۱۴۰۴/۰۷/۰۹ ۲۱:۵۰ شناسه مطلب: 100765
پرسش:
آیا اختلاف فراوان مفسران در معنای آیات قرآن، نشاندهنده وجود اختلاف در قرآن نیست؟
قرآن در آیه 82 سوره نساء یکی از نشانههای الهی بودن خود را نبود اختلاف دانسته است:
«﴿أَ فَلاٰ یَتَدَبَّرُونَ اَلْقُرْآنَ وَ لَوْ کٰانَ مِنْ عِنْدِ غَیْرِ اَللّٰهِ لَوَجَدُوا فِیهِ اِخْتِلاٰفاً کَثِیراً﴾؛ آیا به قرآن نمیاندیشند؟ چنانچه از سوی غیر خدا بود، همانا در آن اختلاف و ناهمگونی بسیاری مییافتند.»
برخی در مقام نقد این آیه گفتهاند: «مسلمانان در حالی مدعیاند که در قرآن اختلافی نیست که تورق کوتاه تفاسیر قرآن مسلمانان برای مشاهده اختلاف فراوان مفسران باهم در فهم آیات قرآن کفایت میکند»!
در این نوشتار نسبت بین اختلاف مفسران و بین وجود اختلاف در قرآن را مورد بررسی قرار میدهیم.
نسبتسنجی بین اختلاف مفسران و بین وجود اختلاف در قرآن
بررسی موارد اختلاف مفسران باهم حاکی از این است که این اختلافها بیشتر ریشه در دو عامل انسانی و غیرانسانی دارند:
1. عامل اصلی اختلاف مفسران در تفسیر قرآن خود مفسران هستند. این عامل را نیز میتوان به دودسته خودآگاه و ناخودآگاه تقسیم کرد:
مفسران قرآن، غالباً متعلق به مکتبها و مذاهب مختلف هستند. هر مکتب و مذهب، تفاسیر و برداشتهای خاص خود را از آیات قرآن دارد. این تفاوت در مکتبها و مذاهب، از مهمترین علل اختلاف مفسران باهم بوده و هست. چنانکه مفسران با اهداف و انگیزههای متفاوتی به تفسیر قرآن میپردازند. برخی بهدنبال فهم دقیق و بیطرفانه معنای آیات بودهاند، درحالیکه برخی دیگر تثبیت و ترویج دیدگاههای خاص خود (مثلاً کلامی، فقهی، یا سیاسی) را از طریق تفسیر قرآن دنبال کردهاند.
مفسران در تفسیر قرآن از روشهای مختلف و مبانی متفاوتی استفاده میکنند. این تنوع مبانی، اصول و روشها به تفاوت در برداشتها منجر میشود. برخی بر ظاهر آیات تمرکز میکنند (تفسیر ظاهری)، برخی به معانی باطنی میپردازند (تفسیر باطنی) و برخی از روشهای ادبی، کلامی یا فلسفی استفاده میکنند. برخی بیشتر به روایات توجه دارند، برخی به جنبههای ادبی و بلاغی، برخی به جنبههای فقهی یا اخلاقی.
میزان دانش و تخصص مفسران در زمینههای مختلف، مانند زبان عربی، علوم قرآنی، تاریخ اسلام و اصول فقه، در تفسیر آیات تأثیرگذار است. آنان با توجه به دانش، تجربه و زمینههای علمی، فرهنگی و تاریخی خود، تفاسیر متفاوتی ارائه میدهند. مفسران متخصصتر، غالباً به تفسیرهای دقیقتر و جامعتری میرسند. برای نمونه، قرآن از زبان عربی فصیح استفاده میکند و برخی مفسران عربزبان و برخی دیگر غیر عربزبان بودهاند. چنانکه برخی در ادبیات عرب قوی و برخی دیگر چنین نبودهاند. تفاوت احاطه و اطلاع مفسران از زبان عربی و ادبیات آن، باعث تفاوت آرای مفسران در فهم آیات قرآن شده است. زبان عربی قرآن بسیار غنی و بلیغ است. یک کلمه یا یک عبارت در قرآن ممکن است دارای لایههای مختلف معنایی، کنایات، استعارات و اشارات باشد. هرکدام از مفسران با توجه به تخصصها، دانشها و زاویه دید خود، تنها متوجه برخی از این جنبهها میشوند و از مابقی مطلع نمیشوند.
نمونه دیگر، مسئله فضای نزول، سبب نزول و شأن نزول آیات قرآن است. توضیح آنکه آیات قرآن در بستر تاریخی خاصی نازل شدهاند و شناخت دقیق شأن نزول، شرایط اجتماعی و مخاطبان اولیه میتواند بر تفسیر تأثیر بگذارد. تفاوت مفسران در دسترسی و اطلاع از این امور به برداشتهای متفاوت منجر میشود.
افزون بر همه این امور، شرایط زمانی و مکانی مفسر نیز بر درک او اثر میگذارد. هر مفسر ممکن است بر اساس نیازهای زمان خود، توجه بیشتری به برخی جنبههای قرآن داشته باشد.
2. عامل دیگر اختلاف مفسران در تفسیر قرآن، طبیعت متن و زبان است. هر متنی، بهویژه متون تاریخی و ادبی، ظرفیت بالایی برای معانی مختلف دارد. چنانکه زبان عربی نیز مانند هر زبان دیگری، دارای اموری همچون کلمات مشترک (یک لفظ و چند معنا) و معنای حقیقی و مجازی و... است و انتخاب معنای صحیح در این موارد به زمینه، قراین و شواهد لغوی و نحوی بستگی دارد. این امر یکی از منابع اصلی اختلاف مفسران در تفسیر آیات قرآن است. افزون بر این، آیات قرآن دارای لایههای معنایی متعدد هستند که امکان برداشتهای مختلف را فراهم میکند، بدون اینکه این برداشتها با یکدیگر تناقض داشته باشند.
نتیجهگیری:
قرآن بهعنوان کلام الهی، متنی منسجم و عاری از هرگونه تناقض و مطالب ضدونقیض است. اختلاف مفسران در تفسیر آیات قرآن، نشاندهنده وجود اختلاف در خود قرآن نیست و ناشی از شرایط تفسیر، عوامل خودآگاه و ناخودآگاه انسانی (ویژگیهای مفسران) و همچنین طبیعت متن و زبان است؛ پس چنین امری اختصاص به قرآن ندارد و در هر متن دیگری نیز چنین است. فهم انسان از هر کلامی ازجمله کلام الهی، محدود به ظرفیتهای شناختی، دانش و تجربههای اوست و این محدودیت ذاتی انسان، منجر به برداشتهای گوناگون میشود. چنانکه برخی از اختلافات تفسیری، ریشه در تعصب، پیشداوری یا سوءاستفاده از قرآن یا به تعبیر بهتر «تفسیربهرأی» یا «تحریف معنوی» دارند.