۱۴۰۴/۰۹/۱۰ ۱۹:۱۵ شناسه مطلب: 100945
پرسش:
معیار قرآنی برقراری روابط بینالملل چیست؟ در سالهای اخیر، فراوان سؤال میشود که چرا جمهوری اسلامی ایران، با اسرائیل و آمریکا قطع رابطه بوده و بر دشمنی با آنان پایبند است، ولی با روسیه، چین و ... ارتباط داشته و پیوند دوستی را گسترش میدهد؟ آیا رویکرد متفاوت با این دو گروه از کشورهای بیگانه – علیرغم اینکه هیچکدام مسلمان نیستند-، ریشه قرآنی دارد؟
طبیعی است که هر ملتی در عرصه بینالملل، دوستان و دشمنانی داشته باشد، آنچه مهم است نوع ارتباط با دوست و دشمن و مهمتر از آن ملاک و معیار دوستی و دشمنی و نیز میزان دوستی و دشمنی است. ازآنجاکه منبع استنباط اصول، مبانی و قواعد رفتاری امت اسلامی و حکومتهای اسلامی، در قرآن کریم و سنت پیامبر صلیاللهعلیهوآله آمده است، پس جایگاه این دو منبع ارزشمند در بررسی و پاسخگویی به این دست از مباحث و مسائل روشن است. ازجمله آیاتی که به مقررات سیاست خارجى مسلمانان در رابطه با بیگانگان و دشمنان اشاره شده است، دو آیه هشتم و نهم سوره ممتحنه (1) است که بهصراحت، معیار برقراری یا قطع رابطه با بیگانگان را بیان میکند.
فضای نزول و پیام اصلی سوره ممتحنه
آیات سوره ممتحنه تأکید میکند که فکر تأمین منافع از طریق روابط سرّى با دشمنان دین، بیراهه رفتن و حرکتى بىنتیجه است. (2) از فضای آیات سوره ممتحنه استفاده مىشود که بعضى از مؤمنین مهاجر بهصورت پنهانی با مشرکان مکه رابطه دوستى داشتهاند و انگیزهشان در این دوستى جلب حمایت آنان از ارحام و فرزندان خود بود که هنوز در مکه مانده بودند؛ (3) چنانکه در درباره شأن نزول آیات ابتدایی سوره ممتحنه آمده است: یکی از مسلمانان مهاجر به نام «حاطب بن ابی بلتعه» خودش در مدینه بود، اما خانوادهاش در مکه مانده بودند و فامیلی نداشت که از آنان حمایت کنند. در سال هشتم هجری به دنبال نقض عهد مشرکان مکه، پیامبر صلیاللهعلیهوآله تصمیم گرفت به سمت مکه حرکت کند. قبل از حرکت مسلمانان برای فتح مکه، حاطب نامهای نوشت و به زنی به نام ساره داد تا به اهالی مکه برساند و آنها را از حرکت پیامبر صلیاللهعلیهوآله خبردار کند تا اینگونه از خانوادهاش حمایت کرده باشد؛ اما پیامبر صلیاللهعلیهوآله از جاسوسی آنان باخبر شد و امام علی علیهالسلام، زبیر و مقداد را مأمور کرد آن زن را بازداشت کنند. آنان، زن جاسوس را در میان راه مدینه و مکه یافتند. او در ابتدا انکار میکرد. اثاثیه او را گشتند و چیزی پیدا نکردند. همگی تصمیم گرفتند که باز گردند؛ اما امام علی علیهالسلام گفت: نه پیامبر به ما دروغ میگوید و نه ما دروغ میگوییم. پس بر آن زن غضب کرد و ساره نامه را از بین گیسوانش درآورد. پیامبر صلیاللهعلیهوآله حاطب را خواست. حاطب ضمن عذرخواهی و اظهار وفاداری، بر ایمان خود تأکید کرد و گفت قصدش حمایت از خانواده بوده است. در چنین فضایی بود که این سوره نازل شد و مسلمانان را از دوستی با دشمنان بهشدت نهی کرد؛ هم آیات ابتدایی و هم آیات پایانی سوره ممتحنه ناظر به ارتباط با دشمنان است و مسلمانان را از دوستی با آنان بازداشته است. (4)
ارتباط با بیگانگان غیر متخاصم
آیات هشتم و نهم سوره ممتحنه، بهطور واضح و روشن، بیگانگان (غیرمسلمانان) را به دودسته تقسیم کرده و نوع مواجهه امت اسلامی با هر یک را بیان میکند. براساس این آیات، ارتباط با بیگانگانی که با مسلمانان رفتار خصمانه نداشته باشند، هیچ منعی ندارد؛ در آیه هشتم میفرماید:
«لا یَنْهَاکم اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یُقَاتِلُوکُمْ فىِ الدِّینِ وَ لَمْ یخْرِجُوکمُ مِّن دِیَارِکُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَ تُقْسِطُواْ إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ؛ (5)
خداوند شمارا بازنمیدارد - نسبت به بیگانگانی که با شما جنگ دینی نداشته و شمارا از خانههایتان بیرون نکردهاند - به آنها نیکى کنید و با قسط و عدل رفتار نمایید، همانا خدا عدالتپیشگان را دوست دارد.»
قطع رابطه با بیگانگان متخاصم
آیه نهم سوره ممتحنه، ویژگی دشمنانی که باید با آنها قطع رابطه داشت را بیان کرده و میفرماید:
«إِنَّما یَنْهاکُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذینَ قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ وَ ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَ مَنْ یَتَوَلَّهُمْ فَأُولئِکَ هُمُ الظَّالِمُونَ؛ (6)
خداوند شمارا فقط از دوستى کسانى منع مىکند که با شما جنگ دینی راه انداخته و شمارا از خانههایتان بیرون رانده و در این کار باهم متحد شدهاند، پس کسانی که با آنها پیوند دوستى برقرار کنند، ستمکارند.»
ویژگی بیگانگان متخاصم
آیه نهم سوره ممتحنه، با تعبیر «إِنَّما» - که بیانگر انحصار است- شروع شده و قطع رابطه را منحصر به دشمنانی کرده که دارای سه ویژگی زیر باشند:
1. بر سر باورها و ارزشهای دینی، با شما جنگودعوا داشته باشند؛ «قاتَلُوکُمْ فِی الدِّینِ»
2. شمارا از حقوق مسلم و طبیعی خود محروم سازند؛ «أَخْرَجُوکُمْ مِنْ دِیارِکُمْ»
3. در دشمنی با شما، یارگیری کرده و جبهه متحد راهاندازی کنند؛ «ظاهَرُوا عَلى إِخْراجِکُمْ»
در این آیه، دلائل سهگانهای برای قطع رابطه با دشمنان متخاصم مطرح شده است؛ 1. رفتار خصمانه بهسبب ارزشهای دینی؛
2. محروم ساختن مسلمانان از حقوق مسلم و قطعی؛
3. تشکیل ائتلاف و یارگیری علیه مسلمانان.
بر همین اساس، اگر بیگانگان متعرّض مسلمانان نشوند و دشمنی نکنند، این آیه شامل او نمیشود و به تعبیر دیگر، بین بیگانگان معاند و غیر معاند تفاوت وجود دارد. (7)
قطع رابطه در حالت ترک مخاصمه (صلح)
دقت در واژگان بهکاررفته در آیه:
«الَّذینَ قَاتَلُوکُمْ فىِ الدِّینِ وَ أَخْرَجُوکُم مِّن دِیَارِکُمْ وَ ظَاهَرُواْ عَلىَ إِخْرَاجِکُم؛
کسانى که با شما درباره دین جنگیدهاند و شمارا از خانههایتان بیرون راندهاند و بر بیرون راندن شما همدیگر را یارى دادهاند» (8)
که از هیئت ماضی (نه هیئت مضارع یا وصف) استفاده شده است، بیانگر این نکته مهم است که دشمنان شما به دلیل اقدامات خصمانه آشکاری که انجام دادهاند، دشمنی خود را عینیت بخشیده و اثبات کردهاند و لو اینکه در حال حاضر در حالت جنگ با شما نباشند؛ بهعبارتدیگر، این آیه بیانگر قطع رابطه با دشمنان در حالت صلح است وگرنه در حالت جنگی، مواجهه با دشمن، نهفقط قطع رابطه، بلکه اقدام نظامی است؛ چنانکه میفرماید:
«فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکِینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ ُ فَاقْتُلُوا الْمُشْرِکینَ حَیْثُ وَجَدْتُمُوهُمْ وَ خُذُوهُمْ وَ احْصُرُوهُمْ وَ اقْعُدُوا لَهُمْ کُلَّ مَرْصَد؛
مشرکان را (در حالت جنگی) هر جا یافتید به قتل برسانید و آنها را اسیر سازید و محاصره کنید و در هر کمینگاه، بر سر راه آنها فرود آیید.» (9)، (10).
نتیجه:
1. معیار روابط بینالملل از منظر قرآن، کفر و ایمان ملتها و کشورها نیست؛ بلکه ارتباط یا قطع رابطه با هرکدام از آنان، منوط به نوع رفتار آنان با جامعه و حکومت اسلامی است؛ یعنی برقراری ارتباط با دشمنان، منوط به دستکشیدن آنان از اقدامات خصمانه است.
2. آیات 8-9 سوره ممتحنه بیان میکند که نوع رابطه با بیگانگان، تابعی است از نوع رفتار آنان با امت اسلامی؛ اگر بیگانگان، رفتار خصمانهای نداشته باشند، برقراری ارتباط با آنان هیچ منعی ندارد، اما اگر بر رفتار خصمانه خود اصرار داشته باشند، ارتباط با آنان غدغن شده است.
3. ورود به ائتلاف حکومتهایی که دشمنی آنها قطعی باشد و همچنین اتحاد با دولتهای همپیمان که در مواردی سابقه توطئه علیه اسلام و مسلمانان داشته و عناد خود را ثابت کرده باشند، با تعلیمات قرآنی منافات دارد.
پینوشت:
1. نامگذاری سوره مُمتَحنه (برخی آن را به کسرِ حاء و برخی به فتح حاء خواندهاند)، متأثر از آیه آیات دهم تا دوازدهم آن است که دستور میدهد برای اطمینان از ایمان زنهای مهاجر، آنان امتحان شوند تا علت و انگیزه ترک شوهرانشان و مهاجرتشان از مکه به مدینه معلوم شود و بر اساس آن درباره آنان تصمیمگیری شود. (ر.ک: طبرسی، فضل بن حسن، مجمعالبیان فی تفسیر القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ ش، ج۹، ص ۴۱۰؛ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، بیروت، دار الفکر، ۱۴۰۷ ق، ج ۱۸، ص ۴۹؛ ابنحجر، احمد بن علی، فتح الباری، بیروت، دار الفکر، ج ۸، ص ۶۳۳؛ خرمشاهی، بهاءالدین (به کوشش)، دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، تهران، دوستان – ناهید، ۱۳۷۷ ش، ج ۲، ص ۱۲۵۵.
2. قرائتی، محسن، تفسیر نور، ۱۳۸۳ ش، ج ۹، ص ۵۷۵
3. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، پنجم، ج 19، ص 226.
4. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۴ ش، ج ۲۴، ص 9 و نیز: ابنخلدون، عبدالرحمن، تاریخ ابنخلدون، ترجمه عبدالمحمد آیتی، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج ۱، ص ۴۴۱.
5. سوره ممتحنه، آیه 8.
6. سوره ممتحنه، آیه 9.
7. امام خامنهای، سید علی، تفسیر سوره ممتحنه، ۱۳۹۹ ش، بخش ۲، ص، 7، 14 و 51.
8. سوره ممتحنه، آیه 9.
9. سوره توبه، آیه 5.
10. ر.ک: طباطبایی، سید محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات اسلامی جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417 ق، پنجم، ج 19، ص 234.






