با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اين زيارت از امام زمان (ع) صادر گرديده، و در كتاب هاي متقدمان و علماي شيعه از زمان هاي دور تاكنون، ثبت و ضبط شده است. نخستين كسي كه از اين زيارت در كتاب خويش نام برده، شيخ مفيد (م.413ق.) است كه آن را در كتاب مزار خويش جزء اعمال روز عاشورا ثبت كرده است. اكنون، اين كتاب در دست نيست؛ ولي علامه مجلسي مي نويسد:
قال الشيخ المفيد - قدس الله روحه - في كتاب المزار ماهذا الفظه: زيارة أخري في يوم عاشورا برواية اخري ، إذا أردت زيارته بها في هذا اليوم فقف عليه (ع) و قل: السلام علي صفوةاللَّه...(1) پس از مفيد، شاگردش سيدمرتضي علم الهدي (م.436 ق.)، از آن در كتاب مصباح الزائر خويش - يا المصباح(2) ياد كرد. اين كتاب هم، اكنون موجود نيست و تنها نشانه اي كه از آن در دست داريم، عبارات سيدبن طاووس در مصباح الزائر است، كه مي نويسد:
زيارة ثانية بألفاظ شافية يزاربها الحسين - صلوات اللَّه عليه - زاربها المرتضي علم الهدي - رضوان الله عليه - قال: فإذا أردت الخروج فقل: أللّهمّ إليك توجهت.... ثم تدخل القبة الشريفة و تقف علي القبر الشريف و قل: السلام علي آدم صفوة الله....(3)
علامه مجلسي هم در نقل اين زيارت، به كتاب سيد مرتضي (ره) اشاره كرده است.(4)
سومين كس، ابن المشهدي (م. 595 ق.)، شاگرد شاذان بن جبريل قمي ، عبدالله بن جعفر دوريستي و ورام بن ابي فراس، و استاد ابن نماحلّي و فخاربن معد حائري است. ابن المشهدي درباره زيارت ناحيه در كتاب المزار الكبير، مي نويسد:
زيارة أخري في يوم عاشورا لأبي عبدالله الحسين ممّا خرج من الناحية إلي أحد الأبواب. قال: تقف عليه و تقول: السلام علي آدم صفوةالله...(5).
چهارمين عالم شيعه كه به نقل آن پرداخته، سيدبن طاووس، رضي الدين علي بن موسي بن طاووس حسني بغدادي (م.664 ق.)، است كه اين زيارت را در مصباح الزائر نقل كرد(6) . پس از اين دو كتاب بود كه زيارت ناحيه در كتاب هاي حديثي و مزار متأخران نقل گرديد، و ترجمه ها و شرح هاي متعدد بر آن نگاشته شد. دراين باره، مي توان به كتاب هاي ذيل اشاره كرد:
1. محمدباقر مجلسي ، بحارالانوار، ج 98، ص 317 و تحفة الزائر، ص333، زيارت چهارم امام حسين(ع)؛
2. محدث نوري ، مستدرك الوسائل، ج10، ص335؛
3. شيخ ابراهيم بن محسن كاشاني ، الصحيفة المهديه، ص203؛
4. محدث قمي ، نفس المهموم، ص233 و ترجمه كمرهاي ، ص104؛
5. ميلاني ، قادتنا كيف نعرفهم، ج6، ص115؛
6. گروه نويسندگان (زير نظر آيت الله بروجردي )، جامع أحاديث الشيعه، ج15، ص405؛
7. سيد محمود، دهسرخي ، رمزالمصيبة، ج3، ص10.
پس، اين زيارت، سابقه اي هزار ساله دارد، و در كتاب ها و گفتارهاي عالمان شيعه مشهور بوده است.
اسناد زيارت ناحيه
اين زيارت سند دارد؛ به طوري كه با اسناد محكم، به شيخ مفيد، سيدمرتضي و ابن المشهدي مي رسد. احتمالاً با سند در كتاب مزار شيخ مفيد و مصباح سيدمرتضي روايت شده، اما با فقدان اين دو كتاب، و حذف اسناد زيارات در مزار ابن المشهدي - به دليل اختصار - سند اين زيارت هم مفقود شده است. خود ابن مشهدي در آغاز كتابش، تصريح مي كند كه اين زيارات با سند متصل به من رسيده است. او مي نويسد:
فإنّي قد جمعت في كتابي هذا من فنون الزيارات.... ممّا اتصلت به من ثقات الرواة إلي السادات.(7)
اما ابن المشهدي براي اختصار كتابش و اطميناني كه به صدور زيارات از معصوم داشت، آنها را حذف كرد. علامه مجلسي پس از نقل عبارت ابن مشهدي ، مي نويسد:
فظهر أنّ هذه الزيارة منقولة مروية.(8)
در نسخه كتاب المزار - كه به شماره 462 در كتابخانه آيتالله مرعشي موجود است (ورق 146) - درباره اين زيارت چنين آمده است:
»و هي مروية بأسانيد مختلفة«.
در مستدرك الوسائل نيز اين عبارت بدون واژه »مختلفه« آمده است (9). شيخ مفيد هم در كتاب مزار و در وصف اين زيارت، چنين نگاشت:
زيارة أخري في يوم عاشوراء بدراية أخري .(10)
مسلّم است تا اين زيارت داراي سند عالي و استوار نباشد، شيخ مفيد و سيد مرتضي آن را در كتابشان نمي آوردند، و سيد مرتضي آن را بر زيارات ديگر- مانند زيارت عاشورا، كه داراي سندي محكم و متعدد است- مقدم نمي داشت و نمي خواند.
پس، زيارت ناحيه داراي سند صحيح و معتبر است، كه از امام زمان(ع) صادر شده ، از طريق يكي از نايبان خاص حضرت، به راويان اخبار، از آنان به شيخ مفيد، سپس به ابن المشهدي و از او به سيدبن طاووس، علامه مجلسي و ديگران رسيده است.
برگرفته از: مجله مسجد، ش66.
سايت حوزه :
http://www.hawzah.net/Hawzah/Magazines/MagArt.aspx?MagazineNumberID=4354...
پي نوشت ها:
1. محمدباقرمجلسي ، بحارالانوار، ج 98، 317.
2. سيدمحمد امين، اعيان الشيعه، ج 8، 219.
3. ابن طاووس، مصباح الزائر، 221.
4. بحارالانوار، ج98، 328.
5. ابن المشهدي ، المزار الكبير، 496 - 519.
6. مصباح الزائر، 192.
7. المزار الكبير، 27.
8. بحارالانوار، ج 98، 328.
9. مستدرك الوسائل، ج 10، 335، ح17.
10. بحارالانوار، ج98، ص317، ح8.
موفق باشید.
۱۳۹۱/۱۰/۱۶ ۱۲:۰۳
شناسه مطلب: 83636






