بسم الله الرحمن الرحيم
باسلام مي خواستم بدانم برا ي تقويت نفس در برابر خطاها وگناهان چه بايد كرد؟
با چه دستورالعمل هائي در زمينه فكر و عمل مي توان به تقويت و پايداري نفس لوامه در مقابل نفس اماره پرداخت
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
براي تقويت نفس در برابر خطاها و شياطين بيروني و دروني يا نفس اماره بايد به تهذيب نفس و تقويت اراده همت گماشت.
الف- تهذيب نفس: تهذيب نفس در دو مرحله انجام ميگيرد: 1- تخليه، 2- تحليه.
مراد از تخليه بيرون كردن صفات رذيله و ناپسند از دل و درون است ، و مقصود از تحليه آرايش كردن و تزيين نمودن درون با فضايل و تحصيل صفات پسنديده است. عالمان علم اخلاق ميگويند: براي خودسازي ابتدا بايد«تخليه» يعني دوري از گناه و خالي كردن وجود خويش از رذائل اخلاقي صورت گيرد، سپسدرخت پاكي نشاند. زيرا «ديو چو بيرون رود، فرشته درآيد» بنا بر اين با وجود صفاتي مانند حسد و كبر و خودپسندي و خودخواهي و هوس گرايي، دسترسي به صفات پسنديده و انجام اعمال خير بسيار مشكل و بلكه نا ممكن خواهد بود.
پيامبر(ص) فرمود: «انّ الملائكه لا تدخل بيتاً فيه كلب؛(1) خانهاي كه در آن سگ باشد ،ملائكه وارد نميشوند».
در خانه دلي كه پر از سگ هاي درنده است، چگونه فرشته رحمت داخل شود؟پس ابتدا لازم است سگ هاي هار گناه را از درون خانه دل بيرون كرد، آن گاه به «تحليه»و آرايش وزيبا سازي درون پرداخت و به انتظار فرشته رحمت نشست.
علماي اخلاق چهار چيز را در اين امر مؤثر ميدانند.
1- مشارطه، 2- مراقبه، 3- محاسبه،4- معاقبه.
گام اول مشارطه است؛ يعني از سحرگاه هر روز با خود عهد ببندد و شرط كند كه گناهي مرتكب نشود. گام دوم مراقبت است، يكي از عوامل مهم خودسازي و تهذيب نفس، مراقبت و توجه به نفس و كاركردهاي آن است. كسي كه خود و اعمال و رفتار خويش را در محضر خدا ببيند، همواره مراقب و مواظب نفس خود خواهد بود. انگيزه مراقبت ازراه اُنس و تلاوت و تدبر در قرآن و تفكر در مواقف و حسابرسي هاي قيامت تقويت و تحصيل مي گردد. گام سوم محاسبه نفس است، چه بسا انسان به دليل غفلت به وظيفهاش عمل نميكند. در اين جا لازم است در پايان هر روز به حساب خويش برسد، تا كاستيها را جبران نمايد. بلكه افرادي كه در آغاز راه هستند لازم است دفتري بردارند، و براي هر ساعتي از ساعات بيداري شبانه روز جدولي تهيه كنند، كاركردهاي زبان، گوش، چشم، دست و پا، و ساير اعضا و جوارح حتي ورودي و خروجي هاي ذهن و فكر و خيال و خطورات قلبي را به صورت كوتاه و فهرست وار ياد داشت كنند، اين عمل موجب مي شود كه نفس بيشتر در كنترل قرار گيرد.(2)
گام چهارم معاقبت نفس است؛ يعني در صورتي كه با محاسبه فهميد كه بر خلاف عهد و پيمان خود عمل كرده است، نفس خويش را مؤاخذه و تنبيه نمايد.
در رأس همه فضايل براي تحليه و زينت دادن درون، كسب معرفت است. معرفت به خدا و قرآن و چهارده معصوم (ع) به عنوان آيينه داران جمال خدا، و شناخت آثار و عواقب گناه و نافرماني از خدا است. كسي كه خدا را بشناسد و به صفات جمال او عارف شود، عاشق و شيداي او مي شود. عاشق هرگز كاري خلاف رضايت و خواست معشوق انجام نمي دهد. شناخت جلال و عظمتش نيز مانع از گناه مي شود. چنان كه در دعاي صباح امير المؤمنين (ع) مي خوانيم: « مَنْ ذَا يَعْرِفُ قَدْرَكَ فَلَا يَخَافُكَ وَ مَنْ ذَا يَعْلَمُ مَا أَنْتَ فَلَا يَهَابُك» كيست كه قدر و عظمت تو را بشناسد، آنگاه از تو نترسد( و گناه و نافرماني كند). انسان وقتي گناه را شناخت و دانست كه سركشي از دستورات و راهنمايي هاي خدا چه عواقب و آثار شومي در سرنوشتش دارد، انگيزه اي براي گناه نخواهد داشت.
ب- تقويت اراده: در تقويت اراده عوامل متعدّدى تأثير گزار هستند، در ذيل به برخي از آن اشاره مي شود.
1- مبارزه با عادت ناپسند وهواي نفس:
يكى از عوامل مهم تقويت اراده، مبارزه با عادتهاى بد و ناپسند است؛ از اين رو بايد سعى شود با هواهاى نفسانى (كه انسان را به اعمال ناپسند مىكشاند) مبارزه شده و از عادات ناپسند جلوگيرى گردد.
"يك نه گفتن به عادت بد موجب مىشود شخص براى مدّتى تجديد قوا كند و بدين وسيله ضعف اراده خود را به تدريج بر طرف سازد". روزى شهيد محراب آيت اللَّه مدنى به خادمش گفت: هوس كباب كردهام، مىتوانى چلوكباب تهيه كنى؟ البته سعى كن از جايى بخرى كه تميز و غذايش خوشمزه و لذيذ باشد.
خادم مىگويد: من كه هيچ وقت نديده بودم آقا غير از نان و گوجه يا پنير و چاى شيرين غذاى ديگرى بخورد، با شوق و عجله گفتم: الان آماده مىكنم. زود حركت كردم تا آقا از تصميم خود برنگردد. هنگام حركت به من فرمود: موقع آمدن غذا را در چيزى بپيچ تا ديگران متوجه نشوند. گفتم: به چشم! حركت كردم. از رستورانى كه آشنا بود، غذا تهيه كردم و با اشتياق فراوان در حالى كه آن را مخفى كرده بودم، به منزل برگشتم. سفرهاى در اتاق آقا پهن كردم و غذا را روى سفره گذاشتم. عرض كردم: آقا! سفره آماده است. تا غذا سرد نشده بفرماييد.
فرمود: شما تشريف ببريد بيرون، بعد از نيم (يا يك) ساعت بياييد، ظرف و سفره را جمع كنيد.
زمان مقرر به اتاق برگشتم، اما با شگفتى و ناراحتى متوجه شدم آقا غذا را ميل نكردهاند، پيش خود خيال كردم لابد چيزى در غذا ديده يا باب ميلش نبوده كه نخوردهاند. پرسيدم: غذا باب ميل شما نبود؟! فرمود: غذا باب ميل بود و هيچ مشكلى نداشت.گفتم:پس چرا تناول نفرموديد؟ گفت: از اول هم بناى خوردن نداشتم.
چند روزى بود اين نَفْس، هواى چلوكباب كرده بود. مىخواستم او را ادب كنم و به او بفهمانم اگر بخواهم مىتوانم فراهم كنم، اما اين كار را نمىكنم. خواستم غذا را جلوى چشم نفس قرار دهم، تا آن را ببيند و عطر آن را استشمام كند، وقتى به او ندادم، ديگر چنين هوسى نكند.
2- تمرين تمركز حواس:
تمرين تمركز حواس يكى از راههاى تقويت اراده است. براى تمركز حواس بايد نظم و انضباط در همه امور زندگى ايجاد كرد، و با برنامه ريزى فعاليتهاى خويش را پيش برد.
3- انجام وظايف الهى:
يكى از عوامل مهم تقويت اراده، انجام وظايف الهى و حاضر دانستن خداوند در همه صحنههاى زندگى است. نماز را اوّل وقت خواندن، مقررّات الهى را رعايت نمودن، اجتناب از گناه، هر كدام مهمترين عامل تقويت اراده به شمار مىآيد. كسى كه روزه مىگيرد؛ در واقع با تمام هوسها و رذايل اخلاقى مبارزه مىكند. كسى كه به عبادت خداوند مىپردازد، آرامش روانى پيدا مىكند. آرامش روانى مؤثرترين عامل تقويت اراده است
4- اعتماد به نفس:
خودباورى و اعتماد به نفس نيز عامل مهم تقويت اراده است. اگر انسان استعداد و قابليتهاى خويش را بشناسد و باور كند كه توان انجام خيلى از چيزها را دارد، در تصميمگيرى خويش دچار مشكل نمىشود.
5- بهرهگيرى از سرگذشت انسانهاى با اراده:
خواندن سرگذشت انسانهاى با اراده، عامل تعيين كنندهاى در تقويت اراده است.
خواندن زندگى نامه انسانهاى با اراده موجب مىشود كه انسان در برابر عواملى كه موجب ضعف اراده مىشود، مقاومت نموده و عوامل تقويت اراده را تجربه كند، مثلاً يكى از عوامل موفقيت "پشتكار" است.در كتاب رمز پيروزى مردان بزرگ از آيتالله جعفر سبحانى و سيماى فرزانگان از رضا مختارى داستانهاى زيادى از بزرگان نقل شده است.
پي نوشتها:
1. حسن بن ابي الحسن ديلمي، ارشاد القلوب، ناشر دار الشريف الرضي للنشر، 1413 ق، ج 1، ص 174.
2. جهت آگاهي بيشتر در مورد تهيه جدول محاسبه، رجوع شود به رساله « لقاء الله » تأليف ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي، چاپ سوم، سال 1381، ص 89.
موفق باشید.