دلیل و فلسفه اینکه خداوند بعد از نا فرمانی شیطان شیطان را آزاد گذاشت تا هرکه را خواست بفریبد چه بود ؟ دلیل و فلسفه اینکه قدرت و اراده دعوت به باطل و گمراهی به شیطان دا ده شد چه بود؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ابتدا لازم به ذكر است كه خود شيطان نيز به اين امر اعتراف نمود كه قدرت آن را ندارد كه " هر كه را خواست بفريبد" چنان كه خود در همان ابتدا عجز خود را از فريفتن افراد مخلص بيان كرد.(1)
اما در مورد اصل پرسش شما بايد گفت خلقت شيطان از آغاز خلقت پاك و بيعيبي بود. به همين دليل، ساليان دراز در صف مقربان درگاه خدا و فرشتگان بزرگش جاي گرفته بود، اما با سوء استفاده از آزادي خود، بناي طغيان و سركشي گذشت و رانده درگاه خداوند گرديد و لقب شيطان را به خود اختصاص داد؛ در نتيجه اصل خلقت شيطان همانند خلقت همه موجودات ديگر بر اساس خالقيت خداوند و فيض مطلق او رقم خورده كه هر موجودي كه امكان خلقت دارد از اين نعمت محروم نمي ماند .
البته در مورد ادامه حيات او و فرصت يافتن او يقينا اين امر بعد از درخواست شيطان و اذن الهي رقم خورد (2) كه البته اين تداوم حيات هم بر اساس حكمت خداوند بود؛
اما در مورد فلسفه اين تداوم حيات و امكان يافتن او براي فريب انسان ها بايد گفت:
وجود شيطان براي پويندگان راه حق نه تنها زيانبخش نيست، بلكه رمز تكامل نيز محسوب ميشود، زيرا وجود يك دشمن قوي در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزيدگي او ميگردد. اصولاً هميشه تكاملها در ميان تضادها به وجود ميآيد و هيچ موجودي راه كمال را نميپويد. مگر اين كه در مقابل ضد نيرومندي قرار گيرد.
فلسفه وجود شيطان براى انسان، همانند وجود قواها و غرايز و نفس اماره درون انسان است كه انسانها را به سوى بدى و دور شدن از خدا امر مىكنند. از طرف ديگر گرايش به سوى كمال و نيكى و خرد و رسولان و پيامبران الهى، در مقابل آن ها قرار مىگيرند تا انسانها را به كمال و خوشبختى سوق دهند. تنها در صورت وجود هر دو نيرو در انسان است كه وى مىتواند با اختيار خود، يكى از دو راه را انتخاب كند تا به سعادت يا شقاوت برسد.
"علامه طباطبايى" فرموده است:
"اگر شيطانى نبود، نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند، از اركان نظام عالم بشر است، و نسبت به صراط مستقيم، او به منزله كناره و لبه جاده است و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد، متن جاده هم فرض نمىشود". (3)
بنا بر اين وجود و تداوم حيات شيطان فلسفه خاص خود را دارد و نسبت به كل نظام خلقت روي مصلحت و حكمت بوده است.
پينوشتها:
1. حجر(15) آيه 40.
2. اعراف (7) آيه 15.
3. سيد محمد حسين طباطباي، تفسير الميزان، با ترجمه سيد محمد باقر همداني، نشر جامعه مدرسين، قم 1383 ش، ج 8، ص 50.
موفق باشید.






