چون در آیات و روایات داریم که :نحن قسمنا بینهم معیشتهم فی الحیاة الدنیا ،فقسم بینهم معایشهم ،و در جاهایی آمده که ملائکه روزی رو هر صبح بین بندگان تقسیم میکنند ان الله تبارک و تعالی یقسم الارزاق مابین طلوع الشمس ...
ظاهرا خداوند قبل از آفریدن ما یه سوختی رو برای ما گذاشته حالا رزقی که در دنیا میده نیازی نیست؟!
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ اين سؤال را با سخني از اميرالمؤمنين (ع) آغاز مي كنيم. حضرت در ضمن وصيت هاي خود به امام حسن مجتبي (ع) مي فرمايد:« الرِّزْقُ رِزْقَانِ رِزْقٌ تَطْلُبُهُ وَ رِزْقٌ يَطْلُبُكَ، فَإِنْ لَمْ تَأْتِهِ أَتَاكَ»(1) « روزى بر دو قسم است: يكى آن كه تو آن را مي جويى و ديگرى، آن كه تو را مي جويد و اگر تو نزد آن نروى او در پى تو مي آيد»
در شرح اين گفتار بايد بگوييم كه يكى از آموزه هاى مسلّم دينى ما اين است كه خداوند متعال براى هر موجود روزى خوارى، روزى خاصى را مقدر و مقرر فرموه است چنانكه فرموده: «وَ ما مِنْ دَابَّةٍ فِي الْأَرْضِ إِلاَّ عَلَى اللَّهِ رِزْقُها» (2) در واقع اين نكته اعتقادى اثر مستقيم حكمت الهى است. لازمه حكمت خداوند اين است كه وقتى موجودى را خلق مي كند شرايط حيات و بقاى آن را نيز فراهم مي آورد. اگر بنا باشد كه خدا موجوداتى را خلق كند و شرايط زندگى آنها را فراهم نياورد، آفريدن آنها كارى لغو و عبث است و با حكمت الهى سازگار نيست. خداوند، در يك تقدير كلى، روزى همه موجودات را اعم از انسان و حيوان مقرر فرموده است. در واقع خداى متعال زمين را به گونه اى آفريده است كه مخلوقات مختلف بتوانند در آن ادامه حيات بدهند، و براى هر مخلوقى روزى مخصوصى، در محل زندگى اش فراهم مي دارد. تمام اين امور مقتضاى حكمت الهى است. حتى اگر هر يك از اين ها به يك نوع روزى خاص احتياج داشته باشد، خداوند براى او روزى خاص خودش را مقدر كرده است.
در اينجا ممكن است اين سؤال شما به ذهن بيايد كه اگر خداى متعال براى هر يك از انسان ها و ديگر موجودات، روزى مخصوص خودشان را مقدر كرده است پس چرا هركسى بايد خود تلاش كند تا روزى شخصى خود را از مجموعه آن روزي ها به دست آورد؟ اگر خداوند روزى مخصوص هر فرد را برايش مقدر كرده است پس ديگر تلاش و كوشش ما لازم نيست و بيهوده است كه در پى كسب روزى مقدرى كه به ما خواهد رسيد تلاش كنيم؟ و سؤال اساسى اين كه آيا تقدير الهى با اختيار انسان منافات دارد؟
جواب اجمالى اين سؤال آن است كه اختيار انسان نيز يكى از اسباب آن تقدير الهى است. خداوند سبحان چنين مقدر فرموده است كه اين شخص از آن مجراى خاص، تلاش خواهد كرد و به آن روزى مخصوص خواهد رسيد و تا وقتى كه اجلش نرسيده اين مقدار معيّن روزى نصيب وى خواهد شد. پس تقدير الهى نه تنها با تلاش و كوشش خودِ فرد منافات ندارد بلكه به وسيله كوشش وى رقم مي خورد. در واقع تقدير اين است كه از راه اين نوع تلاشِ خاص، اين مقدارِ معينِ روزى به دست آيد. اين سخن يك جواب كلى است كه در همه موارد تقدير و قضاى الهى قابل تطبيق ميباشد.
سوال ديگري كه در اينجا مطرح است اين است كه چرا در اينگونه مسائل كه اختيار و اراده انسان نقش دارد آيات و روايات با تأكيد فراوان مي گويد اين امور از طرف خداوند متعال تعيين شده است و قضا و قدر الهى شامل اين هاست؟!
پاسخ اين است كه اين نوع آيات و روايات در پى ايجاد و تحكيم معرفت توحيدى در انسان است. كمال انسان اقتضا مي كند كه خدا را بهتر بشناسد. وقتى توحيد ذات و توحيد در عبادت و توحيد در افعال را بشناسيم، توجه ما به خداوند بيشتر مي شود. يكى از مصاديق توحيد افعالى آن است كه تدبير امور مخلوفات را در دست خداوند متعال بدانيم. هر چه ما بهتر و بيشتر از اين امور آگاه باشيم و بدانيم كه دست خدا در همه اينها وجود دارد، توجه ما در همه مراحل زندگى به خدا بيشتر خواهد شد. وقتى بدانيم حيات ما در هر آن به دست خداست و روزى ما در هر آن به دست او رقم مي خورد و تمام مقدرات ما به دست او تعيين مي گردد، موجب مي شود كه همواره به خداوند منان توجه داشته باشيم.
از سوي ديگر بايد به اين نكته توجه داشته باشيم كه در زندگىِ ما كم و بيش احتياجات و نيازهاى شديدى پيش مي آيد كه مشكلات فراوانى را به همراه مي آورد. در همين حال كه با اين مشكلات دست به گريبان هستيم و راه به جايى نمي بريم و امكانات و وسيله اى نداريم، مي بينيم خدا از راهى كه هرگز گمان نمي برديم وسيله اى فراهم كرده و آن مشكل حل شده است. اين واقعيت ما را متوجه اين نكته اساسى مي سازد كه گمان مبريد براى تحصيل روزى، تنها عامل مؤثر تلاش شخصىِ فرد است و اگر كسى مي خواهد بهره بيشترى از زندگى داشته باشد حتماً بايد بسيار حريصانه تلاش كند و به قول معروف به اين در و آن در بزند؛ بلكه در كنار تلاش شما عنصر ديگرى نيز در تحصيل روزى مؤثر است و همان است كه حرف آخر را مي زند. خيال مي كنيد هر كسى كه تلاشش بيشتر است بهره اش هم از زندگى بيشتر مي باشد!؟ مبادا تصور كنيد كه تنها با تلاش خود به روزى و متاع دنيا مي رسيد تا با تكيه بر همين انديشه باطل، حريصانه كوشش كنيد و به صورت افراطى زحمت بكشيد. اين روحيه دنياپرستان و مبتلايان به دنياست. آنها تمام همّ و غمّشان تأمين زندگى مادّى بهتر و تأمين رفاه بدن مي باشد. چنين انسانى يك موجود حريص و سيرى ناپذير است كه به هواى تأمين زندگى اين دنيا دست از تكاليف واجب شرعى مي شويد و آداب اخلاقى و معاشرت انسانى را رها مي كند و دائما به دنبال پول بيشتر در تلاش است. روشن است كه چنين روحيه و رويه اى در زندگى براى تمام انسانها، به ويژه مسلمانان و يك كشور اسلامي بسيار مضر است. پس شايد علت توجه دادن به اينكه هميشه روزى در اثر تلاش شخصى به دست نمي
آيد و خدا روزى را مي رساند اين است كه آدمي زندگى حريصانه نداشته باشد و روح توكل را در انسان ايجاد و تقويت مي كند.
همچنين در خصوص تأثير وسايل، بايد توجه داشت كه چه بسا انواع وسايل مهيا شود و انواع نقشه ها و طرح ها ارايه گردد و اينجا و آنجا توصيه شود، ولى در پايان به جاى كسب منفعت، سرمايه اوليه نيز بر باد رود. اگر انسان صرفاً بر اساس محاسبه و بدون توكل به خداوند پاى به ميدان بگذارد، در صورت شكست خوردن و از كف دادن سرمايه اوليه، به شدت سرخورده مي شود. اين حالت هم از نظر روحى و روانى برايش مضر است و هم از نظر سلامت جسمي، و حتى گاه منجر به مرگ ميشود. كسانى كه صرفاً براساس تلاش شخصى و بر پايه محاسبات اقتصادى و فرصت سنجى عمل مي كنند اگر بعد از تلاش به نتيجه نرسند تعادل روحى و روانى خود را از دست مي دهند.(3)
بنابراين بايد توجه داشت كه معناي معين بودن رزق و روزي انسان بي نيازي از كار و تلاش نيست زيرا در آنچه مقدر و معين شده اختيار و تلاش خود انسان نيز لحاظ شده است در عين حال كه رزق و روزي منحصر به تلاش و اختيار انسان نشده است.
پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه، نامه 31.
2. هود (11) آيه 6 «هيچ جنبندهاى در زمين نيست مگر اينكه روزى او بر خداست».
3. ر.ك: آيت الله مصباح يزدي، پند جاويد، قم، مؤسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى(ره)، 1380ش، ج2، ص 205.
موفق باشید.