سلام
آیا کسانی که به بیماری مازوخیسمی مبتلاهستند یعنی علاقه شدیدی به پای جنس مخالف دارندیعنی دوسات دارند پای اورا ببوسند یا بلیسندیا...درهنگام بوسیدن مرتکب گناه شده اند؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
وقتي هر گونه ارتباط با جنس مخالف و نامحرم حتي نظر افكندن به آنها خارج از موازين و چارچوب هاي ديني و شرعي و ضوابط عقلي و ملاحظات عرفي در دين مقدس اسلام جايز نيست به طريق اولويت، لمس بدن آنان، بوسيدن، ليسيدن و هرگونه بهره برداري جنسي و غير جنسي آنها نيز جايز نيست. اين حكم هيچ استثنايي ندارد و براي همه افراد عادي و همه منحرفين جنسي حتي آنهايي كه به بيماري خودآزاري (مازوخيسم)، دگر آزاري (ساديسم) و يادگار پرستي (فيتيشيسم) مبتلا هستند يكسان است و ابتلا به هر گونه بيماري جسمي يا بيماري روحي و رواني مجوز لمس اختياري بدن نامحرم و ارتباط غير شرعي با جنس مخالف نيست به همين خاطر، فردي كه با جنس مخالف ارتباط غير شرعي برقرار كند و بدن او را لمس كند و يا به او نگاه غير شرعي بيفكند حتي اگر طرف مقابل راضي به اين شيوه ارتباط باشد در هر صورت، مرتكب گناه شده است و بايد عواقب و مجازات رفتار ناپسند خود را به جان بخرد و تاوان سخت آن را در دنيا و آخرت در دادگاه عدل الهي بپردازد.
نكته ديگري كه توجه به آن خيلي لازم و ضروري است اين است كه بدانيد، هر بيماري روحي و رواني به مانند همه‌ي بيماري هاي جسمي و فيزيولوژيكي، علايم و نشانگان خاص خود را دارد از اين روي، چنانچه علايم و نشانگان بيماري در فردي ظاهر گردد و اين علايم و نشانگان توسط پزشك متخصص رؤيت گردد و بيماري به درستي توسط وي تشخيص داده شود و مورد تأييد قرار گيرد تنها در آن صورت، مي توان گفت كه فرد دچار آن بيماري خاص گرديده است بنابراين، تا زماني كه تمام علايم و نشانگان يك بيماري در فردي ظاهر نشود و پزشك متخصص بيماري فرد را تأييد نكند هرگز نمي توان نام بيماري را روي فرد نهاد و برچسب بيماري به فرد زد.
اين را هم بدانيد كه تمايلات مازوخيستي در يك فرد به خودي خود يك خصوصيت شخصي است. اگر اين امر باعث اختلال در زندگي اجتماعي، اقتصادي و خانوادگي فرد شود در اين صورت، يك بيماري و اختلال تمام عيار به شمار مي آيد. به طور كلي زماني نام بيماري و اختلال را بر آن مي نهيم كه داراي ملاك‌هاي تشخيص زير باشد:
الف) در طول يك دوره حداقل شش ماهه به طور مكرر رفتارها، اميال و يا تخيلات قوي برانگيزنده جنسي مربوط به اعمال واقعي ( و نه وانمودي) تحقير شدن، كتك خوردن، به بند كشيده شدن و يا هر عمل رنج‌آور ديگري ديده ‌شود.
ب) رفتارها، تخيلات و اعمال جنسي سبب ناراحتي چشمگير باليني يا اختلال در كاركرد اجتماعي، شغلي يا ساير حوزه‌هاي مهم كاركردي مشخص ‌شوند.
از آنجا كه اكثر منحرفان جنسي از هر نوعي كه باشد به اختلالات و بيماري‌هاي روحي و رواني ديگر نيز مبتلا مي گردنند از اين روي، روانشناسان معتقدند كه بهترين درمان انحرافات جنسي و اختلالات همراه آن، مراجعه حضوري به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي و يا كلينيك هاي روان درماني و روان پزشكي معتبر و پيگيري مراحل درمان زير نظر متخصص مربوطه و عزم جدي براي تغيير تمايل انحرافي خويش است.
معمولاً در درمان انحرافات جنسي و اختلالات همراه آن، در مواقعي كه كه انحراف و اختلال در مرحله ابتدايي آن قرار گرفته باشد، شناخت درماني و رفتار درماني مي تواند مفيد باشد. اما در مواقع شديدتر، روان درماني و دارو درماني مورد استفاده قرار مي گيرد كه در اين صورت، لزوم پيگيري درمان زير نظر متخصصين باتجربه تا حصول به نتيجه قطعي و درمان نهايي اختلال بيشتر احساس مي شود.
اين را هم بدانيد كه ادامه ارتباط غير شرعي با جنس مخالف و نامحرم علاوه بر اين كه بر شدت بيماري و اختلال مي افزايد و آن را پيچيده تر مي گرداند، در روند درمان نيز وقفه و اخلال ايجاد مي كند و عملاً جلوي بهبودي را مي گيرد به همين خاطر، قطع هر گونه ارتباط غير شرعي با جنس مخالف و پرهيز از لمس بدن آنها جزء اساسي ترين و اصلي ترين پيش شرط درمان قرار داد و فرد مبتلا به اين گونه انحرافات جنسي بايد در گام نخست ارتباط غير شرعي خود را با جنس مخالف قطع كند و كلاً هر چيزي را كه بر شدت بيماري مي افزايد كنار بگذارد و از دسترس خود خارج كند تا روند درمان سرعت بيشتر يابد و زودتر به نتيجه برسد.
موفق باشید.