سلام در کتابی در مناسک حج خواندم که حلالی که به کعبه جهت میدهد به نامحجر باکسر ح قبر هاجر است چرادر طواف خانه خدا باید توری حج کرد که این حلال را در سمت چپ باشد واگر سمت راست قرار بگیرد حج باطل است چه رمزی است که در طواف خانه خدا باید هاجر هم طواف کرد2چرا شروع حج با لمس دست راست حجرالسود شروع میشود ایا میتوان گفت این مثل بیعتی از از سوی خلق ومعبود است3آیا غیر از هاجر کسی در اطراف کعبه مدفون است4میگن حتی پیامبر را هم نمیشود در مسجد یا بهتر بگم خانه خدا دفن کرد چرا هاجر در این مقام دفن است
پرسش: حجر با كسر ح
1- سلام در كتابي در مناسك حج خواندم كه حلالي كه به كعبه جهت مي دهد به نام حجر باكسر قبر هاجر است چرا در طواف خانه خدا بايد توري حج كرد كه اين حلال را در سمت چپ باشد و اگر سمت راست قرار بگيرد حج باطل است چه رمزي است كه در طواف خانه خدا بايد هاجر هم طواف كرد؟ چرا شروع حج با لمس دست راست حجرالسود شروع مي شود آيا مي توان گفت اين مثل بيعتي از از سوي خلق ومعبود است ؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در مورد داخل بودن هلال در مطاف در هنگام طواف مساله تعبدي بودن عمل است كه مانند هر عمل ديني ديگر مبنا و معيار عمل محسوب مي شود، در واقع دليل اصلي لزوم داخل قرار دادن حجر در طواف روايات متعددي است كه در اين خصوص وارد شده است. (1)
البته به نظر مي رسد نكته خاص در اين كه طواف كننده حتما بايد حجر اسماعيل را درون محدوده طواف خود قرار دهد اين است كه بر اساس برخي نقل ها اين بخش در گذشته جزو محدوده خود كعبه بوده است و بعدها از كعبه جدا شده است و به همين جهت طواف گذار كه لازم است بر گرد كعبه اصلي طواف كند، حتما بايد بيرون حجر دائره طواف خود را شكل بدهد.
اين نكته مورد نظر مشهور علماي اهل سنت است و معدودي از علماي شيعه نيز به اين امر معتقدند كه مشروح اين ديدگاه ها را مي توانيد در اين مقاله بيابيد. (2)
در مورد لمس كردن حجر الاسود كه به آن استلام حجر گفته مي شود بايد گفت اين امر در زمره واجبات حج نيست و حج با آن شروع نمي شود، بلكه حجر الاسود در قسمتي از كعبه قرار دارد كه طواف از آنجا آغاز مي گردد.
در هر حال لمس حجر از مستحبات حج محسوب مي گردد و بر آن تاكيد شده است؛ در برخي روايات هم اين عمل به منزله بيعت با خداوند يا تجديد ميثاق با او تلقي شده است:
قلت لأبى عبد اللّه(ع) لم جُعل استلام الحجر؟ فقال: انّ اللّه عزّ وجلّ حيث أخذ ميثاق بنى آدم دَعَا الحجر من الجنة، فامره فالتقم الميثاق، فهو يشهد لمن وافاه بالموافاة (3)
حلبى مى گويد به امام صادق(ع) عرض كردم: دست كشيدن به حجرالأسود چرا سنت شده است؟ فرمود: آن گاه كه خداوند از فرزندان آدم پيمان گرفت، حجرالأسود را از بهشت فراخواند و به آن دستور داد، آن هم پيمان را گرفت و پذيرفت، پس حجرالأسود براى هر كه به پيمان وفا كند، گواهى به وفا مى دهد.»
پي نوشت ها :
1. ثقة الاسلام كلينى، الكافي، دار الكتب الإسلامية تهران، 1365 ه ش، ج 4، ص 419.
2. http://www.encyclopaediaislamica.com/madkhal2.php?sid=5847
3. كافي، همان، ج 4، ص 185.
پرسش: 2- آيا غير از هاجر كسي در اطراف كعبه مدفون است ؟ ميگن حتي پيامبر را هم نميشود در مسجد يا بهتر بگم خانه خدا دفن كرد چرا هاجر در اين مقام دفن است ؟
2- آيا غير از هاجر كسي در اطراف كعبه مدفون است ؟ ميگن حتي پيامبر را هم نمي شود در مسجد يا بهتر بگم خانه خدا دفن كرد. چرا هاجر در اين مقام دفن است ؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
نقل هاي تاريخي و حديثي حكايت از آن دارد كه اين مكان مدفن هاجر، اسماعيل (ع) و برخي از انبياءاست هاجر و اسماعيل در همين قسمت، كنار بيت الله الحرام زندگي مي كرده و خيمه گاه آنان در اين سوي بوده است. مادرش هاجر نيز با وي در همين جا مي زيسته و پس از رحلت، در همين حجر دفن شده است. نيز اسماعيل پس از وفات در همين مكان دفن گرديده است.
نگاهي به احاديث
«انّ اسماعيل دفن امّه في الحجر و جعله عالياً، وجعل عليها حائطا لئلا يوطأ قبرها».(1)
«اسماعيل مادر خود را در حجر دفن كرد، و آن را بالا آورد و بر دور آن ديوار قرار داد تا زير پاي قرار نگيرد».
شيخ كليني از امام صادق (ع) روايت كرده است:«الحجر بيت اسماعيل وفيه قبر هاجر و قبر اسماعيل»(2)؛ حجر خانه اسماعيل است و در آن قبر هاجر و قبر اسماعيل قرار دارد.
نتيجه آنكه گر چه در مسجد دفن كسي روا نيست. اما حجر اسماعيل خانه اسماعيل و هاجر بوده كه كنار كعبه بود مانند حجره پيامبر كه كنار مسجد النبي بود بنا بر اين ايشان در خانه خود دفن شده اند و محذوري نداشته است.
پي نوشت ها:
1. شيخ صدوق، علل الشرائع، ناشر داورى، قم، چاپ اول، ج 1، ص 37، باب 34، ح 1.
2. كافي، شيخ كليني، تحقيق علي أكبر غفاري، چاپ: چهارم، سال چاپ : 1365 ش، ناشر: دار الكتب الإسلامية - تهران، ج 4، ص 210، ح 14.
موفق باشید.