من میخوام دین اسلام رو کامل بشناسم؟میخوام بدونم چرا مسلمانم؟چرا اسلام کامله؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
براي شناسايي اسلام بهترين راه، مطالعه دقيق اسلام و آموزه هاي آن است كه مي تواند در يك سير مطالعاتي مشخص و در ابواب مختلف دين اسلام انجام شود؛ دليل مسلماني هر مسلماني هم- اگر دينش را از راه تحقيق به دست آورده باشد -شناخت به اين معارف و باور به برتر و كامل تر بودن آن هاست.
اما در مورد علت برتري اسلام بر ساير اديان، پيش از هر چيز تذكر اين نكته ضروري است كه از نظر قرآن كريم، دين خدا از آدم تا خاتم يكي است و اختلاف در دين وجود ندارد. همه پيامبران به يك مكتب دعوت ‏كرده‏اند. اصول مكتب انبيا كه "دين" ناميده مي‏شود، يكي بوده است. تفاوت شرايع آسماني در مسايل فرعي و شاخه‏اي بود، كه به حسب مقتضيات زمان و خصوصيات محيط و ويژگي‏هاي فكري و فرهنگي مردمي كه دعوت شده‏اند، متفاوت مي‏شد. اما در واقع همه اديان و شرايع مختلف، شكل‏ها و صورت هاي متفاوت از يك حقيقت و در مسير يك هدف و مقصود بوده اند.
تفاوت اساسي اديان در سطح تعليمات شان بوده كه پيامبران بعدي به موازات تكامل بشر در سطح بالاتري تعليمات خويش را القا كرده‏اند؛ مثلاً تعليمات اسلام در مورد مبدا و معاد و جهان و معارف پيامبران پيشين از نظر سطح تكاليف و عمق معارف نسبت به اديان قبل تفاوت بسياري دارد. به تعبير ديگر بشر در تعليمات انبيا مانند يك دانش‏آموز بوده كه او را از كلاس اول تا آخرين كلاس بالا بردند.
از نظر قرآن همه آن چه وجود داشته و پيامبران عرضه كرده‏اند، دين بوده، نه اديان، كه نام آن "اسلام" است. البته مقصود اين نيست كه در همه دوره‏ها دين خدا با اين نام خوانده مي‏شد، بلكه مقصود اين است كه حقيقت دين، داراي ماهيت تسليم و عبد محض بودن در برابر خدا است كه بهترين معرف آن لفظ « اسلام» است. (1) از اين رو قرآن مي‏گويد:
" دين نزد خدا اسلام است".(2) يا مي‏گويد:"ابراهيم نه يهود و نه نصراني، بلكه حقجو و تسليم فرمان خدا (مسلمان )بود". (3)
پس دين خدا كه از طرف پيامبران الهي عرضه شده، يكي بوده است، با آن خصوصيتي كه گفته شد. مردم در دوران‏هاي پيامبران موظف بوده‏اند از شريعت پيامبر زمان خود كه بر اساس رشد فكري و ظرفيت هاي انساني تكامل يافته، پيروي نمايند، به لحاظ اين كه در آن زمان دين به شكل كامل تر از زمان گذشته عرضه مي‏شود تا آن كه اين مسير به دوران خاتميت و ارائه كامل ترين شريعت و دستور عمل نهايي براي بشر منتهي گردد.
در هر حال با پايان دوران عمل و توجه به تعاليم يك دين به امر خداوند و آمدن پيامبر و شريعت جديد، ديگر عمل به دستورات قبلي عين مخالفت با اراده خداوند و ضد عبوديت و تسليم در برابر اوست، در نتيجه در هر مقطع زماني پيروي از يك دستور عمل مصداق تسليم و تعبد و بندگي مطلق در برابر خداوند - كه عامل اصلي كمال و سعادت بشر محسوب مي شود - است.
پس مي توان نتيجه گرفت همه پيروان راستين اديان آسماني گذشته در زمان انبياي خود - و حتي كساني كه با برهان و دلايل قابل قبول نزد عقل و خرد بر دين انبياي گذشته باقي ماندند و از اديان جديد مطلع نشده يا زمينه تحقيق براي شان فراهم نشد، ولي در دين خود و پيروي از فرامين شريعت خود صادق بودند - مسلمان محسوب مي شوند. دين و دينداري آن ها در قيامت مورد قبول قرار خواهد گرفت. هرچند يهودي يا مسيحي و... بودند.
با آمدن دين جديد و كامل تر، هر مومن خداپرستي بايد به دين جديد گرويده، لااقل در مورد اديان احتمالي به بررسي و تحقيق بپردازد. اصرار بر باقي ماندن بر دين گذشته، در جا زدن و مخالفت با دستور الهي و سفارش انبياي پيشين و لجاجت و خلاف تسليم بودن است.
پس همه اديان آسماني برحق هستند. اما تنها در زمان خودشان يعني قبل از ظهور پيامبرِ صاحب شريعت بعدي، دين حق و برگزيده خداوند براي انسان هاي همان عصر و زمان محسوب مي شوند؛ اما در زمان كنوني كه اديان مختلفي وجود دارند، نمي توان همه را بر حق دانست. بايد به دنبال دين حق در زمان كنوني، آن هم به مدد عقل و برهان گشت كه ما به دلايل گوناگون معتقديم آن دين " اسلام "و شريعت پيامبر خاتم است.
ما براي برحق دانستن اسلام در زمان كنوني در برابر ديگر اديان دلايل مختلف ديگري هم داريم ،همان طور كه پيروان هر دين ديگري هم دلايل گوناگوني براي برتري دين خود ارائه مي دهند؛ اما مهم ترين و بهترين داور در اين مقام ، عقل و دانش بشري است.
با اندكي تامل مي توان دريافت كه در ابعاد مختلف دين اسلام نسبت به ديگر اديان از برتري برخوردار است. در نگاهي مقايسه اي نمي توان ديني برتر از اسلام براي اين زمان يافت.
روشن ترين نكته در اين خصوص آن است كه كتاب‌هاي آسماني پيامبران صاحب شريعت كه در بردارنده قوانين الهي بودند و محتواي دين آنان محسوب مي شدند، به مرور زمان به كلي محو شدند و يا دستخوش تحريفات جدي قرار گرفتند؛ چنان كه تورات موسي(ع) مورد تحريف هاي فراوان قرار گرفته، همچنين چيزي به نام انجيل عيسي(ع) باقي نمانده، بلكه از دست نويس هاي افرادي كه از پيروان حضرت موسي و عيسي(ع) شمرده مي شدند، مجموعه هايي تهيه شد و به نام كتاب مقدس ( عهدقديم و عهد جديد )معرفي گرديده است.
هر شخص بي غرضي كه نظري بر عهدين (تورات و انجيل فعلي) بيفكند، خواهد دانست كه هيچ كدام از آن ها كتابي كه بر موسي(ع) يا عيسي(ع) نازل شده، نيست. به عنوان مثال تورات خدا را به صورت انساني ترسيم مي‌كند كه نسبت به بسياري از امور آگاهي ندارد(4) و بارها از كار خود پشيمان مي‌شود،(5) با حضرت يعقوب كشتي مي گيرد و نمي تواند بر او غالب شود و سرانجام التماس مي كند كه از او دست بردارد تا مردم خدا را در چنين حالي نبينند. (6)
وضع انجيل از تورات مشكل تر است، زيرا اوّلاً چيزي به نام كتابي كه بر حضرت عيسي(ع) نازل شده، در دست نيست. مسيحيان چنين ادعايي ندارند كه انجيل فعلي كتابي است كه خدا بر حضرت عيسي(ع) نازل كرده، بلكه محتواي آن گزارش هايي است منسوب به چند تن از پيروان حضرت . علاوه بر تجويز شرب خمر، ساختن آن را به عنوان معجزه عيسي قلمداد مي‌كند.(7) .
از كتاب مقدس زرتشتيان هم جز مقداري دعا و مناجات باقي نمانده است، در حالي كه منابع اصيل دين اسلام يعني كتاب آسماني و وحياني به دلايل گوناگون كاملا دست نخورده و سالم باقي مانده ؛ به علاوه گزارش هاي روشني از سنت و سيره پيامبر و جانشينان او در دست است كه هدايتگر پيروان اسلام به سعادت و رستگاري است .
به علاوه امتياز محتوايي تعاليم اسلام بر ديگر اديان موارد عديده اي است كه از آن ميان به چند مورد اشاره مي كنيم:
1- جامعيت:
يكي از دلائل كامل بودن دين اسلام، جامعيت آن است. جامعيت بدان معنا است كه در اسلام همه قوانين و مقرّرات مورد نياز انسان‏ها پيش بيني شده است. در اسلام، احكام و قوانين منحصر در زندگي فردي انسان‏ها نيست، بلكه تمام ابعاد زندگي اجتماعي را نيز در بر دارد، چرا كه زندگي فردي و اجتماعي انسان از هم جدا نبوده و بسياري از امور فردي، در زندگي اجتماعي وبرعكس تأثير دارند . در حالي كه اديان موجود تنها به برخي از ابعاد فردي و يا اجتماعي انسان توجه داشته، در بسياري از امور هيچ دستور و هدايتي براي پيروان خود ندارند.
2- هماهنگي با مقتضيات زمان:
يكي از ويژگي‏هاي بسيار مهم اسلام همسويي آن با شرايط زمان است؛ يعني قوانين اسلام علاوه بر جامعيت به گونه‏اي تشريع شده كه پاسخگوي نيازهاي انسان‏ها در همه زمان‏ها است؛ از اين رو اسلام بعد از گذشت چندين قرن بالنده و پويا ظاهر شده و در مقام پاسخ گويي نيازهاي مردم اظهار عجز نكرده است.
محقق مشهور «مارسل بوازار» مي‌نويسد: «احكام و قوانين اسلام به پرسش‏هاي معاصر پاسخ داده است...».(8) يكي از امتيازات اسلام نسبت به اديان ديگر همين است كه اديان ديگر پاسخگوي نيازهاي زمان خود بودند، حال آن كه اسلام پاسخگوي نيازهاي انسان‏ها در طول تاريخ مي‌باشد. يكي از علل خاتميت اسلام را در همين ويژگي بايد جستجو نمود.
همسويي اسلام با شرايط زمان بدان معنا نيست كه قوانين اسلام با شرايط زماني تغيير يابد، بلكه معنايش اين است كه هر گاه احتياجات و حوادث و مقتضيات زمان به اسلام عرضه مي‌شود، مي توان پاسخ پرسش ها را از منابع و مباني آن دريافت و اسلام پاسخگوي جديدترين پرسش هاست.
3- تلفيق دنيا و آخرت:
يكي از دلايل مهم كامل بودن دين اسلام در آميختگي دنيا و آخرت ظهور مي‌كند. اسلام با اصل دنيا و مواهب آن مبارزه نكرده و رهبانيت را نپذيرفته، بلكه دين اسلام دنيا را پل ارتباطي آخرت دانسته است. از اين رو نخست تعريف دقيق از دنيا ارائه داده و به زندگي انسان‏ها سمت و سو داده و همگان را به فعاليت در دنيا فرا خوانده است. از سوي ديگر اسلام مردم را به آخرت گرايي فرا خوانده و از دنيا گرايي بر حذر داشته، اين در حالي است كه برخي از اديان نيز دنيا گريزي را مطرح كرده‏اند، چنان كه برخي ديگر آخرت گريزي را مطرح كرده‏اند.
شهيد مطهري در اين خصوص مي‌نويسد: «در جامعه‏هاي كهن هميشه يكي دو چيز وجود داشت: يا آخرت‌گرايي و زندگي گريزي و يا زندگي گرايي و آخرت گريزي. اسلام آخرت گرايي را در متن زندگي گرايي قرار داد. از نظر اسلام راه آخرت از متن زندگي و مسئوليت‏هاي زندگي دنيا مي‌گذرد».(9)
براي رسيدن به شناخت بهتر از اسلام و مقايسه آن با ديگر اديان، مطالعه اين كتاب ها توصيه مي شود:
ـ اسلام شناسي و پاسخ به شبهات، علي اصغر رضواني، مسجد مقدس جمكران.
- آموزش كلام اسلامي، محمد سعيدي مهر، نشر طه.
- مقدمه اي بر جهان بيني اسلامي، شهيد مطهري، انتشارات صدرا.
ـ تورات، انجيل، قرآن و علم؛ دكتر موريس بوكاي، ترجمه ذبيح الله دبير.
ـ اديان بزرگ جهان، حسين توفيقي.
پى‏نوشت‏ها:
1. مرتضي مطهري، وحي و نبوت، ص 165، مجموعه آثار انتشارات صدرا ،تهران، 1374 ش، ج 2، ص 181 .
2. آل عمران، (3) آيه 19.
3. همان، آيه 67.
4. تورات، سفر پيدايش، باب سوم، شماره 8 - 12.
5. همان، باب 6، شماره 6.
6. همان، باب 32، شماره 24 - 32.
7. انجيل يوحنا، باب دوم.
8. مارسل بوازار، اسلام در جهان امروز، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، تهران، 1361ش، ص 259.
9. شهيد مطهري، همان، ج 2، ص 242.
موفق باشید.