با سلام بنده دانشجوی 21 ساله هستم
بنده با توجه به فوت مادرم و همچنین ازدواج خواهرم با پدرم زندگی میکنم که اکنون با توجه به دانشجو شدنم در یه شهر دیگه دانشجو هستم
با توجه به سن و ایجاد نیازهای جدید مانند نیاز به یک رابطه عاطفی و نیاز به مسایل جنسی و فشارهای روحی نیاز دیده ام که ازدواج کنم آیا این نیازها ازدواج مرا توجیح میکند؟آیا با داشتن این نیازها بنده دارای شرایط ازدواج هستم؟‌
اگر شرایط بالا رابطه برای رابطه ازدواج کافی نیست لطفا راهنمایی کنید چیکار کنم

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
شكي نيست كه نياز با شرايط ازدواج دو چيز كاملاً متفاوت و جداگانه هستند و اين دو ربط چنداني به هم ندارند. مثلاً شايد شما نياز به وسيله نقليه داشته باشيد آيا به صرف نياز شما واجد پول خريد آن هم مي شويد؟ مسلما نه. شايد شما ده ها سال نيازمند يك چيز باشيد ولي هيچ گاه شرايط ارضاي آن را نداشته باشيد.
البته شايد منظور شما چيز ديگري است كه در هر صورت بايد گفت سن شما براي ازدواج دير يا زود نيست و شما بايد فارغ از نيازتان، به كسب شرايط اوليه ازدواج از جمله استقلال نسبي اقتصادي، پايان خدمت و شغل موقت يا دائم، پول پيش مسكن استيجاري و ... بپردازيد. اگر داراي چنين شرايطي هستيد مي توانيد همين فردا از طريق پدر يا ديگر محارم خود به خواستگاري سنتي از دختران دم بخت بپردازيد و اگر نيستيد بهتر است كه به جاي تمركز آسيب زا بر مسأله ازدواج (به يك عنوان يك نياز مشروع) به تمركز زدايي كامل از آن بپردازيد. در اغلب موارد تمركز بي پشتوانه بر يك امر عاطفي- جنسي مشروع مانند ازدواج به امور عاطفي جنسي نامشروع مي انجامد و اين امر به هيچ وجه به صلاح شما نيست. در شرايطي كه خود را فاقد مقدمات ضروري ازدواج مي بينيد بهتر است به جاي دامن زدن بر آتش نياز و بزرگنمايي و فاجعه سازي آن به ساده سازي و پيش پا افتاده سازي آن بپردازيد. مثلاً بهتر است به جاي خودتلقيني مكرر در زمينه ازدواج به القاي عدم نياز فوري به ازدواج بپردازيد. مثلاً با تمرين ذهني به طور مستمر به خود القا نماييد كه نياز عاطفي جنسي من صددردصد در كنترل من مي باشد و من بايد به جاي تمركز بر اصل ازدواج بر كسب مقدمات آن متمركز گردم.
تجربه شخصي من نشان مي دهد اگر ما به جاي اين كه شبانه روز به ازدواج بينديشيم به طور شبانه روزي به اتمام تحصيلات، اتمام سربازي كار و كسب در‌آمد (براي كسب مقدمات اوليه ازدواج) همت گماريم (و ازدواج رادر حاشيه ذهن خود قرار دهيم ) به مراتب براي ما بهتر و بي آسيب تر خواهد بود. از شما به عنوان يك دانشجوي 21 ساله توقع مي رود كه از همين فردا فارغ از بنيه اقتصادي ضعيف يا قوي پدر براي كسب درآمد مشروع و حلال خود بذري بپاشيد و با اشتغال ذهني و جسمي به كار، سعي در انحراف ذهني خود از نيازهاي عاطفي و جنسي خود نماييد. وقتي ذهن شما بي كار است چاره اي ندارد جز اين كه آن را با آب و تاب دادن نياز عاطفي و جنسي مشغول و پر نمايد.
سعي نماييد نيازهاي عاطفي تان را با همسالان و همجنسان خود پر نماييد و به هيج وجه اين نياز را به رابطه با جنس مخالف (به بهانه ازدواج در آينده اي نامعلوم) نكشانيد.
اين خويشتنداري جانانه موفقيت ازدواج شما را در آينده رقم خواهد زد و بر عكس.
در پايان ضمن تسليت درگذشت مادر گراميتان خاطر نشان مي سازم كه به دلايلي، شما در اين سن پختگي لازم براي كسب يك انتخاب ملاكمند و معيارمند همسر را نداريد و با فرض وجود همه مقدمات بايد كمي دورانديشانه تر و همه جانبه نگر تر به اين امر خطير يعني ازدواج ملاكمند بينديشيد. اگر شما چند سال بعد به يك ازدواج ملاكمند دست زنيد هزاران بار از ازدواج غيرملاكمند شما در همين فردا و پس فردا بهتر، پايدارتر و آرامش بخش تر است.
موفق باشید.