.
10. همان، قمی، ج ۲، ص ۹۳۶_ ۹۳۸.
 

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.

توسعه اسلام در گذشته بیشتر بوده یا الآن؟
توسعه اسلام مراحل متعددی را گذارنده است، كه بحث دراین باره نیاز به زمان دیگر دارد، در عین حال می توان گفت: اسلام در دهه هایی اخیر یكی از زمانهایی كه گسترش یافت

توسعه اسلام در گذشته بیشتر بوده یا الآن؟ سرعت توسعه اسلام بیشتر بوده یا فرقه های دیگر از جمله شیطان پرستی؟ اگه میشه نمودار هاشو برام ارسال كنید

توسعه اسلام مراحل متعددی را گذارنده است، كه بحث دراین باره نیاز به زمان دیگر دارد، در عین حال می توان گفت: اسلام در دهه هایی اخیر  یكی از زمانهایی كه گسترش یافته است. 

بنا بر اطلاعات معتبر وگزارش های مستند- نفوذ اسلام در قاره اروپا روز به روز در حال افزایش است. (1) برخی از شخصیت های فرهنگی اروپا در این باره اظهار می كنند:"ما شاهد افزایش باور نكردنی تعداد مسلمانان در قاره اروپاییم و هر ساله تعداد زیادی در اروپا به اسلام می گروند."(2)

پرفسور "اشناین باخ" محقق و سرشناس معروف آلمانی در سخنرانی خود در سمیناری در دانشگاه برلین با بیان این كه "اروپای آینده،اروپای سیاسی و اقتصادی و حتی تاریخی نخواهد بود." اظهار داشت: آینده اروپا مانند گذشته اش نیست، ادیان جهان به خصوص اسلام در آینده نقش موثری خواهند داشت و دیگر نمی توان آینده اروپا را اروپایی مسیحی تصور كرد.(3) روزنامه ایل جورنالد چاپ ایتالیا با چاپ مقاله ای با عنوان" اسلام اروپا را تسخیر می كند" با صراحت می نویسد: "اگر اوضاع به همین منوال پیش برود تا دویست سال دیگر اروپا مسلمان خواهد شد و تمامی شاخص ها از جمله رشد جمعیت این پیش بینی را تایید می كند". این روزنامه می افزاید: "با گسترش اسلام خواهی در میان شهروندان اروپایی كشورهایی چون فرانسه، انگلیس، آلمان،سوئد، اتریش،هلند، ایتالیا، اسپانیا، دانمارك و.... به فهرست كشورهایی كه شاهد ازدیاد سریع آمار تازه مسلمانان می باشند پیوسته اند. پژوهشگران بر این عقیده اند:" اسلام با سرعت خیره كننده ای اروپا را به تسخیر خود در می آورد. هم اكنون تعداد مسلمانان در انگلیس، آلمان و فرانسه به چهار تا شش میلیون رسیده و در كشورهای دیگر اروپایی نیز صدها هزار مسلمان زندگی می كنند."(4)

در اروپا قبل از سال 1979 تشكیلات بسیار وسیع اسلامی وجود نداشت اما امروزه هیچ كشوری در اروپا نیست كه در یك شهر آن چند تشكیلات اسلامی وجود نداشته باشد مثلاً در شهر منچستر انگلیس شانزده تشكیلات اسلامی وجود دارد، در اتریش 85 مسجد وتنها در وین پایتخت آن 33 مسجد وجود دارد. اكنون در تمام اروپا حدود 25-30 ملیون مسلمان وجود دارد. در انگلستان شاهد پارلمان ویژه مسلمانان هستیم ودر پارلمان هلند و آلمان نماینده مسلمان داریم، این در حالی است كه این آمار از سوی منابع دولتی تایید شده است. (5)

 درضمن توسعه اسلام نسبت به فرقه شیطان پرستی، به مراتب بیشتر است، زیرا اسلام دین جهانی است و برنامه های آن با عقل و فطرت همسویی دارد، و این در حالی است كه این فرقه منحرف ریشه الهی نداشته و دارای عقاید فاسد می باشد. لذا - این فرقه علی رغم اینكه ازسوی برخی دولت ها حمایت می شود-، ولی مانند اسلام در حال توسعه نیست.

برای اطلاع بیشتر- درباره گسترش اسلام به كتاب عصر امام خمینی، میر احمدرضا حاجتی مراجعه نمایید.

پي‏نوشت‏ها:

1 روزنامه آلموندو، چاپ اسپانیا، به نقل از هروه لگرانداز، از رهبران مسیحی فرانسه، ابرار، 28/8/1370.

2. احمد هوبر،روزنامه نگار و اندیشمند تازه مسلمان سوئدی، در مصاحبه با كیهان هوایی،1/1/1375.

3. ماهنامه رایزنی جمهوری اسلامی. ایران در آلمان مورخ 5/5/1375.

4. الكسی مالاشنكو، محقق علوم اسلامی بنیاد كارانگی(شعبه روسیه)،روزنامه كیهان، 4/5/1378.

5.پرفسور محمدحسین هدی: ماهنامه اسلام و غرب، دفتر تحقیقات اسلامی وزارت امور خارجه ش 28 آذر 1378.

آيا تاريخ طبري كتاب معتبري است؟
به رغم اينكه از منابع كهن تاريخي به حساب مي‌آيد و مطالب مفيد و ارزشمند در آن وجود دارد، ولي از كتاب‌هاي معتبر به حساب نمي‌آيد،

 آيا تاريخ طبري كتاب معتبري است؟

كتاب تاريخ الرسل و الامم و الملوك ـكه از آن به عنوان تاريخ طبري ـ نيز ياد ميشود،به رغم اينكه از منابع كهن تاريخي به حساب ميآيد و مطالب مفيد و ارزشمند در آن وجود دارد، ولي از كتابهاي معتبر به حساب نميآيد، زيرا در سندبرخي مسايل و وقايع تاريخي سيف بن عمر قرار دارد كه خود طبري نيز به او اعتماد نداشته است.

 برخي سيف بن عمر را متهم به زنادقه نموده و گزارشهاي وي را فاقد ارزش دانستهاند.

جهت آگاهي بيشتر نظر شما را به مطالب زير جلب مينايم:

محمد بن جرير طبري (223/  5 310) ابوجعفر محمد بن جرير بن يزيد طبري از مورخان نامي دوران اسلامي است. كار عمده او در فقه بوده اما دو اثر مشهور او ، يكي در دانش تفسير و با نام جامع البيان و ديگري دانش تاريخ با نام تاريخ الرسل و الامم والملوك شهرت بسزايي برايش به ارمغان آورده است. تاريخ او از همان ابتدا مقبوليت عام يافت. چنين مقبوليتي مربوط به ويژگي هاي كتاب، از حيث تفصيل و استناد و متعادل بودن آن، از نظر جامعه اهل ست است. اين مقبوليت سبب شد تا كتاب هاي تاريخي بعدي، بر نقل هاي آن تكيه كرده و خلاصه اي از آن را بياورند. ابن مسكويه و ابن اثير وابن كثير چنين كاري را كرده اند.

طبري درآغاز كتاب ، با اشاره به اين كه نقل ها را مسند آورده، خواسته تا خود را به خاطر نقل مطالب نادرست تبرئه كند. چنين شيوه اي در عين حال كه سبب شده حجم زيادي از نقل هاي تاريخي محفوظ بماند، به دليل گزينش هاي نادرست طبري از نقل ها، به خصوص نقل از افراد دروغگويي چون سيف بن عمر، به حق مورد انكار برخي از محققان قرار گرفته است.

جواد علي نوشته است كه طبري در استفاده از مآخذ اصول اهل حديث را درنظر نگرفته و از چهره هاي ضعيف هم روايت كرده است. او روايات سيف بن عمر را در قضاياي رده بر روايات واقدي و مدائني ترجيح داده است. اين در حالي است كه او متهم به زندقه بوده و حتي خود طبري نظر مساعدي نسبت به وي نداشته است.  حضور سيف در تاريخ طبري ازجنگ هاي رده آغاز شده و تا پايان جنگ جمل ادامه مي يابد و بدين صورت ، طبري در حساس ترين مقطع تاريخي كه بخشي از تاريخ مذهبي براي همه فرقه هاست، تاريخ خود را با نقل هاي كذب سيف بن عمر مشوه مي كند.

 اين اخبار از طريق وهب بن منبه است كه بيش از هر كس در اواخر قرن نخست هجري اين قبيل اخبار را ميان مسلمانان منتشر كرد.

طبري كتاب تاريخي خود را در فاصله سال هاي 283 تا290 املا كرد، اما بعد از آن وقايع را تا ربيع الثاني سال 303 هجري برآن افزود. افزون بر آن كتابي با عنوان ذيل المذيل در شرح حال صحابه و تابعين بر اساس سال درگذشت آنها نوشت كه تنها تخليص آن توسط عريب بن سعد (م 370) انجام شده، باقي مانده و با عنوان المنتخب من ذيل المذيل در پايان تاريخش به چاپ رسيده است.

چندين نفر از نويسندگان دوره بعد، ذيولي بر كتاب تاريخ طبري نوشتند. عريب بن سعد حوادث تا سال 320 را عنوان صلة تاريخ الطبري نوشت. ثابت بن سنان صابي (م 363) آن را تاسال 360 ادامه داد. هلال بن محسن صابي تا سال 448 را نوشت. عيون التواريخ ادامه آن تا سال 479 است. پس از آن محمد بن عبدالملك همداني (م 521) تا سال 478 را نوشت. طبري به دليل بينش خاص تاريخي كه داشته، تفصيل بسيار راجع به حوادث آورده و در موارد متعددي ، اين تفصيلات در هيچ مأخذ ديگري نيامده است. طبيعي است كه شيوه طبري نمي توانسته دربرگيرنده آگاهي هاي اجتماعي باشد. او تنها به نقل متكي است و نقل ها صرفا تاريخي با به عبارتي صرفا سياسي هستند. در اين صورت ، يافتن آگاهي هايي در زمينه هاي تمدني و فرهنگي آن چنان كه در آثار مسعودي مي توان يافت، در تاريخ طبري بي ثمر است. موارد اندكي را بايد استثنا كرد.

طبري حوادث تا پيش از اسلام را به صورت موضوعي و ترتيب كلي تاريخي آورده است. اما پس از اسلام ، حوادث را به صورت سال شماري ارائه كرده است.

جواد علي شرح مبسوطي درباره منابع طبري به دست داده است. به عقيده وي، مآخذ طبري در بخش تاريخ انبيا و ايران پيش از اسلام، اخبار و آثار تفسيري بوده كه در مكتب شاگردان ابن عباس در شرح آيات قرآني با استفاده از مآخذ مختلف تا آن زمان فراهم آمده بود است. در مورد ايران ، بيشتر از آثار ترجمه شده از فارسي مانند آثار ابن مقفع و نيز كتاب هاي كلبي كه در اين زمينه بسيار غني بوده، استفاده كرده است. وي در اين بخش ها، نام آثر و يا مؤلفان را به طور غالب ياد نكرده و با تعبيرهايي مانند قال بعض العجم مطالب را نقل كرده است.

در بخش تاريخ عرب قبل از اسلام ، از آثار كلبي بهره برده، به ويژه درباره تاريخ عراق كه به طور منحصر از او نقل كرده است. در مورد تاريخ يمن از مطالب ابن اسحاق استفاده كرده كه او هم از وهب بن منبه و محمد بن كعب قرظي برگرفته است. در واقع دو نقر اخير به ضميمه كعب الاحبار، منبع اخبار مربوط به تاريخ انبيا ر مجلد نخست تاريخ طبري هستند. درباره تاريخ روم در قياس با آنچه درباره ايران آورده ، مطلب مهمي نيامده است . در بخش اول سيره اصل بر سيره ابن اسحاق است. اما موارد فرواني هم از عروة بن زبير، ابان عثمان بن عفان، شرحبيل، بن سعد وهيثم بن عدي آورده است. همان گونه كه اشاره شد، تكيه طبري بر جريانات رده تا پايان جمل ، بر روايات سيف بن عمر است.

پس ازآن در بيان حوادث عراق تا پايان عصر اموي، به طور عمده از ابومخنف نقل شده و روايات مدائني، عوانة بن حكم، واقدي، عمر بن شبه و كلبي در ادامه آورده مي شود.

بالاترين ارزش كتاب طبري، از آن روست كه از بسياري مكتوبات تاريخي رايج يا غير رايج آن عصر را كه در اختيار داشته استفاده كرده و امروزه جز آن چه طبري ازآن كتاب ها براي ما نگاه داشته، اثري بر جاي نمانده است . شايد يكي از بهترين آثار كتاب مقتل الحسين (ع ) ابومخنف بوده كه بخش مهم آن تنها از طريق تاريخ طبري حفظ شده است. همين امر درباره آثار وهب بن منبه در زمينه اخبار انبياي سلف، آثار عبيد بن شريه، اسمعي، شعبي و كلبي، درباره تاريخ عرب و فرس پيش از اسلام، نيز نسخه اصل سيره ابن اسحاق در بخش مغازي صادق است.(1)

براي آگاهي بيشتر درباره نقد و بررسي متون تاريخي به كتاب هاي الصحيح من سيره النبي الاعظم تاليف جعفر مرتضي العاملي و سيره رسول خدا و منابع تاريخ اسلام، هر دو تاليف  رسول جعفريان مراجعه نماييد.

پي نوشت:

1. رسول جعفريان، منابع تاريخ اسلامي، ص 159. قم، انتشارات انصاريان، 1382 چاپ دوم

چند كتاب خوب و مفيد درباره ي زندگي ائمه معرفي كنيد؟
-سيره پيشوايان، سيري درسيره ائمه اطهار (ع)، منتهي الامال، زندگي دوازده امام،

   چند كتاب خوب و مفيد درباره ي زندگي ائمه معرفي كنيد؟ چون از ائمه چيزي نمي دونم...Ԟچند كتاب خوب و مفيد درباره ي زندگي ائمه معرفي كنيد؟ چون از ائمه چيزي نمي دونم...

   در اين باره به كتاب هاي زير مراجعه فرماييد:

-سيره پيشوايان، مهدي پيشوايي،

-سيري درسيره ائمه اطهار (ع)، مرتضي مطهري،

- منتهي الامال، شيخ عباس قمي،

-زندگي دوازده امام، هاشم معروف حسني، ترجمه محمد رخشنده

دستور امام به معدوم کردن زندانیان منافقین
چرا امام دستور به اعدام منافقین دادند وچرا انها را محکوم نکرند

سلام. احتراما لطفا در مورد قتل منافقین در زندان ها در شهریور سال 69 (؟) به دستور حضرت امام (ره) توضیح دهید. چرا ایشان سرنوشت آنها را به دادگاه و حكم قاضی واگذار نكردند؟ ضمنا اطلاعات بنده در مورد اصل ماجرا كم است و در حد شنیده هاست كه نمی‌دانم چقدر صحیح است. متشكرم

پرسش 1:
سياسي در مورد قتل منافقين در زندان ها در شهريور سال 69 (؟) به دستور حضرت امام (ره) توضيح دهيد؟
پاسخ:
پرسشگر گرامي با سلام و سپاس از ارتباطتان با اين مرکز
اين مرکز در مورد پرونده هاي قضايي اطلاعي ندارد و نمي داند که بعد از عمليات مرصاد با منافقان چه برخوردي شده است . اما مي توان گفت اگر برخي از منافقان اعدام شدند ،با محاکمه قضايي بوده ،نه اين که برخي خودسرانه به آن اقدام نموده باشند.
انقلاب شکوهمند اسلامي جاذبه و دافعه دوست و دشمن دارد .در اين شکي نيست که دشمنان مدام سياه نمايي مي کنند. در سي سالي که از عمر انقلاب مي گذرد ،هيچ گاه نديده ايم که دشمنان بيروني با بوق هاي تبليغاتي که دارند ،هر روزي چيزي را زوم نکنند و فضاي جامعه را آلوده نسازند. آنان هر چه بر ملت ها گوناگون ستم مي کنند و يا ايادي آنان حقوق بشر را ناديده مي گيرند، به راحتي از کنارش مي گذرند اما اگر قصور يا تقصيري در دولت هاي مخالف آنان رخ دهد، آن را بزرگ نمايي مي کنند و مدام از حقوق بشر حرف مي زنند.

مطلب ارسالی شما بعد تایید مدیریت در سایت نمایش داده خواهد شد.