با سلام
خدا پس از افرینش انسانها خود را تحسین کرد
در حالیکه از اینده بشر اگاهی کاملی داشت
و با گذشت سالها و امدن 24000 پیغمبر و 12 معصوم کماکان انسانهای کافر مشرک یهود و مسیحیت و دشمن خدا و... وجود دارد
و همچنین جهنم را بزرگتر از بهشت افریده
چرا با وجود این همه انسانهای گمراه که تا کنون هم وجود دارد خدا خود را تحسین کرد؟
اگر تشیع مذهب حق است فرض کنیم 500 میلیون انسان به این مذهب گرایش دارن
از این رقم هم افراد جهنمی بسار وجود دارد و فقط اسم تشیع یدک میکشند
پس خدا فقط برای این جمعیت کم در طول زمان خود را تحسین کرد؟
در حالیکه فرشتگان حیوانات در تمام طول تاریخ مطیع پروردگارند و این انسانها هستند که با خدا دشمنی میکنند

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خلقت انسان بر خلاف خلقت موجودات مادي و موجودات ملكوتي است. موجودات مادي فقط جنبه مادي دارند و در افق ماده ترقي مي كنند و به معنويت و روحانيت نمي رسند و موجودات ملكوتي هم اقتضاي پستي و افول به زشتي را ندارند و فقط در همان مدار كمال سير مي كنند و انسان تنها موجودي است كه هم اقتضاي مادي دارد و اگر جانب اين اقتضا را بگيرد به "اسفل السافلين" مي رسد كه پست تر از تمام مراتب حيواني است و هم اقتضاي ملكوتي دارد و اگر جانب اين اقتضا را بگيرد و سير كند به "اعلي عليين" مي رسد كه برتر از همه مراتب ملكوتيان است.
اين خلقت و اين تقدير چنان عجيب و گرانقدر است كه خداوند به خاطر آن شايسته ديده خود را تبريك بگويد.
ملائكه وقتي خبر خلقت بشر را شنيدند چون به اين تقدير و اين تركيب و اين استعداد آگاهي نداشتتند و فقط خلقت مادي بشر را مي ديدند، پرسيدند: "آيا در زمين كسي را قرار مي دهي كه اهل فساد و خونريزي است؟" و خداوند ضمن تاييد حرف ملائكه فرمود:"اني اعلم ما لا تعلمون" (1) من علاوه بر اين از آدم مطالبي مي دانم كه شما نمي دانيد و همين راز تبريك گفتن خداست كه موجودي با وجود داشتن اقتضاي فساد و شهوت و درندگي، راه ملكوت پيش گرفته و بر ملائكه پيشي گيرد.
پس هميشه در عين وجود انسان هاي كافر و مشرك و ...، انسان هاي مؤمن و موحد هم بوده اند و وجود آنان تحقق بخش فلسفه خلقت بوده است.
اين كه نوشته ايد خداوند جهنم را بزرگتر از بهشت آفريده، حرف درستي نيست. زيرا جهنم خلقتش عَرَضي است. زيرا هدف خلقت رحمت است (2)و بهشت مظهر رحمت خداست و وسعت بهشت را حد و مرزي نيست (3) در حالي كه جهنم گذرگاه و تصفيه خانه اي است تا انسان هاي ناپاك در آن تصفيه شوند و ناپاكي هايشان بسوزد و نابود گردد و شايسته ورود به بهشت گردند از اين رو در باره بسياري از جهنميان سخن از توقف احقاب و دوره ها(4) است نه ماندن جاويد و ابدي و فقط قليلي معاند حق ستيز هستند كه در جهنم ابد مي باشند.
نكته آخر آن كه شما غير از جمعي از شيعيان كه بر پيروي از امامان استوار بوده اند، بقيه انسانها را جهنمي شمرده ايد در حالي كه بيان قرآن و روايات خلاف حرف شما است. به بيان قرآن و روايات همه كساني كه بر اسلام فطري هستند و خدا را باور دارند و در مقابل حقيقت تسليم مي باشند و هر گاه حقيقت برايشان روشن شود، با شور و شوق آن را مي پذيرند، بهشتي هستند. كافر جهنمي جاويد كساني اند كه از پذيرفتن حقيقت ابا ورزند و به ستيز با حق رو آورند.
به عنوان نمونه به آيات زير توجه كنيد:
إِنَّ الَّذينَ آمَنُوا وَ الَّذينَ هادُوا وَ الصَّابِئُونَ وَ النَّصارى‏ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ عَمِلَ صالِحاً فَلا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون(5)
آنها كه ايمان آورده‏اند، و يهود و صابئان و مسيحيان، هر گاه به خداوند يگانه و روز جزا، ايمان بياورند، و عمل صالح انجام دهند، نه ترسى بر آنهاست، و نه غمگين خواهند شد.
مِنْ أَهْلِ الْكِتابِ أُمَّةٌ قائِمَةٌ يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ وَ هُمْ يَسْجُدُونَ يُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ يُسارِعُونَ فِي الْخَيْراتِ وَ أُولئِكَ مِنَ الصَّالِحينَ (6)
از اهل كتاب، جمعيّتى هستند كه (به حق و ايمان) قيام مى‏كنند و پيوسته در اوقات شب، آيات خدا را مى‏خوانند در حالى كه سجده مى‏نمايند. به خدا و روز ديگر ايمان مى‏آورند امر به معروف و نهى از منكر مى‏كنند و در انجام كارهاى نيك، پيشى مى‏گيرند و آنها از صالحانند.
و ملاك جهنمي بودن كه استكبار و حق ستيزي است و ملاك بهشتي بودن كه حق پذيري و تسليم حق بودن است، در آيه زير به خوبي بيان شده است:
لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَداوَةً لِلَّذينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَ الَّذينَ أَشْرَكُوا وَ لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَوَدَّةً لِلَّذينَ آمَنُوا الَّذين قالُوا إِنَّا نَصارى‏ ذلِكَ بِأَنَّ مِنْهُمْ قِسِّيسينَ وَ رُهْباناً وَ أَنَّهُمْ لا يَسْتَكْبِرُونَ وَ إِذا سَمِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَى الرَّسُولِ تَرى‏ أَعْيُنَهُمْ تَفيضُ مِنَ الدَّمْعِ مِمَّا عَرَفُوا مِنَ الْحَقِّ يَقُولُونَ رَبَّنا آمَنَّا فَاكْتُبْنا مَعَ الشَّاهِدينَ وَ ما لَنا لا نُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ ما جاءَنا مِنَ الْحَقِّ وَ نَطْمَعُ أَنْ يُدْخِلَنا رَبُّنا مَعَ الْقَوْمِ الصَّالِحينَ فَأَثابَهُمُ اللَّهُ بِما قالُوا جَنَّاتٍ تَجْري مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدينَ فيها وَ ذلِكَ جَزاءُ الْمُحْسِنينَ (7)
بطور مسلّم، دشمنترين مردم نسبت به مؤمنان را، يهود و مشركان خواهى يافت و نزديكترين دوستان به مؤمنان را كسانى مى‏يابى كه مى‏گويند: «ما نصارى هستيم» اين بخاطر آن است كه در ميان آنها، افرادى عالم و تارك دنيا هستند و آنها (در برابر حق) تكبّر نمى‏ورزند. و هر زمان آياتى را كه بر پيامبر (اسلام) نازل شده بشنوند، چشمهاى آنها را مى‏بينى كه (از شوق،) اشك مى‏ريزد، بخاطر حقيقتى كه دريافته‏اند آنها مى‏گويند: «پروردگارا! ايمان آورديم پس ما را با گواهان (و شاهدان حق، در زمره ياران محمد) بنويس! چرا ما به خدا و آنچه از حق به ما رسيده است، ايمان نياوريم، در حالى كه آرزو داريم پروردگارمان ما را در زمره صالحان قرار دهد؟!» خداوند بخاطر اين سخن، به آنها باغهايى از بهشت پاداش داد كه از زير درختانش، نهرها جارى است جاودانه در آن خواهند ماند و اين است جزاى نيكوكاران!
پس غالب انسانها چون بر توحيد فطري هستند و حق ستيز نمي باشند و جاهل اند و حق برايشان روشن نشده ، گر چه ممكن است به خاطر گناهان و لغزشها و ظلم هايي كه مرتكب شده اند، مدتي جهنمي باشند، ولي بالاخره بهشتي مي شوند و فقط عده قليلي براي ابد در جهنم جاويد خواهند بود.
پي نوشت ها:
1. بقره(2) آيه 30.
2. هود(11) آيه119.
3. آل عمران(3) آيه133. در اين آيه عرض بهشت به وسعت آسمانها و زمين معرفي شده و از طول آن سخن نگفته يعني قابل گفتن نيست و آسمانها و زمين كه حدش براي بشر شناخته نيست، تازه عرض بهشت است پس ... .
4. نبا(78) آيه23.
5. مائده(5) آيه69.
6. آل عمران(3) آيه 113-114.
7. مائده(5) آيه 82-84.
موفق باشید.