با سلام و خسته نباشید با توجه به اینکه ما مسلمانان می گوییم که خانه خدا از زمان حضرت ادم بنا شده پس چرا هیچکدام از پیامبران قبل از پیامبر اکرم هیچ توجهی به مکه و خانه خدا نداشته اند و در کتابهایشان چه تورات چه انجیل و... هیچ سخنی از خانه خدا به میان نیامده، حتی حضرت موسی و یا حضرت عیسی و... هیچ سفری برای زیارت خانه خدا نداشته اند، واقعا جواب چیست؟ مگر این پیامبران عمل حج نداشته اند؟

با سلام و آرزوی قبولی طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اين مطلب كه چرا اثري از ساخت كعبه و يا طواف ابراهيم موسي و عيسي در تورات و انجيل ديده نمي شود، در ضمن چند نكته بيان مي داريم:
نخست:
پس از مطالعه داستان ابراهيم در قرآن و مراجعه به تورات و انجيل پيرامون داستان حضرت و مقايسۀ قرآن كريم و عهدين روشن مي‌شود كه برخي از قسمت‌هاي اصلي و مهم داستان در تورات و انجيل ذكر نشده؛ ناقص است، در حالي كه قرآن كريم به عنوان بخش‌هاي مهم زندگي خليل خدا از آن ياد مي‌كند؛ از جمله: مناظره با قوم بت پرست و «لااحبّ الافلين»(1) گفتنِ ابراهيم، به آتش افكندن او، بناي كعبه:
وَإِذْ يَرْفَعُ إِبْرَاهِيمُ الْقَوَاعِدَ مِنَ الْبَيْتِ وَإِسْمَاعِيلُ رَبَّنَا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّكَ أَنتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ (2) نيز چگونگي زنده شدن مردگان.
در قسمت‌هايي كه در قرآن كريم و عهد قديم بازتاب يافته است، گاه تفاوت‌هاي چشمگيري در نوع روايت و جزئيات داستان به چشم مي‌خورد. در روايت تورات، ابراهيم تنها منزلت يك شخصيت تاريخي را دارد كه گاه متوسل به دروغ مي‌شود (در ماجراي ساره و حاكم حرّان)، گاه در رفتارش نسبت به همسر و فرزندش نوعي ظلم و بي عدالتي روا مي‌دارد در ماجراي هجرت هاجر كه پس از خواستۀ ساره مبني بر اخراج هاجر و پسرش از خانه. خداوند ابراهيم را تنها به دليل اين كه «نسل تو به اسحاق خوانده خواهد شد» (3) به شنيدن سخن ساره فرا مي‌خواند.
از سوي ديگر، در تورات از بناي كعبه هيچ ذكري به ميان نيامده است .هجرت هاجر بدون در نظر گرفتنِ بناي كعبه كاري بيهوده است، در صورتي كه خداوند هرگز بنده‌اش را به كار عبث فرمان نمي‌دهد.
اما شخصيت ابراهيم در قرآن كريم از هر گونه عيب و نقصي مبرّاست. در همۀ بخش‌هاي داستان حكمت الهي به چشم مي‌خورد. نگاه قرآن بسيار لطيف‌تر و دقيق‌تر از عهدين است. در هيچ كجاي داستان خليل الله متهم به هيچ گناهي نيست؛ بلكه سراسر زندگي او پوشيده از آزمايش‌هاي الهي است كه اين پيامبر از همۀ آن ها سربلند بيرون آمده و هر بار خود را به پروردگارش نزديك تر يافته ‌است.
دوم:
كعبه كه مسجدي براي عبادت همه‌ انسان‌ها بود، وقتي قبله شد كه دين اسلام محمدي (ص) كه آخرين دين و براي جهانيان است، ظهور يافت. دليلي نداشت كه كعبه براي حضرات موسي و عيسي (ع) كه هر دو فقط براي قوم «بني‌اسرائيل» و گستره‌ آن ارسال شده بودند ، قبله باشد و حج آن واجب شده باشد. هر چند كه «حج» در اديان گذشته نيز بوده است، اما به صورت يك عبادت.
پس مي توان گفت شايد ضرورتي بر ذكر داستان آن نبوده است.
سوم :
با وجود لجاجت و بغض و تحريفات صورت گرفته در اديان يهودي و مسيحي، كه حتي كتاب آسماني را تغيير دادند، اسناد تاريخي صحيح و بسياري از آنان به جا نمانده است.
يهودي‌ها و نصراني چنان تعصب و رقابتي در دين خود داشتند كه حتي يهود مي‌گفتند: ابراهيم يهودي بود و مسيحي‌ها مي‌گفتند، نصراني بود! هيچ توجه نداشتند كه حضرت ابراهيم (ع) قبل از اين دو بوده است.
با چنين وضعيتي، نيز عناد و دشمني با اسلام و مسلمانان، چگونه بايد انتظار داشت، در صورت نقل عهدين از ماجراي ساخت كعبه- كه قبله مسلمانان است- توسط ابراهيم، از تحريف مصون بماند؟
به هر روي با نظري به آيات و روايات اين باب در مي يابيم كه نه تنها ابراهيم كه بازسازنده كعبه است و بر گرد آن طواف نموده، انبياي ديگري مانند حضرت موسى، حضرت نوح و حضرت سليمان عليهم السلام طواف كعبه نموده اند.(4)
پي نوشت ها:
1. انعام(6)آيه 76.
2. بقره(2)آيه127.
3. سفر پيدايش، 21:12 و 13.
4. بحار الأنوار، علامه المجلسي، 1403 - 1983 م، دار إحياء التراث العربي - بيروت ج 99، ص 64، روايت، 41؛
ج 13، ص 11، روايت 16، و ص 359، روايت 69.
موفق باشید.