به نام خدا.سلام.شوهرم با دختری که از خودش بزرگتر است و سیده می باشد و پدر و مادرش را در کودکی و نوجوانی از دست داده است در ارتباط بود و با کمک همسرم این دختر از فکر خودکشی بیرون آمده بود و مشغول کار شد و به درس خواندن مشغول شده و دانشجو است.البته این ارتباط با محرمیت و رعایت حدود بوده است (هرچند که از شروط ضمن عقد من اجازه برای ازدواج مجدد بوده).زمانی که من متوجه این رابطه شدم بسیار عصبی بودم و شوهرم را مجبور به قطع این ارتباط کردم اما این دختر دست بردار نبود و من به او در آن وضعیت روحی که بودم تماس تلفنی گرفتم و برخورد تندی داشتم.اکنون دیگر ارتباطی ندارند ولی با اطلاع غیرمستقیمی که یافتیم این دختر سیده از نظر روحی در وضع بدی بسر می برد.شوهرم که فرد واقعن دیندار و مذهبی است از این بابت بسیار فکرش درگیر است و از طرفی نمیخواهد مرا برنجاند و با وجود نگرانی که بابت او دارد هیچ رابطه ای دیگر ندارد.عذاب وجدان شدیدی دارم.نمی دانم چه کنم؟به نظر میرسد به محبت و حمایت یک مرد احتیاج دارد ولی برای من مشکل است که بپذیرم آن مرد شوهرم باشد.نمی دانم آیا برقراری یک رابطه دوستانه میان خودم و آن دختر کار درستی است؟بسیار سردرگم هستم بویژه که ایشان سیده هستند.در ضمن به گفته همسرم برای این دختر شرایط مناسب ازدواج وجود ندارد و این راه حل که زمینه ازدواج را برای ایشان فراهم کنیم منتفی است.در ضمن من و همسرم رابطه بسیار خوبی در تمامی جهات داریم(عاطفی.احساسی.جنسی و سایر موارد) و رابطه شوهرم با این خانم که قبلا" از همگارانشان بودند فقط از سر کمک و احساس تکلیف بوده.لطفا" راهنمایی کنید.

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي؛ قبل از هر چيز بابت اينكه به دليل پاره اي مشكلات دير به جواب خود دست پيدا كرديد معذرت مي خواهيم. در پاسخ به سوال شما بايد گفت به طور كلي بررسي و قضاوت در مورد چنين اتفاقاتي لازم به چندين جلسه مشاوره حضوري دارد. براي يك مشاور دانستن چند مورد بسيار ضروري است. اينكه؛ علت واقعي كشيده شدن همسر شما به چنين رابطه اي چيست؟ آيا مي توان با بر طرف كردن مشكل، مانع از تكرار رابطه هاي مشابهي از جانب هسمرتان شد؟ و آيا مي توانيد به دليل كوتاهي احتمالي، خودتان را به عنوان يكي از عوامل زمينه ساز بدانيد؟ راه كارهاي تضمين كننده عدم تكرار چنين روابطي چيست؟ اين راهكارها توسط چه كسي بايد آموزش داده شود؟ بازه زماني لازم براي رسيدن به اهدافتان چه مقدار است؟
همچنين بايد به پاسخ اين سوالات نيز رسيد كه؛ آيا اين دختر علاوه بر مشكل ازدواج مشكلات ديگري نيز دارد؟ و اصلا اگر از قبل داراي مشكلات روحي و رواني بوده پس چرا بايد خودتان را مقصر مي دانيد؟ اگر اين مشكلات از قبل نيز با وي همراه بوده آيا حل مشكلات روحي و رواني ايشان بر عهده همسر شما يا شماست كه نگران روحيه او هستيد؟ اصلا آيا او نيز مقصر نيست كه با برقراري رابطه پنهاني با شوهرتان باعث ايجاد اختلاف بين دو زوج خوشبخت شده؟ و در پايان بايد به اين سوال نيز پاسخ بدهيد كه آيا براي جدا كردن اين دختر از همسرتان بهترين راه را انتخاب كرده ايد؟ اگر جواب شما بله است، پس بايد گفت اصلا ناراحت نباشيد و اگر جواب شما خير است بايد گفت، بهتر بود با مشورت متخصصان، راه هاي بهتري را انتخاب مي كرديد. در هر صورت بايد گفت شما راه حلي را انتخاب كرده ايد كه چه خوب و چه بد، رابطه تمام شده و از اين پس بايد به فكر ترميم كمبودها و نواقص زندگي تان باشيد. با گذراندن دوره هاي آموزشي خانواده و مشاوره هاي انفرادي مهارت هاي لازم همسرداري را بيشتر از پيش بياموزيد و بدانيد كه احترام به شخصيت شوهر با وجود تمام اشتباهاتش موجب قرب و عزت خود شماست.
خواهر گرامي؛ پاسخ به تك تك سوالاتي كه در بالا مطرح شد نياز به بررسي همه جانبه دارد. لذا از شما مي خواهيم با مراجعه به متخصصين مشاوره خانواده، هر چه سريعتر مانع از ايجاد اختلافات عميق در زندگي شيرينتان شويد. نگذاريد اين مسئله روابط خوب و عاطفي شما و همسرتان را تحت الشعاع قرار دهد. قطعا اين دختر به دليل جدايي تا مدتي به سختي خواهد افتاد. اما دير يا زود همسرتان را فراموش مي كند. چيزي كه باقي مي ماند، خاطرات تلخ و شيرين شما و همسرتان و چگونگي خروج از اين بحران است. پس به هر دوي شما توصيه اكيد داريم كه صلابت خود را حفظ كنيد و با ايمان راسخ به خداوند متعال، نگذاريد احساسات زودگذر بر شما غلبه كند. مشكلات خود را با متخصصين درميان گذاريد و گام به گام با راهكارهاي مناسب، آنها را حل كنيد.
موفق باشید.