سلام
خدا چرا انسان را آفرید؟
برای این که ان را عبادت کنند؟
چه احتیاجی به عبادت انسان ها دارد؟
برتری انسان به جن چیست؟
اگر جن مانند انسان قدرت اختیار دارد پس فرق انسان و جن در چیست؟
پس چرا انسان اشرف مخلوقات است؟ چرا جن نیست؟
با تشکر لطفا جواب بدهید
پرسش: خدا
1- سلام ؛ خدا چرا انسان را آفريد؟ براي اين كه ان را عبادت كنند؟ چه احتياجي به عبادت انسان ها دارد؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به نظر مي رسد تصوير روشن و دقيقي از فلسفه و هدف خلقت انسان نداريد و گرفتار چنين شبهه اي شديد؛ پاسخ پرسش شما در تبيين دقيق اين مساله نهفته است كه به آن مي پردازيم:
اصولا فلسفه آفرينش انسان، در فلسفه عمومي خلقت همه موجودات تعريف شده است و اين دو ماهيتي جداي از هم ندارند. بايد ديد كه هدف خداوند از آفرينش همه موجودات چيست تا آن گاه فلسفه آفرينش انسان و هدف اصلي آن براي ما روشن گردد.
تصور ما از انجام كارها، معمولا به دست آوردن سود يا رفع يك نياز است؛ زيرا ما انسان ها موجوداتي محدود و ناقص هستيم و همواره اعمال ما به يكي از اين دو امر برمي گردد؛ اما خداوند، هيچ نقصي ندارد تا با افعالش، قصد رفع آن را داشته باشد . خدا فاقد هيچ كمالي نيست تا به كمال رسيدن براي او متصور باشد پس هدف از آفرينش او چيست ؟
در ديدگاه انديشه اسلامي ، اين خدايي خداوند است كه اقتضاي آفرينش دارد؛ در واقع او مي آفريند چون خداست ؛ زيرا «آفريدن» به معناي ايجاد كردن است . هر وجودي خير است .لازمه فياض(بخشنده) بودن خداوند، عطا كردن او است: « وَ ما كانَ عَطاءُ رَبِّكَ مَحْظُور؛ و عطاى پروردگارت هرگز (از كسى) منع نشده است.» (1).
هر چيزي كه اقتضاي وجود و هستي داشته يا امكان وجود داشتن در آن باشد ، فيض وجود از خدا دريافت مي كند. خداوند بخل در وجود و هستي دادن ندارد ، تا موجودي كه امكان وجود آن است، وجود را دريافت نكند. پس هدف آفرينش مربوط به ذات خداوند نيست ، بلكه مربوط به فعل اوست .اصطلاحاً آن را هدف فعلي مي گويند.
بنابراين در مورد آفرينش جهان و هدف از آفرينش آن مي گوييم:
جهان هستي با تمام نظم و زيبايي هايش نمادي از لطف، مهرباني، علم، قدرت، حكمت و... خداست ،به طوري كه بدون آفرينش، صفات جمال و جلال خدا مخفي و پنهان مي ماند .
هر «بود»ي ، «نمود»ي دارد؛ نمي شود فياض باشد ، اما فيضي نداشته باشد ، همان گونه كه نمي تواند نور باشد. اما روشنايي نداشته باشد و رحمت باشد. اما بخشش نداشته باشد!
بنابراين از همين جا مي توان نتيجه گرفت كه خلقت جهان نتيجه صفات خداوند است .
خداوند فيض و بخشش دارد . لازمه آن اين است كه هر چه امكان وجود دارد، فيض و هستي خداوند را دريافت كند. چون قابليت وجود براي جهان هستي بود، خداوند آن را آفريد؛ بنابراين جهان هستي، نشان دهنده صفات خداوند است. (2)
خداوند از آن جا كه "علم" و "قدرت" و "فضل" و "جود" بي نهايت دارد، جهان و انسان را آفريده ،لازمه اين صفات آن است كه خلقت خداوند بهترين و كاملترين آفرينش باشد، يعني در مجموعه هستي اگر وجود مخلوقي، زيبايي و كمال آفرينش مجموعه عالم را افزايش دهد، لازم است خدا آن موجود را خلق كند، زيرا عدم خلقت آن موجود، يا ناشي از عدم اطلاع و آگاهي از زيبايي آن است، يا در اثر ضعف و ناتواني از خلقت آن است.
چنانچه خدا با توجه به علم و قدرت بي نهايت، باز آن زيبايي را خلق نكند ،ناشي از عدم "فضل" و "جود" و بخشندگي است كه خدا از بخل منزه است. "جود" و رحمت و بخشندگي او بي نهايت است. پس جهاني كه خدا خلق مي كند، بايد كاملترين صورت ممكن را داشته باشد . هر چه امكان تحقق دارد ، از طرف خداوند فيض وجود دريافت كند .
در اين مجموعه و با ساختار هرمي كه خداوند در نزول بركات و نعمت ها براي موجودات فرو دست قرار داده، يقينا مي بايست فرشتگان به عنوان واسطه فيض بودند ، چنان كه بايد انسان يا هر موجود ديگري خلق مي شد؛ در واقع هر موجودي كه امكان خلق شدن و قرار گرفتن در اين مجموعه را داشت رحمانيت خداوند اقتضا ميكند كه به واسطه فضل مطلق خود او را ازاين نعمت محروم ننمايد كه همين گونه نيز شد .
بر اين اساس، آخرت و معاد هم در همين جهت، ضرورت وجود مي يابد؛ چون به شكوه بيش از پيش اين مجموعه و عادلانه بودن ساختار عالم كمك مي كند. اين امر همخوان با روح جاودانگي طلب انسان است و بستر رسيدن به كمالات وجودي انسان را كه برترين مخلوق خداوند است، مهيا مي سازد.
البته اين موضوع از منظر غايت فاعل و هدفي است كه علت ايجاد عالم در آفرينش دارد. در كنار اين امر، اين عالم و خود مخلوق خداوند هم به نوعي داراي هدف و مقصدي است كه در مسير حركت خود در نهايت به آن منتهي مي گردد.
براي درك حقيقت هدف خداوند تذكر اين نكته ضروري است كه ما دو هدف داريم: يكي هدف فعل و ديگري هدف فاعل. بين اين دو تفاوت وجود دارد. به اين مثال توجه نماييد:
صنعتگري موتوري را مي سازد كه قادر به حركت با سرعت 800 كيلومتر در ساعت است. هدف اين موتور كه فعل صنعتگر است، رسيدن به سرعت مورد نظر است. اما هدف اصلي سازنده موتور، نشان دادن توانمندي خود يا رسيدن به شهرت و مانند آن است. با اين توضيح بايد گفت كه فارغ از هدف خداوند در خلقت عالم و اقتضاي ذات و صفاتش، اين عالم هم مسير و مقصدي را در پيش دارد كه هدف آن به شمار مي رود. اين هدف، تكامل انسان و رسيدن به غايت نهايي ذات انساني اوست.
اگر در آيات قرآن آزمايش (3) و عبادت (4)به عنوان علّت آفرينش انسان شناخته شده و كمال انسان هدف نهايي شمرده شده، اين خصوصيّات و فوائد هدف و مسيري است كه در مورد خلقت حكيمانه انسان در نظر گرفته شده و در واقع مقصدي است كه خداوند براي تعالي و رسيدن انسان به كمالي كه در وجودش امكان تجلي دارد ،تعيين فرموده و در واقع همان هدف فعل است نه هدف فاعل .
براي خداوند دشوار نبود كه از ابتدا همه انسان ها را در اوج كمال و لايق بهشت بيافريند. اما فلسفه آفرينش و شكوه داستان خلقت با زندگي بي مقدمه انسان ها در نعمت بهشت رقم نمي خورد، بلكه اين امر با بهشتي شدن اختياري بشر حاصل مي شود. زيبايي و شكوه داستان به آن است كه همه افراد به طور مساوي از فرصت خود براي رسيدن به بهشت بهره ببرند.
خدا كسي را جهنمي و كس ديگر را بهشتي نمي كند. فرجام بهشت يا دوزخ براي انسان از مقوله «شدني ها»ست؛ يعني بايد به دنيا بياييم تا بهشتي يا جهنمي«بشويم»؛ ظرف وجود ما با حضور در دنيا و طي مراحل علمي و عملي و گذر از فراز و نشيب ها شكل مي گيرد. بنابراين تا به دنيا نياييم، پاداش و كيفر معنا پيدا نمي كند.
خدا انسان را موجودي مختار خلق نموده و امكان انتخاب مسير صحيح و ناصحيح را هم به او داده ؛ انسان است كه مي تواند در اين صحنه آزمون سرنوشت خود را مطابق اراده و آزادي كه در اختيارش قرار گرفته ،رقم بزند.
پينوشت ها:
1. اسراء (17) آيه 20.
2. سيد حسن ابراهيميان، انسانشناسي، نشر معارف ، تهران، 1381 ش، ص 115 و 116.
3. ملك (67) آيه 2.
4. ذاريات (51) آيه 56.
پرسش: 2- برتري انسان به جن چيست؟ اگر جن مانند انسان قدرت اختيار دارد پس فرق انسان و جن در چيست؟ پس چرا انسان اشرف مخلوقات است؟ چرا جن نيست؟
با تشكر لطفا جواب بدهيد
2- برتري انسان به جن چيست؟ اگر جن مانند انسان قدرت اختيار دارد پس فرق انسان و جن در چيست؟ پس چرا انسان اشرف مخلوقات است؟ چرا جن نيست؟
با تشكر لطفا جواب بدهيد
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به يقين جنيان هم چون انسان ها داراي نيروي اختيار هستند در نتيجه هدف خلقت آن ها همانند انسان ها عبادت دانسته شده است (1) و خداوند به عاصيان از هر دو گروه وعيد عذاب جهنم داده است (2) كه همه اين ها بيان گر وجود اختيار و تكليف در جنيان است.
در عين حال مطابق آيات و روايات ملاك برتري انسان نسبت به بسياري از موجودات، بخصوص اجنه، خصوصيتي است كه خداوند مرتبه عالي آن را به انسان ها عطا كرده است و آن قواي خاصي از جمله نيروي تعقل وي مي باشد كه با همين نيرو، وي را بر اجنه و سائر موجودات برتري داده:
"وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني آدَمَ وَ حَمَلْناهُمْ فِي الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ وَ رَزَقْناهُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ وَ فَضَّلْناهُمْ عَلى كَثيرٍ مِمَّنْ خَلَقْنا تَفْضيلاً؛(3) آدميزادگان را گرامى داشتيم .آن ها را در خشكى و دريا، (بر مركب هاى راهوار) حمل كرديم. از انواع روزي هاى پاكيزه به آنان روزى داديم و آن ها را بر بسيارى از موجوداتى كه خلق كردهايم، برترى بخشيديم".
علامه طباطبايي در اين مورد مي نويسد: « معناى برتري انسان بر ساير موجودات اين است كه در غير عقل از ساير خصوصيات و صفات هم انسان بر ديگران برترى داشته ؛ هر كمالى از جمله نيروي تعقل كه در ساير موجودات موجود است، حد اعلاى آن در انسان وجود دارد » (4).
« اثبات عقل براي انسان به معناي نفي عقل در ميان سائر موجودات نيست، بلكه عقل خود داراي مراتبي بوده كه حد آن به نسبت به موجودات مختلف، متفاوت است. بر همين اساس است كه انسان بر خلاف سائر موجودات هر روز براي پيشرفت خود قدم هايي برداشته و به سوي كمال در حركت است. در اين ميان قادر است حتي اجنه را در تسخير خود درآورده و از آن ها كمك بگيرد(5).
با اين ملاك انسان بر جن برتري داشته و خداوند در قرآن از آن به عنوان خليفة خود ياد كرد: "إِنِّي جاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَليفَة" (6)" و روح وي را منتسب به خود دانسته كه با اين مقام و منزلت مستحق آن مي شود كه مسجود ملائك قرار گيرد: "فَإِذا سَوَّيْتُهُ وَ نَفَخْتُ فيهِ مِنْ رُوحي فَقَعُوا لَهُ ساجِدين؛(7) پس چون كار او را به پايان رسانيدم و از روح خود در او دميدم ،بايد كه برايش به سجده افتيد.
پي نوشت ها:
1. ذاريات(51)آيه 56.
2. اعراف(7)آيه 179.
3. اسراء(17)آيه 70.
4. معلامه طباطبايي، ترجمه تفسير الميزان، نشر دفتر انتشارات اسلامى، قم 1374 ه ش، ج13، ص 215.
5. همان.
6. بقره(2)آيه 30.
7. حجر(15)آيه 29.
موفق باشید.






