1-من در دو مورد دچار مشكل شدم يكي اينكه مادرم هرگاه مشكلي در زندگي من و همسرم بود با شخص سومي درميان ميگذاشت كه او حفظ آبرو نميكرد و يكبار جلوي خودم به من توهين كرد مي خواستم به مادرم بگويم كه اسرار زندگي من را كه بطور اتفاقي خبردار ميشوي به فلان كس نگو كه هرچه سربسته ميگفتم متوجه نميشدو مجبور شدم موضوع را برايش بازگو كنم و بگويم فلاني چه جور آدمي است آيا گناه كرده ام؟

2-موردي اتفاق افتاد كه شخصي به خاطر شوخي كاملا ساده اي كه همسرم چندماه قبل با او كرده بودهرگونه فحاشي و توهين به من و همسرم كرد درحالي كه همسرم غايب بود من براي اينكه همسرم را آگاه كنم با فلاني شوخي نكن و جدي باش و كاري به كارش نداشته باش اخلاق او را كه از خانواده ي خودم بود گفتم چون اصرار همسرم اين بود كه چه عيبي دارد شوخي كنم آيا اين غيبت است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ سؤال اول:
اولا - اگر مي بينيد مادرتان اسرار زندگي تان را براي كسي بازگو مي كند كه دوست نداريد او بداند، پس سعي كنيد اسرار زندگي خود را در اختيار مادرتان قرار ندهيد.
ثانيا - اگر براي جلو گيري از مفسده بزرگتر، در بيان موضوع اخلاق و روحيات فرد، به مقدار ضرورت اكتفا شده باشد، اشكال ندارد. مثلا گفته شده باشد كه مادر شما وقتي اين حرف ها را براي فلاني مي گوييد، هر چند هم به او بگوييد كه اين حرف ها امانت پيش شما باشد، به ديگران نگوييد، او باز اين حرف ها را براي ديگران نقل مي كند. مثلا فلان موضوع را كه شما به او گفتيد، او همين حرف را براي فلاني و فلاني گفته و آبروي ما را برده است.
سؤال دوم: در اين مورد نيز اگر به حد اقل و مقدار ضرورت اكتفا شده باشد، اشكال ندارد. لازم نيست به همسرت بگوييد در فلان مورد كه شما شوخي كرده بوديد، او خيلي ناراحت و عصباني شد، و در غياب شما به من و شما توهين و فحاشي كرده است. زيرا نقل اين گونه امور از مصاديق خبر چيني و ايجاد مفسده و كدورت و دشمني بين دو نفر است كه قطعا جايز نيست. بلكه همين اندازه گفته شود كه فلاني ظرفيت و طاقت شوخي را ندارد، وقتي شما به شوخي چيزي به او مي گوييد، او ناراحت مي شود، اگر چه به شما چيزي نمي گوييد، اما بعدا ناراحتي هاي خودش را براي من بيان مي كند. در هر صورت اگر احساس گناه كرديد، استغفار كنيد، و از خداوند مغرفت و رحمت طلب كنيد.
موفق باشید.