به نام خداوندي که تنهاازبراي ترس ازاو نامه ام رابانام اوشروع ميکنم.
باسلام خدمت محققان وانديشمندان اين سايت.چندي پيش من سوالي مطرح کردم وقبل ازان مقدمه اي برايتا ارسال کردم.شما هم درجوابم ذکرکرديد.به سوالتان پاسخ داده خواهد شد.اما من تااکنون پاسخيازشما دريافت نکرده ام.نميخواهم دوباره مقدمه سوالم راکه واقعأ هم اين مقدمه لازمه ي سوالم هست رادوباره بيان کنم اميدوارم برگرديد ودر ايميلي که قبﻷفرستاده ام مقدمه ام رامطالعه کنيد.گفتم من درخطرمرتد شدنم ازدين اسلامم.سوالات زيادي هم دارم.ا سوالاتم اکثرأباموضوع خداشناسيست واولين سوالم دربحث عدل الهيست.واما سوالم:

از اوان کودکي درخانواده مسلمان وشيعه بزرگ شده ام درخانواده وجامعه اي که خداي محمد(ص)رابرايمان خداي عادل.مهربان بخشنده.رئوف و...ختم کلام بي نظير دراوصاف خوب.ومن اينگونه خداراشناختم ورشد کردم.ومبراازهرصفت بدخدارافهميدم.من هر روز باخداييم زندگي ميکردم وفخرميورزيدم خوشحال بودم اعتماد ذه نفس داشتم که خدايي اينچنين دارم.هرروز ميگذشت برمن وخلاف انچه خداراشناخته واموخته بودم که برمن ثابت ميشد.ازخدا نه مهرباني. بخشندگي.نه رئفت.ونه عدلي ديدم وخلاف تمام اينها را هرروز بيشترازديروز ميديدم.سوال من اينجاست چرا انطور که خدارا معرفي کرده اند(دراسلام)درطبيعت وواقعيت ودنياي انسانها نيست.مثلأ خدادرقران ميفرمايد(البته من ايه رابه درستي نميتوانم بنويسم امابامضمونش کامل ميکنم)لا يتخلف الوعيدالله. يعني خدادروعده اش خلاف نمي کند.خداميگويد.مرابخوانيد تااستجابتان کنم.حال هم من هم درزندگي ديگران به کراربااين موضوع برخورد کردهام که مثلأ ازخداخواستم باتمام رعايت اصول دعاهم خواستم(مثل پاک بودن.مکان مقدس.خلوص دال)نه يکبارنه دوبا هميشه خداراميخوانم اما استجابتم نمي کند.ازهرکس هم پرسيده ام چرا مي گويد حکمت است.توروخدا شما نگيدحکمت يک جواب منطقط واقانع کننده بدهيد.وسوال دوم هم که درهمين رابطه هست.من دراموري ازکارهايم ابتدا باتوکل ونام خدا که ازاول تااخرکارم خداواوليايش ذکرشان ضمضمه لبم بوده. درانجامکارم انچنان زحمت تلاش وسختي به خودم دادم به حدي که به همان خدا انواع دردهاي جسکاني گرفتم اما درنهايت شکست خوردم شکستي که زره اي حق من نبود.امااين شکست راخدا به من داد.چرا.مگ ر من باخدا چه کرده بودم که چنين مراشکسته.کسي هست که مردانه جواب دهد.من منتظرم.تاسوالهاه ديگرم که اين يکي ازهزارسوالم هست راجواب دهيد.باتشکر نيما مرادي.

پرسش: خداشناسي؛عدل الهي
به نام خداوندي كه تنهاازبراي ترس ازاو نامه ام رابانام اوشروع ميكنم.
باسلام خدمت محققان وانديشمندان اين سايت.چندي پيش من سوالي مطرح كردم وقبل ازان مقدمه اي برايتا ارسال كردم.شما هم درجوابم ذكركرديد.به سوالتان پاسخ داده خواهد شد.اما من تااكنون پاسخيازشما دريافت نكرده ام.نميخواهم دوباره مقدمه سوالم راكه واقعأ هم اين مقدمه لازمه ي سوالم هست رادوباره بيان كنم اميدوارم برگرديد ودر ايميلي كه قبﻷفرستاده ام مقدمه ام رامطالعه كنيد.گفتم من درخطرمرتد شدنم ازدين اسلامم.سوالات زيادي هم دارم.ا سوالاتم اكثرأباموضوع خداشناسيست واولين سوالم دربحث عدل الهيست.واما سوالم:
<!--break-->
از اوان كودكي درخانواده مسلمان وشيعه بزرگ شده ام درخانواده وجامعه اي كه خداي محمد(ص)رابرايمان خداي عادل.مهربان بخشنده.رئوف و...ختم كلام بي نظير دراوصاف خوب.ومن اينگونه خداراشناختم ورشد كردم.ومبراازهرصفت بدخدارافهميدم.من هر روز باخداييم زندگي ميكردم وفخرميورزيدم خوشحال بودم اعتماد ذه نفس داشتم كه خدايي اينچنين دارم.هرروز ميگذشت برمن وخلاف انچه خداراشناخته واموخته بودم كه برمن ثابت ميشد.ازخدا نه مهرباني. بخشندگي.نه رئفت.ونه عدلي ديدم وخلاف تمام اينها را هرروز بيشترازديروز ميديدم.سوال من اينجاست چرا انطور كه خدارا معرفي كرده اند(دراسلام)درطبيعت وواقعيت ودنياي انسانها نيست.مثلأ خدادرقران ميفرمايد(البته من ايه رابه درستي نميتوانم بنويسم امابامضمونش كامل ميكنم)لا يتخلف الوعيدالله. يعني خدادروعده اش خلاف نمي كند.خداميگويد.مرابخوانيد تااستجابتان كنم.حال هم من هم درزندگي ديگران به كراربااين موضوع برخورد كردهام كه مثلأ ازخداخواستم باتمام رعايت اصول دعاهم خواستم(مثل پاك بودن.مكان مقدس.خلوص دال)نه يكبارنه دوبا هميشه خداراميخوانم اما استجابتم نمي كند.ازهركس هم پرسيده ام چرا مي گويد حكمت است.توروخدا شما نگيدحكمت يك جواب منطقط واقانع كننده بدهيد.وسوال دوم هم كه درهمين رابطه هست.من دراموري ازكارهايم ابتدا باتوكل ونام خدا كه ازاول تااخركارم خداواوليايش ذكرشان ضمضمه لبم بوده. درانجامكارم انچنان زحمت تلاش وسختي به خودم دادم به حدي كه به همان خدا انواع دردهاي جسكاني گرفتم اما درنهايت شكست خوردم شكستي كه زره اي حق من نبود.امااين شكست راخدا به من داد.چرا.مگ ر من باخدا چه كرده بودم كه چنين مراشكسته.كسي هست كه مردانه جواب دهد.من منتظرم.تاسوالهاه ديگرم كه اين يكي ازهزارسوالم هست راجواب دهيد.باتشكر نيما مرادي.
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
دوست عزيز سوال شما يك بار به اين مركز ارسال شده و در حال پاسخگويي است در صورت آماده شدن پاسخ در اسرع وقت به ايميل شما ارسال مي شود.
پرسش: خداشناسي؛عدل الهي
به نام خداوندي كه تنهاازبراي ترس ازاو نامه ام رابانام اوشروع ميكنم.
باسلام خدمت محققان وانديشمندان اين سايت.چندي پيش من سوالي مطرح كردم وقبل ازان مقدمه اي برايتا ارسال كردم.شما هم درجوابم ذكركرديد.به سوالتان پاسخ داده خواهد شد.اما من تااكنون پاسخيازشما دريافت نكرده ام.نميخواهم دوباره مقدمه سوالم راكه واقعأ هم اين مقدمه لازمه ي سوالم هست رادوباره بيان كنم اميدوارم برگرديد ودر ايميلي كه قبﻷفرستاده ام مقدمه ام رامطالعه كنيد.گفتم من درخطرمرتد شدنم ازدين اسلامم.سوالات زيادي هم دارم.ا سوالاتم اكثرأباموضوع خداشناسيست واولين سوالم دربحث عدل الهيست.واما سوالم:
<!--break-->
از اوان كودكي درخانواده مسلمان وشيعه بزرگ شده ام درخانواده وجامعه اي كه خداي محمد(ص)رابرايمان خداي عادل.مهربان بخشنده.رئوف و...ختم كلام بي نظير دراوصاف خوب.ومن اينگونه خداراشناختم ورشد كردم.ومبراازهرصفت بدخدارافهميدم.من هر روز باخداييم زندگي ميكردم وفخرميورزيدم خوشحال بودم اعتماد ذه نفس داشتم كه خدايي اينچنين دارم.هرروز ميگذشت برمن وخلاف انچه خداراشناخته واموخته بودم كه برمن ثابت ميشد.ازخدا نه مهرباني. بخشندگي.نه رئفت.ونه عدلي ديدم وخلاف تمام اينها را هرروز بيشترازديروز ميديدم.سوال من اينجاست چرا انطور كه خدارا معرفي كرده اند(دراسلام)درطبيعت وواقعيت ودنياي انسانها نيست.مثلأ خدادرقران ميفرمايد(البته من ايه رابه درستي نميتوانم بنويسم امابامضمونش كامل ميكنم)لا يتخلف الوعيدالله. يعني خدادروعده اش خلاف نمي كند.خداميگويد.مرابخوانيد تااستجابتان كنم.حال هم من هم درزندگي ديگران به كراربااين موضوع برخورد كردهام كه مثلأ ازخداخواستم باتمام رعايت اصول دعاهم خواستم(مثل پاك بودن.مكان مقدس.خلوص دال)نه يكبارنه دوبا هميشه خداراميخوانم اما استجابتم نمي كند.ازهركس هم پرسيده ام چرا مي گويد حكمت است.توروخدا شما نگيدحكمت يك جواب منطقط واقانع كننده بدهيد.وسوال دوم هم كه درهمين رابطه هست.من دراموري ازكارهايم ابتدا باتوكل ونام خدا كه ازاول تااخركارم خداواوليايش ذكرشان ضمضمه لبم بوده. درانجامكارم انچنان زحمت تلاش وسختي به خودم دادم به حدي كه به همان خدا انواع دردهاي جسكاني گرفتم اما درنهايت شكست خوردم شكستي كه زره اي حق من نبود.امااين شكست راخدا به من داد.چرا.مگ ر من باخدا چه كرده بودم كه چنين مراشكسته.كسي هست كه مردانه جواب دهد.من منتظرم.تاسوالهاه ديگرم كه اين يكي ازهزارسوالم هست راجواب دهيد.باتشكر نيما مرادي.
پاسخ: با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
گاهي خداوند وقتي بنده مؤمني را دوست داشته باشد، اجابت دعاي او را به تأخير مي اندازد. در حديث است كه خداوند استجابت دعا بنده مؤمن خود را به تأخير مي اندازد، به خاطر آن كه صداي او را دوست دارد و مي خواهد بنده بيش تر به درگاهش الحاح و اصرار كند.(1) چون تأخير در اجابت سبب تكرار دعا مي شود و در نتيجه باعث تقويت نيروي روحي و ايمان دعا كننده مي گردد. اما فاسق را چون دوست ندارد، فورا اجابت مي كند تا دعا را تكرار نكند و ضمنا حجت تمام مي شود و در قيامت نتواند احتجاجي نمايد.
ناله مؤمن همي داريم دوست گو تضرّع كن كه اين اعززاوست
حاجت آوردش زغفلت سوي من آن كشيدش، موكشان تا كوي من
گر بر آرم حاجتش او را رود هم در آن بازيچه مستغرق شود
امام صادق (ع) مي فرمايد: «بنده اي كه دوست خداست، وقتي حادثه اي برايش رخ مي دهد، به درگاه خدا دعا مي كند. خداوند به فرشته اي كه موكل بر اجابت اوست مي فرمايد: حاجت بنده ام را برآور، ولي در آن شتاب مكن كه من ميل دارم صدا و آواز را بشنوم. اما بنده دشمن خدا وقتي دعا ، خداوند بر فرشته موكل به آن حاجت دستور مي دهد: حاجتش را زود برآوريد و در برآوردن آن شتاب كنيد. كه من خوش ندارم صدا و آواز او را بشنوم».(2)
گاهي دعا به اجابت مي رسد، اما مصلحت هايي اقتضا مي كند تحقق خارجي آن به تأخير افتد. حضرت موساي كليم مي گويم: پروردگارا! تو به فرعون و طرفدارانش در زندگي دنيا زيورها و مال هاي فراوان داده اي! او مردم را از راه تو گمراه مي كند. پروردگارا! اموالشان را نابود ساز و دل هايشان را سخت گردان كه ايمان نياورند تا عذاب دردناك تو را ببينند!
خداوند در پاسخ موسي و برادرش فرمود: قد أجيب دعوتكما؛ (3) دعاي شما را اجابت نمودم».
امام صادق (ع) فرمود: «ميان دعاي حضرت موسي(ع) تا غرق شدن فرعون، چهل سال طول كشيد!»( 4)
‌‌‌ما از باطن هستي و مصالح حقيقي بي خبريم.
به علت عدم آگاهي از باطن هستي و حقيقت غيبي، گاهي مي پنداريم كه خير ومصلحت ما در تحقق و برآورده شدن حاجتي يا دفع مشكل و مانعي است، در حالي كه اگر حجاب حقيقت كنار رود و آينده براي ما حاضر و روشن گردد، از تقاضا و درخواست خود منصرف مي شويم.
قرآن كريم مي فرمايد:«عسي أن تكرهوا شيئا و هو خير لكم و عسي أن تحبوا شيئا و هو شرّ لكم؛ چه بسا چيزي را خوش نداريد، در صورتي كه براي شما خوب است، و چه بسا چيزي رادوست داريد كه براي شما بد است».(5)
از روايات استفاده مي شود كه هيچ دعايي بي اثر نيست و هر دعايي در دنيا و آخرت تأثير مناسب خود را دارد، پس در واقع هر دعائي به استجابت مي رسد، اما گونه هاي استجابت آن مختلف است. امام سجاد(ع) مي فرمايد: «دعاي مؤمن يكي از سه فايده را دارد: يا براي او ذخيره مي گردد يا در دنيا برآورده مي شود يا بلايي را كه مي خواست به او برسد،‌ از وي مي گرداند.»(6)
بنابراين انسان مؤمن در هيچ حالي نبايد از دعا مأيوس شود، چه دعايش مستجاب گردد يا به عللي به اجابت نرسد و يا اجابت آن به تأخير افتد، چون اولا دعا عبادت، بلكه مخ عبادت است و موجب تكامل روحي و معنوي و تقرب به ذات الهي مي گردد. ثانيا در هر صورت و با هر حالي كه باشد.حتي دعاي اشخاص فاسق و گناهكار بر جسم و جان و زندگي آنان تأثير مثبت دارد. همان دعاي مستجاب نشده وقتي تكرار شد و روي هم انباشته گرديد، آثار نيكي در روح او ايجاد و در سرنوشتش تأثير سازنده اي دارد. پيامبر اكرم(ص) مي فرمود: «خدا رحمت كند بنده اي را كه حاجت خود را از خدا بخواهد و در دعا پافشاري كند؛ چه حاجتش برآورده شود و چه نشود» در حديث ديگري از حضرت نقل شده :«هيچ مسلماني نيست كه به درگاه خدا دعا كند جز آن كه دعايش مستجاب مي شود، منتها گاهي اثر آن را دير يا زود در دنيا مي بيند و گاهي سبب كفاره گناهان او مي شود و گاهي نيز خداوند او را براي آخرتش ذخيره مي گردد ».(7)
وعده الهي مشروط است، نه مطلق
خداوند مي فرمايد: «ادعوني استجب لكم؛ دعاي شما را اجابت مي كنم». اين وعده الهي، مطلق و بي قيد و شرط نيست، بلكه مشروط به تحقق شرايطي است. برخي از شرايط به مقدمات و شيوة دعا و الفاظي كه بايد به كار ببريم بستگي دارد. برخي به شخص دعا كننده مربوط مي گردد. بعضي از شرايط به مطلوب مورد تقاضا ارتباط دارد.
به بيان ديگر: دعا مقدماتي ويژه و فرايندي ضابطه مند و شراطي مشخص دارد كه با «بايدها» و «نبايدها» همراه است كه از آن به «شرايط استجابت يا موانع استجابت دعا» ياد مي كنيم.
شيوة دعا كردن و مقدماتي كه در استجابت مؤثر است(همانطور كه خودتان هم به بعضي از آنها اشاره كرده ايد):
1- معرفت و شناخت؛ نخستين شرط استجابت دعا، شناخت كسي است كه انسان او را مي خواند. به همين جهت قرآن در آموزش شيوة دعا كردن مي فرمايد «اعوا ربكم تضرعا و خفية»؛(8) پروردگار خود را به زاري و پنهاني بخوانيد يعني بدانيد كسي را كه مي خوانيد، «رب» شماست، آفرينش رشد و تعالي و پرورش شما در دست قدرت اوست.
بهترين دعا آن است كه با ربوبيت آغاز گردد. نگاهي به شيوة دعا كردن انبيا و اولياي الهي در قرآن نشان مي دهد كه آنان دعاي خود را با «ربي» يا «ربنا» آغاز مي كردند، زيرا اين واژه انسان را متوجه مي سازد با مبدأيي ارتباط برقرار ساخته است كه از نخستين لحظات وجود تا آخر عمر او و بعد از آن انسان را غرق در الطاف ربوبي خويش مي سازد.
2- دعا بايد با اخلاص و از صميم قلب و با حال تضرع و تواضع باشد. تنها با زبان دعا نكند، بلكه روح دعا بايد در جان و در تمام ذرات وجود آدمي رسوخ كند.
امام صادق(ع) مي فرمايد: «خداوند دعايي را كه از دل غافل و بي خبر برخيزد، مستجاب نمي كند».
3- دعا بايد در حالت بيم و اميد باشد.
نه آن چنان از اعمال خود راضي باشيد كه گمان كنيد هيچ نقطة تاريكي در زندگي شما نيست و هيچ گناهي مرتكب نشده ايد و نه آن چنان مأيوس باشيد كه خود را شايستة عفو و بخشش خدا و اجابت دعا ندانيد.
از خود راضي بودن و نديدن عيب هاي خويش، ضمن اين كه جهل مركب و عامل مهمي براي عقب گرد انساني و سقوط اخلاقي است، باعث مي شود كه انسان به جاي عيوب خويش، عيب هاي ديگران را ببيند؛ يعني به بيماري كه شيطان مبتلا بود «انا خير منه؛ من از آدم بهترم» مبتلا شود.
چنان كه «يأس و ناميدي» هم از دام ها و حربه هاي شيطان است. شايسته است انسان با دو بال «بيم و اميد» حركت كند آية «ادعو ربكم خوفا و طمعا» (9) پيامبرش اين است كه با بيم و اميد خدا را بخوانيد.
4- خدا را در پنهاني خواندن، دعا را زودتر به اجابت مي رساند «ادعوا ربكم تضرعا و خفية»؛(10) بخوانيد پروردگارتان را در حال تضرع و در پنهاني» دعا در خلوت با تمركز فكر و حضور قلب همراه است و به اخلاص نزديكتر و از ريا و خودنمايي دور است. به همين جهت دعا در نيمه هاي شب و در نماز شب، آن هنگام كه همگي در خواب راحت به سر مي برند، زودتر مستجاب مي گردد. پيامبر اكرم(ص) مي فرمايد:
«خير الدعا الخفيّ، بهترين دعا آن است كه پنهاني (و از روي اخلاص) صورت گيرد».(11)
5- تطهير مال و ثروت و خانه و زندگي از مالي كه از راه غصب، ظلم، رشوه، ربا، دزدي، غش در معامله و فريب پيدا كرده يا مالي كه خمس يا زكات و انفاقات آن پرداخت نشده است.
6- اجتناب از خوردن غذاي شبه ناك و تطهير لقمة خود و افراد تحت تكفل از حرام.
7- عدم غفلت از مبارزه با فساد و امر به معروف و نهي از منكر، بي اعتنايي در مقابل فسادهاي اخلاقي و اجتماعي و اباحه گري و ناديده گرفته شدن ارزش هاي ديني: موجب عدم استجابت دعا مي گردد. پيامبر اكرم(ص) فرمود: «بايد امر به معروف و نهي از منكر كنيد. در غير اين صورت خداوند انسان ها شرور ( و كساني كه تعهداتي ديني و اخلاقي ) بر نيكان شما مسلط مي كند و هر چه بكنيد، مستجاب نمي شود».(12)
8- عمل به پيمان هاي الهي
نظير سؤال شما را روزي مردي از اميرالمؤمنين(ع) پرسيد و گفت: مگر خداوند نمي فرمايد «ادعوني استجب لكم؛ مرا بخوانيد ا اجابت كنم شما را » پس چرا ما هر چه دعا مي كنيم، مستجاب نمي شود؟!
حضرت فرمود :« چون دل هاي شما در هشت مورد خيانت و بي وفايي كرد. آن را اصلاح كنيد تا دعايتان مستجاب گردد:
1-خدا را شناختيد، ولي حقش را آن گونه كه به شما واجب بود، ادا نكرديد.
2-به پيامبر خدا ايمان آورديد، آن گاه با سنت و روش او مخالفت كرديد و دين و شريعت او را در مقام عمل از بين برديد.
3-كتاب خدا (قرآن) را كه بر شما فرود آمد خوانديد، ولي به آن عمل نكرديد. گفتيد «سمعنا و اطعنا ؛ به گوش و دل مي پذيريم» ولي در عمل با آن به مخالفت برخاستيد.
4-گفتيد: خدايا! ما از آتش دوزخ مي ترسيم، ولي پيوسته به واسطة گناهان و معاصي خود، به سوي دوزخ شتاب مي كنيد.
5-گفتيد: ما راغب و علاقه مند بهشتيم، ولي مدام كارهايي انجام مي دهيد كه شما را از بهشت دور مي سازد.
6-نعمت خداي خود را خورديد، ولي سپاس گزاري نكرديد.
7-خداوند شما را به دشمني باشيطان فرمان داد و فرمود : «ان الشيطان لكم عدوا فاتخذوه عدوّا؛ شيطان دشمن شما است او را دشمن خود بدانيد» ولي به زبان با او دشمني كرديد و در عمل به دوستي برخاستيد.(13)
8-عيب هاي مردم را برابر ديدگانتان قرار داديد و عيب هاي خود را پشت انداختيد و آن را ناديده » گرفتيد. در نتيجه پشت سر كسي مي گوييد و ملامت مي كنيد كه خود به آن ملامت سزاوارتريد».
بعد فرمود: «با اين وضع چه دعايي از شما مستجاب گردد . درصورتي كه شما درهاي دعا و راه هاي آن را بسته ايد؟ پس راه تقوا پيشه كنيد و از خدا بترسيد. كارهايتان را اصلاح كنيد و امر به معروف و نهي از منكر كنيد تا خدا دعايتان را مستجاب كند».(14)
كيفيت شروع دعا
1-دعا بايد با حمد و ثناي الهي همراه باشد. جهت آموزش شيوة دعا كردن، دعاي فرشتگاني را كه حاملان عرش خدا هستند و فرشتگاني كه گرداگرد آن قرار دارند، توصيف نموده است. آنان ابتدا «تسبيح و حمد» خدا را مي گويند و ايمان خود را اظهار و ابراز مي دارند. سپس براي مؤمنان استغفار مي كنند. آنان مي گويند: پروردگارا رحمت و علم تو همه چيز را فرا گرفته. تو از گناهان بندگانت با خبري و نسبت به آنان رحيمي . آنان را كه توبه كرده اند و از راه تو مي روند، ببخش و بيامرز و از عذاب دوزخ نگاه دار...»(15)
چنان كه ملاحظه فرموديد؛ دعا را با تسبيح و تحميد خدا و اظهار ايمان به او و با كلمة طيبيه «ربنا» آغاز نمودند و از مقام رحمت و علم بي پايانش كه از صفات جمال و جلال او است، مدد خواستند، سپس در حق ديگران دعا نمودند تا خدا دعا را در حق شان نيز مستجاب گرداند.
2-دعا را ذكر صلوات بر محمد و آل محمد بايد شروع نمود، زيرا صلوات درخواست سلام و درود از خداوند براي پيامبر اسلام و اهل بيت طاهرين اوست كه سلام خالق هستي و همة خلايق پاك بر آنان باد اين دعا قطعا مستجاب است. وقتي در ابتدا و انتهاي دعا ذكر صلوات قرار گرفت، خداوند به خاطر اول و آخر دعا، آن چه را كه در وسط قرار گرفته، اجابت خواهد كرد.
3- تطهير قلب و روح: از كثافات و كدورت هاي گناهان، به وسيلة اعتراف به گناه و توبه در پيشگاه خداوند.
4 -در پايان، دعا را با تمسك به صفات او به اتمام برسانيد، مثلا بگوييد، برحمتك يا ارحم الرحمين.
سبحانك الله لا اله انت وحدك لا شرك و لا حول و لا قوه الا بالله العلي العظيم
برخي موانع استجابت دعا
1-گناه: گناهان سه گونه اثر مي گذارند:
الف- توفيق دعا كردن را سلب مي كنند.
ب-حالت تضرع و تواضع و توبه و انا به و اشك و گريه را مي گيرند و نمي گذارند بنده با حضور قلب، توجه اش به سوي خدا متمركز گردد و مجذوب نفحت رحماني او شود.
ج-در صورت خواندن دعا، دعايش مستجاب نمي گردد.
علي(ع) مي فرمايد: «المعصيه تمنع الاجابه (16) با گناه از اجابت دعا جلوگيري مي كنند» در دعاي كميل، شبهاي جمعه دقت نماييد، آن جا كه مي خوانيد : « اللهم اغفرلي الذنوب التي تجس الدعا و... خدايا گناهاني كه مانع استجابت دعاي من شده اند بيامرز.
2-ترك دعا در هنگام خوشي ها : خداوند به حضرت داود (ع) وحي فرمود: مرا در روزهاي خوش و آسايش ياد كن تا من دعاي تو را در ايام گرفتاري و سختي اجابت كنم. (17)
3-نافرماني و رنجاندن والدين.
4-تأخير انداختن نمازهاي واجب از اول وقت.
5-در گفتار، بد زبان بودن.
6-نسبت به افراد مؤمن سوء ظن داشتن و بد طينت بودن.
7-با برادران يا خواهران مؤمن، دو رويي و منافقانه برخورد كردن.
8-ترحم نكردن به افراد ضعيف...
پي نوشت ها:
1. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1365ش، ج 4، ص 247.
2. رسولي محلاتي، سيد هاشم، كيفر گناه، انتشارات صدر، تهران، 1366ش، ص 137.
3. يونس (10) آيه 88.
4. كيفر گناه، همان، ص 132.
5. بقره (2) آية 216.
6. اصول كافي، همان، ج4، ص 224.
8. اعراف (7) آيه 55.
9. اعراف (7) ، ايه 56.
10. اعراف (7)، آيه 55.
11. مكارم شيرازي، ناصر، تفسير نمونه، دارالكتب الاسلاميه، تهران، 1374ش، ج5، ص 281.
12. قمي، شيخ عباس، سفينة البحار، مطبعه علميه، نجف، 1355ق، ج1، ص 9 – 448 .
13. سوره فاطر آيه 6.
14. كيفر گناه، همان، ص 121 – 120.
15. مؤمن (40) آيه 809.
16. آمدي، عبدالواحد، غرر الحكم و درر الكلم، مكتب الاعلام الاسلامي، قم، 1374ش، ح 842.
17. كيفر گناه، همان، ص 107.

موفق باشید.