آیا در جنگهای پیامبر که مسلمانان زنان اسیر را به کنیزی می گرفتند نمیشد آنها را رها کنند تا به قبیله خود برگردند اگر بگویید نه زیرا مردانشان اغلب در جنگ کشته و یا اسیر شده بودند پس چرا در غزوه بنی مصطلق پس از آزادی و ازدواج پیامبر با جویریه مسلمانان همه اسرا را به احترام خویشاوندی با پیامبر آزاد کرده و به قبیله خویش برگردانده شدند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در جنگ ها و خصوصاً در قديم مرسوم بوده كه زنان را علاوه بر مردان به اسارت مي گرفته اند و اختصاصي به اسلام ندارد.
فرض كنيد دولتي كافر به جامعه اسلامي حمله كرده و در نتيجه نبرد افرادي از سپاه دشمن به اسارت در آمدند؛ مسلما در بين آنها اقشار گوناگوني از زن ومرد مي توانست حضور داشته باشد كه همه به عنوان مقابله با اسلام و كمك به سپاه كفر به حكومت اسلامي حمله كرده اند؛ حال تكليف اين عده چيست و حكومت اسلامي چگونه بايد با آنها برخورد كند؟
جواب از چند مورد بيرون نيست؛ يا بايد آنها را از دم تيغ بگذراند يا در زندان اسير كرده و يا آنها را آزاد نمايد؛ اگر دقت كنيم همه اين موارد دچار مشكلات عديده اي است ؛زنداني كردن اسرا علاوه بر همه مفاسدي كه اصل قانون زندان در پي دارد، بار مالي سنگيني را بر دولت اسلامي تحميل مي كرد .جداي آن كه با نياز مالي بسيار مسلمانان در آن مقطع زماني وكمبودهاي فراوان و حجم زياد اسرا اين امر امكان پذير نبود. اصولاً در آن زمان چنين راهكاري وجود نداشت ، بلكه با تأمين مخارج زندگي بردگان، از آنها استفاده كاري مي كردند.
كشتن همه اسرا هم نتايج مثبتي در پي نداشت زيرا بسياري از اين افراد شناخت كاملي از اسلام نداشتند .چه بسا با آشنايي درست به اسلام مي گرويدند . به علاوه كشتن بيشتر افراد آثار و نتايج سوء فرهنگي و رواني در پي داشت كه با فلسفه اسلام همخواني نداشت.
از طرف ديگر آزادي همه اسرا هم كاري بسيار نامعقول بود زيرا اين افراد كساني بودند كه با اسلام و مسلمانان به جنگ برخاسته ،حتي برخي از آنان را كشته بودند. به علاوه آزادي آنها همان و بازگشت به آغوش كفار و آمادگي براي شركت در نبرد بعدي همان؛ پس ناچار لازم بود بدون آن كه نگهداري آنها هزينه و فشاري بر جامعه اسلامي وارد كند، اين افراد در متن جامعه به نوعي وارد شوند كه هم آثار مثبت اقتصادي و رفاهي براي جامعه در پي داشته باشند و هم زمينه آشنايي آنها با حقايق اسلام و بستر ميل وگرايش به اسلام در آنها فراهم گردد و اين همان قانون برده داري مورد امضا وتجويز اسلام بود كه اعمال شد.
هرچند علاوه بر همه اينها نبايد از ياد برد كه اين نوع برده ها در نهايت ندرت بودند،زيرا چنان كه در تاريخ ذكر شده، بسياري از اسرا با تبادل با اسراي مسلمان يا با دادن فديه و يا با تعليم خواندن و نوشتن به مسلمانان آزادي خود را به دست مي آوردند، به علاوه اكثر اين افراد اسير خود بردگان و كنيزاني در جامعه كفر بودند ، يعني قبل از اسارت نيز خود برده و كنيز محسوب مي شدند و در حقيقت كساني بودند كه توسط دلالان و تجار برده از مناطق ديگر اسير مي شدند و در مناطق مختلف دنيا به فروش مي رسيدند.
ماجراي اسراي بني المصطلق و آزادي آنان از سوي خود مسلمانان و داوطلبانه بوده است چرا كه پس از آنكه پيامبر جويريه را آزاد كرد
مردم داوطلبانه اقدام به آزادي اسراي بني المصطلق نمودند.
عايشه نقل مي كند چون مردم با خبر شدند كه حضرت با او ازدواج كرده و داماد مصطلقي ها شده اسرايي كه به غنيمت داشتند را آزاد كردند و بدين وسيله صد خانواده از بني مصطلق آزاد شدند . از اين جهت به ياد ندارم كه زني براي قوم خويش پر بركت تر و خير آورتر از جويريه باشد."(1)
براي مطالعه بيشتر مراجعه شود به : نگاهي به بردگي، از محمدعلي گرامي و بردگي در اسلام، ‌از صادق ايرجي،و « اسلام و آزادى بردگان‏» تاليف «آيت الله مكارم شيرازى‏».
پي نوشت :
1.أسد الغابة فى معرفة الصحابة، عز الدين بن الأثير أبو الحسن على بن محمد الجزرى(م 630)، بيروت، دار الفكر، 1409/1989ج‏6،ص:57؛ الإصابة فى تمييز الصحابة، احمد بن على بن حجر العسقلانى (م 852)، تحقيق عادل احمد عبد الموجود و على محمد معوض، بيروت، دارالكتب العلمية، ط الأولى، 1415/1995ج8،ص73.
موفق باشید.