خدا که خیر مطلق است چگونه میتواند شری مثل شیطان را بوجود آورد؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
به يقين خداوند شيطان را به وجود آورده است و از اين نظر وجود شيطان همانند ساير موجودات آيت و نشانه الهي است. ولي شيطنت او از خودش و از ماهيت او بر خواسته است و ربطي به خدا ندارد، چه اين كه در باره انسان ها نيز چنين است. لذا قرآن كريم فرمود:« ما أَصابَكَ مِنْ حَسَنَةٍ فَمِنَ اللَّهِ وَ ما أَصابَكَ مِنْ سَيِّئَةٍ فَمِنْ نَفْسِكَ(1) (آرى،) آنچه از نيكيها به تو مىرسد، از طرف خداست و آنچه از بدى به تو مىرسد، از سوى خود توست.»
خلقت شيطان از آغاز خلقت پاك و بيعيبي بود. به همين دليل، ساليان دراز در صف مقربان درگاه خدا و فرشتگان بزرگش جاي گرفته بود، اگر چه از نظر آفرينش جزو آن ها نبود، سپس او با سوء استفاده از آزادي خود، بناي طغيان و سركشي گذشت و رانده درگاه خداوند گرديد و لقب "شيطان" را به خود اختصاص داد؛ در نتيجه اصل خلقت شيطان همانند خلقت همه موجودات ديگر بر اساس خالقيت خداوند و فيض مطلق او رقم خورده كه هر موجودي كه امكان خلقت دارد از اين نعمت محروم نمي ماند .
در نتيجه از اين حيث وجود شيطان جز خير و تجلي لطف و فياضيت خداوند نيست ؛ البته در مورد ادامه حيات او و فرصت يافتن او براي اغواي انسان ها كه اين امر بعد از درخواست شيطان و اذن الهي رقم خورد (2) بايد گفت اين تداوم حيات هم بر اساس حكمت خداوند بود.
در واقع وضعيت كنوني شيطان هرچند به لحاظ برخي انسان ها وجودي داراي شر محسوب مي شود ، اما در يك نگاه كلي بايد گفت فلسفه وجودي او همانند همه بلايا و زمينه هاي آزمايش بشر امري جدانشدني و ضروري براي كمال انسان است .
وجود شيطان براي پويندگان راه حق نه تنها زيانبخش نيست، بلكه رمز تكامل نيز محسوب ميشود، زيرا وجود يك دشمن قوي در مقابل انسان، باعث پرورش و ورزيدگي او ميگردد. اصولاً هميشه تكاملها در ميان تضادها به وجود ميآيد و هيچ موجودي راه كمال را نميپويد. مگر اين كه در مقابل ضد نيرومندي قرار گيرد.
فلسفه وجود شيطان براى انسان، همانند وجود قواها و غرايز و نفس اماره درون انسان است كه انسانها را به سوى بدى و دور شدن از خدا امر مىكنند. از طرف ديگر گرايش به سوى كمال و نيكى و خرد و رسولان و پيامبران الهى، در مقابل آن ها قرار مىگيرند تا انسانها را به كمال و خوشبختى سوق دهند. تنها در صورت وجود هر دو نيرو در انسان است كه وى مىتواند با اختيار خود، يكى از دو راه را انتخاب كند تا به سعادت يا شقاوت برسد.
"علامه طباطبايى" فرموده است:
"اگر شيطانى نبود، نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شيطانى كه انسان را به شر و معصيت دعوت كند، از اركان نظام عالم بشر است، و نسبت به صراط مستقيم، او به منزله كناره و لبه جاده است و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد، متن جاده هم فرض نمىشود". (3)
بنا بر اين وجود شيطان فلسفه خاص خود را دارد. وجود او نسبت به كل نظام خلقت روي مصلحت و حكمت بوده است.
پينوشتها:
1. نسا(4) آيه 79.
2. اعراف (7) آيه 15.
3. سيد محمد حسين طباطباي، تفسير الميزان، با ترجمه سيد محمد باقر همداني، نشر جامعه مدرسين، قم 1383 ش، ج 8، ص 50.
موفق باشید.






