با سلام
من23سالمه و متاسفانه به طرز وحشتناکی دچار خیال پردازی افراطی شدم و تقریبا هر روز بیشترین زمانم رو همین عادت به هدر میده
و واقعا این خیال پردازی ها روزگارم سیاه کردن من تا قبل از دبیرستان که این عادت بدم خیلی زیاد نبود همیشه شاگرد ممتاز بودم
اما بعد از اول دبیرستان که بیشتر دچار توهم زنی و خیالبافی میشدم درسم به شدت آفت کرد و الان سر کلاس ، سرکار،موقع درسخوند،
توخونه،و......همش مریم تو توهم خیلی تلاش کردم ترک کنم ولی کنترلش دست من نیست .خواهش میکنم کمکم کنید.من چکار باید بکنم؟؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
برادر گرامي؛ با توجه به نا كافي بودن اطلاعات شما در زمينه نوع مشكل و علت يابي آن اميدواريم كه پاسخ حاضر جوابگوي سوال شما باشد. وجود مشكل وسواس فكري بعيد به نظر نمي رسد. البته تشخيص قطعي اين مشكل بستگي به نظر دقيق روانشناس باليني دارد. لذا از شما مي خواهيم با مراجعه به متخصص روانشناس باليني و انجام مصاحبه تشخيصي به ريشه يابي علت اين مشكل بپردازيد. به طور كلي، معمولا اختلال وسواس در سنين اواخر نوجواني يا اوايل جواني، بيشتر در 25 سالگي و اغلب طي دوره اي پر استرس آغاز مي شود.
ورود افكار مختلف (مثل افكار جنسي و ...) به ذهن امري عادي است. ولي اين ما هستيم كه زمان و نحوه ورود آنها را تعيين مي نماييم و ياآنها را كاسته يا توسعه مي دهيم. پرنده لجام گسيخته خيال چون چكاوكي است كه هر دم بر سرشاخساري نشسته و به سرعت به شاخه ديگر پرواز مي كند و اين آدميان اند كه شاخسار ها را گسترش داده يا هرس مي كنند.
افكاري كه به ذهن ما وارد شده و باعث اضطراب ما مي شوند؛ از دو حال خارج نيستند:1. يا واقعا خطرناك اند2. و يا ما آنها را خطرناك قلمداد نموده ايم. كه ميزان حالات دوم بيشتر است .يعني خيلي اوقات ما دچار خطاي شناختي شده و صرف اينكه فكر نابجا, يا تصوير شخصي در ذهنمان مي آيد گمان مي كنيم در واقعيت هم همين امر در حال انجام بوده به همين خاطر به سرعت آشفته شده و احساس وحشت و ناراحتي وجودمان را گرفته و در پي از بين بردن آنها دست به يكسري اقدامات عملي و يكسري افكار ضد آنها مي زنيم تا آنها را فراموش كنيم. بعد از اين كار ( اقدامات عملي و افكار متضاد افكار اوليه) كمي احساس راحتي و آرامش مي نماييم. ولي زماني نمي گذرد كه دوباره همان تصاوير با شدت بيشتري به ما هجوم مي آور ند و ما مجبور به تكرار آن چرخه معيوب مي شويم .نتيجه اين كار گرفتار شدن در يك وسواس فكري است كه دائم ما را آزار مي دهد. در حالي كه اگر از همان ابتدا «فكر» را از «واقعيت» متمايز مي نموديم و صرف وجود« فكر» ما را به وحشت نمي انداخت دچار اين چرخه معيوب نمي شديم. با اين توضيح كوتاه نظرتان را به نكات عملي زير جهت كنترل افكار جلب مى‏كنيم:
1- كنترل چنين افكار مزاحم نيازمند تلاش مستمر و مداوم شماست و نبايد پنداشت كه با بيان يكى دو نكته همه چيز درست مى‏شود.
2- خطور اينگونه افكار و خوابهاي مزاحم در ذهنتان كه بدون اختيار به شما هجوم مى‏آورند، گناه محسوب نمى‏شود. بنابراين نگران آن نباشيد.
3- معمولًا اين افكار به هنگام بيكارى به سراغ فرد مى‏آيد، سعى كنيد با يك برنامه‏ريزى دقيق و حساب شده تمام اوقات شبانه‏روزى خود را پر كنيد و هيچ‏گاه بيكار نباشيد. به مطالعه، نظافت اتاق، كمك به دوستان، ورزش و مشغول باشيد. و هر گاه بيكار شديدخود را به كارى مشغول سازيد.
4- براى اوقات شبانه روز جدولى را تهيه كنيد و كارها و فعاليت هاى شبانه روزى خود را در آن يادداشت نموده و سعى كنيد برنامه اى تهيه نمائيد كه زمان خالى بودن فعاليت نداشته باشيد. برنامه تدوين شده بايد متناسب با توانايى هاى جسمى و روانى تان باشد (جدول خود كنترلي اسكينر مناسب است. شما مي توانيد اين جدول را در اينترنت جستجو نماييد).
5- مطمئن باشيد وقتى به چيزى فكر مى‏كنيد به اين معنا نيست كه آن كار را انجام خواهيد داد مثلًا اگر در ذهن و قلبتان به فردى فحش مى‏دهيد، به اين معنا نيست كه آن جمله و كلام زشت و فحش را به زبان جارى خواهيد كرد. يعنى فكر كردن درباره موضوعي الزاما به فعل و انجام آن منتهى نمى‏شود.
6- در صورتى كه به چنين افكارى اهميت ندهيد مطمئن باشيد اگر تحمل كنيد پس از چندى نهايتا آن را رها خواهيد كرد.
7- هرگاه فكر مزاحم به سراغ شما آمد خود را مشغول كار ديگرى كنيد و با ايجاد حواس‏پرتى از آن افكار مزاحم دورى كنيد.
8- هرگاه اين فكر به سراغتان آمد و متوجه شديد، وسط افكار به خود بگوييد: «بس است ديگر» و بدين وسيله رشته افكار مزاحم را قطع كرده و به سراغ مطلبى ديگر خواهيد رفت.
9- اگر احساس مى كنيد نمى توانيد يا در عمل نتوانستيد، موضوعات جايگزين را به جاى افكار مزاحم وسواسى خود قرار دهيد، كش نازكى را دور مچ دست خود ببنديد و هرگاه بدون اختيار افكار مزاحم به سراغتان آمد، آن كش را بكشيد و رها كنيد تا با احساس دردى كه روى مچ دستتان ايجاد مى شود، از آن فضاى روانى بيرون آئيد و بصورت نا خودآگاه موضوع ذهنى تان عوض خواهد شد. توجه داشته باشيد كه از روشهاي مشابه اما خطرناك بشدت پرهيز كنيد.
10. راهكارهاى فوق را حدود يك ماه به كار بگيريد. دو عامل عمده اى كه به اين گونه مشكلات دامن مى زند عبارتند از بيكارى و تنهايى. البته تعارضات فكرى و روانى مبتنى بر گذشته فرد در اين ميان تأثيرگذار است و ريشه يابى آن نيازمند يك دوره مشاوره روانشناسي است. لطفا مصاحبه تشخيصي كه در اول بحث به شما توصيه كرديم را جدي بگيريد.
در صورتي كه در رابطه با وسواس فكري نياز به توضيحات بيشتري را احساس كرديد، مي توانيد با بخش مشاوره تلفني اين مركزبا شماره تماس 09640 بدون پيش شماره و بصورت رايگان تماس بگيريد.
موفق باشید.