امام جماعت درمسجدالحرام درزمانی که پیامبراسلام درمدینه حضورداشتند چه کسی بوده است وبه طورکلی چه اشخاصی درزمان حیات پیامبر درسایر مساجد وسایر مکانهامثل مسجد قبا امام جماعت بوده اند.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پس از فتح مكه لازم بود براى تنظيم امور ادارى آن شهر كه به تازگى از دست مشركين خارج شده فرماندار لايق و مدبرى تعيين شود كه در كمال شايستگى به كارهاى مردم رسيدگى كند. پيشواى اسلام در ميان تمام مسلمين جوان بيست و يك سالهاى را بنام (عتاب بن اسيد) براى آن مقام بزرگ برگزيد و بنام وى فرمان صادر كرد.
اما تنها منبعي كه تصريح به امر پيامبر اسلام مبني بر نماز خواندن وي دارد كتاب السيره الحلبيه است كه در اين باره مي گويد:
عتاب ابن اسيد در آن روز سنش بيست و يكسال بود. رسول اكرم(ص) امر فرمود كه با مردم نماز بگذار عتاب ابن اسيد اول اميرى بود كه پس از فتح مكه اقامه نماز جماعت كرد.(1)
پيغمبر اكرم(ص) به عتاب ابن اسيد فرماندار برگزيده خود فرمود: آيا مىدانى تو را به چه مقامى گماردهام و بر چه قومى فرمانروا كردهام؟ تو را حاكم و امير اهل حرم خدا و ساكنين مكه معظمه نمودهام اگر بين مسلمين كسى را از تو شايستهتر مىشناختم حتما اين مقام را به وى محول مىكردم.(2)
عتاب ابن اسيد روزى كه از طرف پيشواى بزرگ اسلام به مقام فرماندارى مكه برگزيده شد همان گونه كه گذشت سنش در حدود بيست و يكسال بود انتصاب آن جوان به چنين مقام بزرگ باعث رنجش خاطر شديد رجال عرب و برزگان مكه شد زبان به شكايت و اعتراض گشودند و گفتند: رسول اكرم(ص) دوست دارد ما را حقير و پست باشيم به همين جهت جوان نورسى را بر مشايخ عرب و بزرگان حرم امير و فرمانروا كرده است.
سخنان گلهآميز مردم به سمع مبارك آن حضرت رسيد نامه مفصلى خطاب به مردم مكه نوشت و تاكيد كرد كه تمام مردم موظفند از عتاب ابن اسيد اطاعت نمايند و در پايان با جمله كوتاهى اعتراض بيجا بودن مردم را جواب داد:
و لا يحتج محتج منكم فى مخالفته بصغر سنه فليس الاكبر هو الافضل بل الا فضل هو الاكبر
هيچ يك از شما عتاب را اساس اعتراض قرار ندهد. زيرا كه بزرگى سن فضيلت و كمال معنوى انسان نيست. بلكه ميزان بزرگى انسان فضيلت و كمال معنوى است.(3)
پي نوشت ها:
1. برهان الدين حلبي، السيره الحلبي، بيروت، نشر دار المعرفه، ج3، ص104.
2. أسد الغابة فى معرفة الصحابة، عز الدين بن الأثير أبو الحسن على بن محمد الجزرى(م 630)، بيروت، دار الفكر، 1409/1989، ج 3، ص 452.
3. مجلسي، بحار الأنوار، ج 21، ص 123، ح 203.
موفق باشید.






