بسمه تعالى
افراد وسواسى با اينكه ميدانند كه طبق فتواى مرجعشان كه نبايد به وسواس و وسوسهاى شيطان اعتناء نكنند
اما سؤال اينجاست .جرا انها نميتوانند به اين وسواس و وسوسهاى شيطان اعتناء نكنند ؟ بعبارتى جرا شكست ميخورند در حاليكه
ميدانند كه مرجع تقليدشان فتوى بع اعتناء نكردن داده است .
لطفا جواب به ادرس ذيل ارسال فرمائيد ممنون ميباشم
s.mohammadjawadi@yahoo.com
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ سوال شما اين است كه هميشه براي عمل به يك كاري، فقط علم و آگاهي داشتن به آن مسئله، كافي نيست، بلكه مسائل ديگري وجود دارند كه مي توانند مانع از انجام آن كار شوند.
وسواس يكي از اختلالات رواني است كه جزء اختلالات اضطرابي طبقه بندي مي شود، به عبارت ديگر پايه و اساس وسواس، اضطراب است. كسي كه در مورد كاري يا فكري اضطراب دارد دنبال چيزي مي گردد كه خود را آرام كند و اضطراب را از خودش دور كند، يكي از چيزهايي كه او را آرام مي كند تكرار آن عمل يا فكر است، به عبارت ديگر اگر آن كار را تكرار نكند دچاره دلشوره و اضطراب مي شود، لذا اين اضطراب فشار زيادي به شخص وارد مي كند تا شخص، دوباره آن كار را انجام بدهد و تا انجام نمي دهد اضطرابش رهايش نمي كند. لذا با اينكه مي داند كه مرجع تقليدش چه گفته است. اما در در اثر فشار اضطراب، نمي تواند به آن عمل كند. اين حالت همين طور ادامه پيدا مي كند تا اينكه به صورت يك عادت در مي آيد، و وقتي كه تبديل به عادت شد ترك اين كار، مشكل تر مي شود، و اگر باز هم ادامه پيدا كند شخصيت وسواسي پيدا مي كند، كه باز هم مشكلش پيچيده تر مي شود.
گاهي اوقات هم شخص وسواسي مي داند كه مرجع تقليدش چه چيزي گفته است، اما در تطبيق گفته هاي مرجع تقليدش با كارهاي خودش مشكل دارد، مثلا فكر مي كند كه در فلان مورد، نجاست حتمي است و اينكه مرجع تقليد گفته است كه اعتنا نكن، اين مورد را نگفته است. خلاصه اينكه مشكل شناختي دارند.
براي درمان، اين افراد بايد به يك روان شناس و روان پزشك مراجعه كنند. روان شناس با تكنيك هايي كه وجود دارد اضطراب او را درمان مي كند، كه اگر اين اضطراب، شديد باشد خوردن دارو هم الزامي است. هم چنين بايد شناخت او در زمينه مسئله مورد وسواسش، اصلاح شود، مثلا اگر وسواس شرعي دارد بايد مسئله شرعي براي او تبيين شود و شناختش از فلان كار شرعي اصلاح شود، كه براي اين كار بايد روان شناس، به مسائل شرعي هم وارد باشد. هم چنين بايد عادتهاي رفتاري غلط او اصلاح شود.
در مجموع، آگاهي از حكم مرجع تقليد، به تنهايي نمي تواند وسواس هاي جدي و شديد را حل كند، چون همان طور كه گفته شد شخص وسواس نمي تواند به آن حكم، عمل كند، بلكه موانعي وجود دارد كه بايد آن موانع، برطرف شوند. اما در مورد وسواس هاي خيلي ضعيف، همان حكم مرجع تقليد، در خيلي مواقع تاثير كامل خودش را دارد، و هم چنين در مورد فردي كه وسواس نيست، اين حكم مرجع تقليد، تاثير پيشگيري كننده خوبي دارد.
موفق باشید.






