اثبات عقلی (فلسفی) اختیار چیست؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اين امر يك اصل وجداني است كه هر فردي در درون خود مي يابد و وجدانيات هم در زمره بديهياتند كه اثبات پذير نيستند همان گونه كه ابطال پذير نيستند. هر كسي كه از ديگري فعلي طلب مي‌كند بالضروره مي‌داند كه آن فعل از وي مي‌تواند صادر شود و الاّ از او طلب نمي‌كرد؛ به همين جهت انسان، اندرز مي‌دهد، از ترك كاري باز مي‌دارد و... .
همچنين انسان بالضروره مي‌داند كه ميان امر به نشستن و ايستادن و امر به ايجاد آسمانها و ستارگان فرق است؛ اگر اين علم ضروري به اين‌كه ما خود موجِد افعالمان هستيم حاصل نبود، اين قبيل امر و طلب ها نادرست بود.
بارها در زندگى، خويشتن را در جاده‏ اى تنها و غريب مى‏يابيم. مسيرى كه ما چاره‏اى جز حركت در آن را نداريم. جادّه امور ثابت و از پيش تعيين شده زندگى ما؛ يعنى امورى همچون نژاد، مليّت، خانواده، قد و قامت و گويش و امثال آن، اما در مقابل، بارها و بارها در زندگى، خود را در برابر چندين طريق حيران و سر در گم مى‏يابيم. اوّلين سؤالى كه به ذهن ما مى‏زند، اين است كه: چه كنم؟ و كدام راه را برگزينم؟ آرى واژه هايى همچون: كدام، چرا، و چه، به خوبى نمايشگر گزينش و اختيار ماست. (1)
اختيارى هست ما را بى گمان / حس را منكر نتانى شد عيان
سنگ را هرگز نگويد هين بپر / از كلوخى كس كجا جويد وفا
كس نگويد سنگ را دير آمدى / يا كه چوبا تو چرا بر من زدى؟
امر و نهى و خشم و تشريف و عتاب / نيست جز مختار را اى پاك جيب
اختيارى هست در ما ناپديد / چون دو مطلب ديد، آيد در مزيد
اوستادان كودكان را مى‏زنند / آن ادب سنگ سيه را كى كنند؟
هيچ گويى سنگ را فردا بيا / ور نيايى من دهم بد را سزا
هيچ عاقل مر كلوخى را زند؟ / هيچ با سنگى عتابى كس كند؟
نغز مى‏آيد برو كن يا مكن / امر و نهى و ماجراها و سخن
اينكه فردا اين كنم يا آن كنم / اين دليل اختيار است اى صنم
و آن پشيمانى كه خوردى زآن بدى / ز اختيار خويش گشتى مهتدى.
پي نوشت:
1. رك: طباطبائى، محمد حسين، اصول فلسفه و روش رئاليسم، قم، انتشارات صدرا، ج 3، ص 161 - 174، پاورقى استاد شهيد مرتضى مطهرى.
موفق باشید.