سلام،خسته نباشید.من یکتا صندوقدار-26 ساله-دانشجوی مهندسی IT-مبتلا به بیماری ام اس
من و همسرم با وجوده مخالفت شدید مادرم با هم ازدواج کردیم همسرم واقعا مرده خوبیه و من و شرایطه من واقعا درک میکنه-بعد از 5 سال دوستی و حال ازدواج واقعا با هم مودب صحبت میکنیم-همسرم علاقه شدیدی به فیلم دیدن داره من همینطور بودم ولی این علاقه شدیده همسرم منو از فیلم دیدن متنفر کرده-خیلی شبها من به تنهایی به رختخواب میرم ولی همسرم از جلوی تلویزیون تکان نمی خوره وقتی میاد وانمود میکنک که خواب هستم(همسرم دارای غریزه جنسیه بسار زیاده و من بعضی وقتها به دلیله شرایطه خاصی که دارم واقعا کم میارم)هرچقدر سعی در بیدار کردنم میکنه من وانمود میکنم که خوابم-بعضی وقتها یه فیلم رو که مطمئنم 10 بار دیده با هیجان برا باره یازدهم نگاه میکنه-چطور میتونم از علاقه همسرم به فیلم دیدن کم کنم؟من به نظافت واقعا حساسم همسرم خیلی دیر به دیر حمام میره و اصلاح میکنه که این کثیفی واقعا منو اذیت میکنه چون کاره همسرم کاره ساختمانیه با وجوده اصراره من برای هر روز دوش گرفتن هفته ای 1 بار یا 2 هفته 1 بار حمام میره ما هنوز تو عقدیم با این وجود اگر پیشه هم باشیم من هر روز لباسهاشو عوض میکنم واقعا نمیدونم باید برای این مسئله چه کار کنم؟
سواله آخر:همسرم و خانوادش بدونه هیچ عذابه وجدانی مشروب میخورند-من نماز میخونم و این مسائل برام بسیار اهمیت داره تمامه ترسم از اینه که سره خونه و زندگی خودمون بریم این محفل های عیش و نوش به زندگی من راه پیدا کنه و روی فرشی که من نماز میخونم و مثلا جلوی بچه من در آینده این حرکات انجام بشه من از الان با همسرم صحبت کردم ولی صحبته منو به شوخی میگیره-و اینم میدونم هرچقدر من در آینده از زندگی مشترکمان سهم دارم همسرم هم سهم دارد-خواهش میکنم بگید که من باید چه کار کنم؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اگر شما قبل از ازدواج با ما يا با هر مشاوري امين ديگري گفتگو مي كرديد و شوهرتان را آن گونه كه در نامه خود نوشته ايد، توصيف مي كرديد به احتمال خيلي زياد مشاوران و روانشناسان، ازدواج شما را تأييد نمي كردند چرا كه ازدواج با فردي كه تفاوت ديني و مذهبي فاحشي با وي داريد به تنهايي كافي بود كه سلامت ازدواج تان را با ترديد روبرو سازد چه برسد به تفاوت هاي ديگري كه ممكن است داشته باشيد و از آن سخني به ميان نياورده ايد. از اين گذشته، فردي كه به راحتي مشروبات الكلي مصرف مي كند هيچ بعيد نيست كه به ديگر اصول و موازين ديني، قانوني و اصول زندگي زناشويي هم پايبند نباشد و به راحتي آنها را زير پا بگذارد.
به طور كلي، در دين اسلام ازدواج با فردي كه اهل خوردن مشروبات الكلي است كراهت دارد. بنا بر برخي روايات كه مي فرمايد: «مَنْ زَوَّجَ كَرِيمَتَهُ مِنْ شَارِبِ الْخَمْرِ فَقَدْ قَطَعَ رَحِمَهَا؛ هر كس دخترش را به ازدواج شارب خمر در بياورد در حقيقت رحم خود را قطع كرده است.» و نيز در روايت ديگري كه مي فرمايد: «إِيَّاكَ أَنْ تُزَوِّجَ شَارِبَ الْخَمْرِ فَإِنْ زَوَّجْتَهُ فَكَأَنَّمَا قُدْتَ إِلَى الزِّنَا؛ از ازدواج با شارب خمر بپرهيزيد، كسي كه دخترش را به ازدواج شارب خمر در بياورد گويا دخترش را به سوي عمل زنا فرستاده است.» همگي اين روايات و روايات ديگري كه در آنها از مجالست و همنشيني با شارب خمر نهي شده است گوياي اين مطلب است كه نه تنها همنشيني با افراد شارب خمر خوب نيست بلكه به طريق اولويت ازدواج با آنها هم خوب نيست از اين روي، حالا كه شما با اين چنين فردي ازدواج نموده ايد بايستي خود را براي مقابله با مشكلات آن آماده كنيد و يا لااقل شوهرتان را با لطايف زنانه، با نصيحت خيرخواهانه و صحبت از اين گونه كارها منع كنيد و اجازه ندهيد وي در حضور شما و در منزل تان از مشروبات الكلي استفاده كند و در حالت مستي به شما نزديك شود. طبيعتاً نطفه اي كه در حالت مستي منعقد مي گردد با نطفه اي كه در حالت توجه و ذكر و ياد خدا بسته مي شود يكسان نيستند و اثر سوء خواهد داشت.
تعجب ما از اين سخن شماست كه مي فرماييد:«همسرم واقعاً مرد خوبيه و من و شرايط منو واقعاً درك مي كنه» اما با اين حال حاضر نيست به اصرارهاي شما مبني بر رعايت نظافت و انجام حمام روزانه توجهي بكند و نظافت و بهداشت فردي را رعايت كند. از طرف ديگر، علي رغم اين كه مي داند شما خواب هستيد و تمايلي به برقراري رابطه نداريد، خودخواهانه شما را از خواب ناز بيدار مي كند و به ارضاي خويش مي انديشد. از سوي ديگر، گويا علاقه شوهرتان به تماشاي فيلم آن هم فيلم هاي تكراري بيش از علاقه وي به شما و آراميدن در كنار شماست كه حاضر است ساعات ها به تماشاي فيلم بنشيند و شما را در رختخواب تنها رها كند. اين سخنان را نگفتيم تا خداي ناكرده شوهرتان را از چشم شما بيندازيم و او را در نظر شما حقير جلوه بدهيد، بلكه گفتيم تا بدانيد كه شما در فرايند ازدواج تان رعايت بعضي مسائل را نكرده ايد و بر اساس معيارها و ملاك هاي اساسي ازدواج همسرتان را انتخاب نكرده ايد در نتيجه، خواسته و ناخواسته با مشكلات آن روبرو گرديده ايد. شايد مخالفت شديد مادرتان هم با ازدواج تان بي جهت و بي حكمت نبوده است، بلكه وي از تفاوت فاحشي كه شما با شوهرتان داشته ايد آگاه بوده است و مي دانسته كه اين ازدواج سرانجام خوبي نخواهد داشت و با مشكلات بسياري همراه خواهد بود.
به هر حال، تا تفاوت ها را به حداقل نرسانيد و شوهرتان را با برخي از مسائل آشنا نكنيد و او را ترغيب نكنيد كه رفتارهاي خود را واقعاً اصلاح كند، نه تنها حال روز شما بهتر نخواهد شد بلكه چه بسا ممكن است روز به روز بدتر هم بشود و بعد از تشكيل زندگي مشترك و رفتن زير يك سقف، شوهرتان از اين كه هست جسورتر و وقيح تر گردد و رفتارهاي نامناسبي از خود نشان دهد و يا حتي مانع انجام اَعمال عبادي و ديني تان گردد و آنها را به سخره بگيرد و مشكلات ديگري براي تان ايجاد شود.
توصيه ما به شما اين است كه به مراكز مشاوره اي و خدمات روانشناختي معتبر مراجعه كنيد و از سلامت ازدوتاج تان مطمئن گردد اگر نظر جمعي بر آن بود كه ازدواج شما با شوهرتان از ابتدا اشتباه بوده است و راهي براي اصلاح وجود ندارد در تصميم خود تجديد نظر كنيد و در همين دوران عقد از شوهرتان جدا شويد. مشكلات جدايي در دوران عقد به مراتب كمتر از مشكلات احتمالي آينده و بعد شروع زندگي مشترك خواهد بود كه در آن موقع راهي براي بازگشت به اين سادگي ها وجود نخواهد داشت.
به نظر ما مشكل خوردن مشروبات الكلي و نماز نخواندن و عدم پايبندي به مسائل ديني و اصول ازدواج شوهرتان به مراتب بدتر از علاقه افراطي او به تماشاي فيلم و يا عدم توجه وي به شماست از اين روي، تا اين گونه مشكلات مهم تر شوهرتان حل نشود، حتي اگر علاقه افراطي وي به تماشاي فيلم تعديل شود باز شما در زندگي مشكل خواهيد داشت به همين خاطر، ارائه راهكار در اين خصوص را مفيد فايده نمي دانيم و با عرض پوزش از ذكر آنها خودداري مي كنيم.
موفق باشید.






