باسلام لطفا در مورد وضعيت روح در حالت كما و مرگ مغزي بگوييد آيا در اين حالتها بطور كامل از بدن خارج شده است يا نه؟ و اگر روح در بدن است چگونه اعضاي بدن را در مرگ مغزي اهدا مي كنند مگر جسم با روح زنده نيست پس مرگ مغزي هم اگر روح دارد زنده است كلاً مي خواهم بدانم در كدام مرحله روح از بدن خارج مي شود با مرگ مغز يا با ايستادن قلب ؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
روح انسان حقيقتي مجرد است (1) و در دو حالت از بدن او جدا مي شود مرگ و خواب؛ اين دو حالت شباهت بسيارى به هم دارند، ولى يك تفاوت عمده و اساسى ميانشان هست كه آن ها را از هم متمايز مى سازد و آن اين كه خداوند هم در مرگ و هم در خواب روح انسان را قبض مى كند، امّا در مرگ روح به طور كامل از بدن خارج مي شود و ديگر به بدن باز نمى گردد ، در نتيجه دستگاه هاي حياتي بدن آدمى تعطيل مى شود، ولى در خواب، روح به طور كمال با بدن قطع رابطه نمي كند و به همين خاطر فقط بخشى از دستگاه هاي بدن تعطيل مى شود .
خداوند مي فرمايد : «اللَّهُ يَتَوَفَّى الانفُسَ حِينَ مَوْتِهَا وَ الَّتِى لَمْ تَمُتْ فِى مَنَامِهَا فَيُمْسِكُ الَّتِى قَضَى عَلَيْهَا الْمَوْتَ وَ يُرْسِلُ الاخْرَى إِلَى أَجَل مُّسَمًّى ؛ (2) خداوند ارواح را به هنگام مرگ به تمامى باز مى ستاند و ارواحى را كه نمرده اند نيز به هنگام خواب مى گيرد؛ سپس ارواح كسانى را كه فرمان مرگ آن ها را صادر كرده، نگه مى دارد و ارواح ديگرى را [كه بايد زنده بمانند ] تا سرآمد [وقت ]معيّنى باز مى گرداند».
روح در اين زمان وارد در عالم مثال مي شود ؛ به عبارت روشن تر روح در حال خواب از بدن مادي ما تا حد زيادي فاصله گرفته و وارد عالم مثال و بدن مثالي مي شود و به سير خود ادامه مي دهد و عالم مثال همان عالمي است كه از آن به برزخ هم تعبير مي كنيم ؛ البته اين عالم و نظام حاكم بر آن شرايط و ويژگي هاي خاص به خود دارد، مثلا از زمان و مكان و حركت تهي نيست، اما زمان و مكاني متفاوت از زمان و مكان دنيوي دارد. آثار ماده مانند وزن و مقدار را دارا است، ولي آثار مادي آن با دنيا متفاوت است.(3)
اما در مورد حالت كما بايد گفت اگرمنظور از اين حالت همان حيات نباتي و منتقل شدن فرد به وضعيت مرگ مغزي كامل باشد بايد گفت كه اظهار نظر قطعي در اين مورد چندان آسان نيست اما احتمال مي رود اين همان مرگ واقعي باشد هرچند عرفاً مرگ محسوب نگردد ، در نتيجه مي توان احتمال داد كه در اين وضعيت روح فرد به طور كامل با عالم برزخ منتقل شده است ، زيرا اگر دستگاه هاي كنترل بدن را از وي جدا كنند در مدت كوتاهي حتما فعاليت بدني هم متوقف مي شود ؛ در عين حال مي توان احتمال داد تا زمان برقراري حيات نباتي حتي به دليل اتصال بدن به دستگاه فرد مرده كامل نيست و به عالم برزخ نرفته و نوعي خواب طولاني را تجربه مي كند و به هر حال به دليل فقدان درك دقيق از وضعيت روح در اين حالت نمي توان به طور دقق گفت كه روح فرد كجاست و آيا كاملا از بدن خارج شده يا نه ؟
به دليل همين اختلاف هم مراجع تقليد در صحت اهداء عضو فرد مرگ مغزي اختلاف نظر دارند و همه اين اجازه را نمي دهند ، زيرا فرد در اين وضعيت هم عرفاً زنده محسوب مي شود .
البته اگر ماهيت حالت " كما " ، نوعي افت هوشياري بدن باشد و امكان بازگشت براي فرد وجود داشته باشد- كه از نظر پزشكي حالت كماي واقعي همين گونه است- حالت كما يقينا نوعي خواب طولاني مدت و غير عادي است ؛ اما در هر دو صورت روح فرد در اين حالت نيز به عالم برزخ كه همان عالم مثال است منتقل مي شود.
پي نوشت ها:
1. آيه الله مصباح محمد تقي، آموزش فلسفه، سازمان تبليغات اسلامي، چاپ سوم، 1368، ج2، ص124.
2. زمر، آيه 42.
3. آيه الله مكارم، تفسير نمونه، نشر دارالكتب الاسلاميه ،تهران، بي تا، ج 14، ص 314.
موفق باشید.