سلام
با توجه به ايات اول سوره نور ايا شام نزول ايه اي كه مربوط به عايشه است ايا اين ايات براي عايشه پوئن مثبت نميباشد ودر تاييد عايشه نيست؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ظاهرا مراد شما آيه 11 سوره نور است (1) كه به آيه افك معروف شده است.
مسئله إفك در آيات11 تا 16 سوره نور بيان شده و از ظاهر اين آيات و قراين و شواهد استفاده مىشود كه در عصر پيامبر (ص) تهمت ناروايى (در مورد عمل منافى عفت) به شخصى زده شده بود كه در جامعه آن روز مدينه آبروى او از اهميت ويژهاى برخوردار بوده است به طورى كه گروهى از منافقان تلاش كردند به اين تهمت و شايعه دامن بزنند و به نفع خويش و به زيان جامعه اسلامى از آن بهره ببرند.
مفسران قرآن در مورد اين آيات شأن نزولهايى حكايت كرده و گفتهاند اين تهمت به يكى از زنان پيامبر (ص) وارد شده بود. معمولًا اهل سنت اين حكايت را در مورد عايشه حكايت مىكنند به اين صورت كه وي در جنگ بنى المصطلق همراه پيامبر (ص) بود و از لشكريان جدا افتاد و روز بعد به همراه يك نفر به لشگرگاه رسيد و منافقان همچون عبداللَّه بن ابىسلول در اين مورد شايعاتى ساختند و سبب ناراحتى پيامبر(ص) و اختلاف در جامعه شدند و عايشه بيمار شد و در نهايت اين آيات فرود آمد و او را مبرا دانست.(2)
و در برخى احاديث شيعه نيز آمده است كه اين آيات در مورد ماريهى قبطيه است كه عايشه در مورد فرزندش ابراهيم گفت كه اين فرزند از جريح قبطى است و پيامبر (ص) على (ع) را به سراغ او فرستاد و معلوم شد كه جريح آلت مردانگى ندارد.(3)
البته متن هر دو شأن نزول اشكالاتى دارد كه با شأن پيامبر (ص) و عصمت او ناسازگار است. (4)
در هر صورت و بر فرض كه اين تهمت به عايشه زده شده باشد باز هم اين آيه فضيلتي را براي عايشه اثبات نمي كند. زيرا آيات فوق مى گويد كه عايشه زنا نكرده است. آيا اين امتيازى براى وي به حساب مى آيد؟
مگر ساير همسران پيامبر به اين گناه آلوده بودند كه آلوده نبودن عايشه براى او امتيازى محسوب شود؟!
از سوي ديگر وي همسر پيامبر اسلام (ص) بوده و به سبب لزوم حفظ شان پيامبر (ص) لازم بوده كه اين آيات نازل شود و از انتساب اين تهمت هاي ناروا به بيت پيامبر (ص) جلوگيري شود چرا كه حفظ آبروي پيامبر (ص) حفظ آبروي اسلام در طول تاريخ است.
به مناسبت اين بحث لازم است متذكر شويم كه دشمنان اسلام و حاميان تفرقه همانطوري كه هميشه نيت شان به هم زدن وحدت مسلمين و در نتيجه از بين بردن اسلام بوده است، در اين داستان نيز سعي نموده اند كه با ساخته و پرداخته نمودن تهمتي، اجتماع مسلمين را بر هم زنند و شيعيان را متهم كنند به اينكه العياذ بالله به عايشه همسر پيامبر نسبت زنا مي دهند. در حالي كه در هيچ كتابي از كتب معتبر شيعه چنين چيزي به چشم نمي خورد و اين حرف دروغي بيش نيست چنانچه آلوسي از مفسرين معروف اهل سنت از اين حقيقت پرده برمي دارد و مي نويسد:
« ونسب للشيعة قذف عائشة رضي الله تعالي عنها بما براها الله تعالي منه وهم ينكرون ذلك اشد الانكار وليس في كتبهم المعول عليها عندهم عين منه ولا اثر اصلا.»(5)
«به شيعه نسبت مي دهند كه به عايشه تهمت فحشا مي زنند در حالي كه شيعيان اين امر را شديدا انكارمي كنند و چنين نسبتي را قبول ندارند و كوچكترين اثري از چنين تهمتهايي ( نسبت به عايشه و... ) در كتب معتبر و مورد قبول شيعه يافت نمي شود.»
پي نوشت ها:
1. «إِنَّ الَّذينَ جاؤُ بِالْإِفْكِ عُصْبَةٌ مِنْكُمْ لا تَحْسَبُوهُ شَرًّا لَكُمْ بَلْ هُوَ خَيْرٌ لَكُمْ لِكُلِّ امْرِئٍ مِنْهُمْ مَا اكْتَسَبَ مِنَ الْإِثْمِ وَ الَّذي تَوَلَّى كِبْرَهُ مِنْهُمْ لَهُ عَذابٌ عَظيمٌ» «مسلّماً كسانى كه آن تهمت عظيم را عنوان كردند گروهى (متشكّل و توطئهگر) از شما بودند. امّا گمان نكنيد اين ماجرا براى شما بد است، بلكه خير شما در آن است آنها هر كدام سهم خود را از اين گناهى كه مرتكب شدند دارند و از آنان كسى كه بخش مهمّ آن را بر عهده داشت عذاب عظيمى براى اوست.»
2. ر.ك: سيوطي، جلال الدين، الدر المنثور، قم، كتابخانه آية الله مرعشى نجفي، 1404ق، ج5، ص 24.
3. ر.ك: بحراني، سيد هاشم، البرهان في تفسير القرآن، تهران، بنياد بعثت، 1416ق، ج4، ص 52 .
4. آيت الله مكارم شيرازى، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية، 1374ش، ج14، ص391.
5. آلوسى، روح المعاني في تفسير القرآن العظيم، بيروت، دارالكتب العلميه، 1415ق، ج9، ص 318.
موفق باشید.