من زني 31 ساله هستم با كه در يك اداره دولتي مشغول كارم. با توجه به اينكه قبلا يك واحد آپارتمان خريداري كرديم در حال حاضر تقريبا همه حقوق بنده و شوهرم صرف پرداخت اقساط وام مي شود. از طرفي يك فرزند كوچك 2 ساله دارم كه فعلا نزد مادرشوهرم است اما تا ماه ينده كه ان شاء الله به خانه خودمان برويم مجبورم او را به مهد كودك بسپرم. حداقل يك سالي طول مي كشد تا وام هايمان كمي سبك شود. مي خواهم بدانم آيا از نظر ديني، عرفي، عقلي و ... درست است كه من كودك خودم را به مهد كودك بسپارم. چون بعضي همكاران را مي بينم كه بچه شان در مهدكودك بي تابي مي كند و خود مادر هم از اين امر، پريشان است و آرامش ندارد. آيا اگر از كار خود دست بكشم، با توجه به موقعيت شغلي خوبي كه دارم، سال ها بعد كه بچه ام بزرگ مي شود مرا سرزنش نمي كند؟ آيا روزي خانواده به دست زن است يعني اگر من سر كار نروم خدا اين مقدار درآمد من را از جاي ديگر تامين مي كند يا خير؟ جايي شنيده ام كه روزي هر خانواده معلوم است و اگر زن و مرد هر دو كار كنند يا فقط يكي از آنها كار كند، فرقي در مقدار روزي آنها ندارد. لطفا راهنمايي كنيد.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ به پرسش شما را به دو بخش تقسيم مي كنيم. بخش اول به بررسي تاريخچه مختصري از تشكيل كودكستان ها در كشورهاي غربي، ويژگي سني كودكاني كه به مهدكودك سپرده مي شوند و مزايا و معايب و در نهايت به بررسي راهكارهايي براي كمتر كردن آسيب هاي احتمالي كودكستان ها. بخش دوم نيز به بررسي اشتغال براي زنان مي پردازيم.
در اواخر قرن هجدهم زماني كه تعدادي از كشورها صنعتي شدند، عده اي از پدر و مادرها مجبور بودند روزها را كاركنند، بنابراين ضرورت داشت كودكان خود را در محلي نگهدارند، در نتيجه خانه هايي براي نگهداري كودكان آن ها در سنين قبل از مدرسه به وجود آمد. عده اي از متخصصين تعليم و تربيت توصيه كردند كه به اين كودكان در چنين خانه هايي نيز آموزش اجتماعي و علمي داده شود و روش هايي را توصيه كردند كه امروزه نيز ادامه دارد. اما متاسفانه در آن زمان چيزي كه مورد غفلت واقع شده بود، نيزا بيولوژي كودك در چنين خانه هايي در سنين قبل از مدرسه به محبت و مهرباني اي بود كه كودك در خانه خود از پدر و مادرش مي ديد. بنابراين رفته رفته مطالعاتي در اين زمينه انجام شد و دوران قبل از مدرسه را به دو دوره تقسيم كردند. يكي اوائل كودكي يعني سه سال اول و ديگري سه سال دوم.
سه سال اول عمر كودك دوراني است بسيار حساس، زيرا در اين دوران مغز كودك به سرعت رشد مي كند و رشد آن بيشتر از همه اعضاي بدن مي باشد. 50 درصد وزن مغز كودكان در سال اول تشكيل مي شود و درانتهاي سال سوم 80 درصد مغز از نظر وزني تشكيل شده است. بنابراين اين دوران از نظر رشد مغز و فراگيري بسيار حساس است و كودك تحت تاثير محيط خود قرار مي گيرد و شخصيت او در اين دوره شكل مي گيرد و اين قالب شخصيتي اوست كه تا آخر عمر ادامه خواهد يافت، ولي متاسفانه اين دوران بسيار حساس از نظر آموزش دادن كاملا فراموش شده است و به آن توجه نمي شود.
تحقيقات و بررسي ها نشان داده است كه آموزش دادن در اين دوران اثر طولاني و عميقي در سنين بزرگسالي خواهند گذاشت. امروزه مسلم شده است كه حتي تماس نزديك مادر و نوزاد در ساعات اول بعد از تولد و روزهاي اول عمر كودك اثراتي روي نوزاد خواهد گذاشت كه در شكل گرفتن در روابط اجتماعي آينده كودك بسيار موثر مي باشد.
در اواخر سه سال اول عمر، وابستگي كودك به والدين خود به تدريج كمتر مي شود و به تدريج رشد اجتماعي كودك بيشتر مي گردد و حس استقلال در او ظاهر مي شود و كودك در سنين سه و نيم تا چهار سالگي است كه قادر خواهد بود چند ساعتي را از افرادي كه دائما با آن ها بوده و با آن ها به سر مي برده است، دور شود. در اين موقع است كه بجاست كودك در محل ديگر غير از خانه و محيطي كه در آن زندگي مي كند سپرده شود مخصوصا كودكاني كه خواهر و برادر بزرگتر از خود در خانه ندارند.
كودكان در سه سال اول كودكي خود چون معمولا به وسيله پدر و مادر و در بعضي اوقات به وسيله پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نگهداري مي شوند و در دامان آن ها بزرگ مي شوند، بنابراين آنچه را ياد مي گيرند از آن هاست و هم چنين از برادر و خواهر هاي خودشان و از كودكان ديگر فاميل. اگر گودك از سن سه تا شش سالگي به كودكستان سپرده شود با كودكان ديگر و يا بزرگسالاني كه قبلا با آن ها تماس نداشته است برخورد خواهد كرد و با گفت و شنودهاي آن ها و بله و نه آن ها روبرو خواهد شد و چون به او مسئوليت داده مي شود و از او مسئوليت خواسته مي شود بنابراين دائما ياد مي گيرد و آموزش مي بيند و در نتيجه با ضوابط فرهنگي و اصول اجتماعي كه در محيط او وجود دارد آشنا خواهد شد.
اما چند توصيه تكميلي:
1. سپردن كودك در خارج از خانه و به كودستان بايد به تدريج انجام گيرد، در روزهاي اول مدت كوتاهي مثلا يكي دو ساعت باشد و سپس به تدريج زمان آن افزايش يابد؛ و بهتر است ماندن كودك در كودكستان براي مدتي فقط نصف روز باشد تا كودك تحت فشار جدائي از فاميل خود قرار نگيرد.
2. همانطور كه گفتيم كودكاني كه سن آن ها سه سال تمام باشد بايد به كودكستان سپرده شوند (در غير اينصورت كودكستان تبديل به مهدكودك و محل نگهداري كودكان خواهد شد كه براي كودك شما مي تواند مشكلات خاص خودش را داشته باشد؛ مشكلاتي مثل بي توجهي پرستار به گريه و خواسته هاي اوليه كودك)؛ بنابراين به شما توصيه مي كنيم بهتر است نهايتا كودك خود را نزد يكي از آشنايان مورد اعتماد و با ايمان بگذاريد و حتي هزينه نگهداري را هم با جان و دل به او تقديم كنيد.
در قسمت بعدي پاسخ بايد گفت: در زمينه اشتغال زنان در بيرون منزل نمي توان براي تمام افراد جامعه نسخه يكساني ارائه كرد. تفاوت هاي فردي و ويژگي هاي شخصيتي، نيازهاي فرد و اجتماعي، شرايط محيطي و فرهنگي و غير آن، هر كدام اقتضاهايي دارد كه مي تواند اشتغال را براي فردي توجيه پذير و معقول و براي ديگر آسيب زا و توجيه ناپذير كند.
بايد توجه داشت كه تمام اين پيامدها اشتغال زنان موجب نمي شود كه با يك ديد افراط گونه مانع تعالي روح و شخصيت زن شد. بلكه بايد با بكار بستن راهكارهايي آسيب ها و پيامدهاي منفي اشتغال زنان در بيرون از منزل را كاهش داد.
در نهايت توجه به دو نكته ذيل مي تواند نقش زن در پويايي زندگي خانوادگي را نمايان تر كند.
1. توجه به ارزش و اهميت خانه و خانه داري. پيامبر اكرم (ص) فرمود: هر زني كه در خانه همسر خود كاري انجام دهد و هدف او اصلاح امور خانواده باشد، خداوند نظر رحمت بر او مي افكند و هر كه خدا نظر رحمت بر او كند، هرگز عذاب نخواهد شد (شيخ طوسي، ص 618). امام علي (ع) فرموده اند: جهاد زن خوب شوهر داري است. (مجلسي، بحارالانوار، ج 103، ص 252)
2. توجه به ارزش نقش مادري و اهميت تربيت فرزند. پيامبر اكرم (ص)فرمود: بهشت زير پاي مادران است و رواياتي ديگر كه بيان گر نقش كليدي مادر در خانواده است.
بنابراين با توجه به اين توصيه ها به بررسي سود و زيان هاي شغل اداري بپردازيد و در صورتي كه واقعا مشكلات مالي و رفع آن ارجحيت داشت، با يك برنامه ريزي سنجيده، به گونه اي عمل كنيد كه هم به تربيت فرزند رسيدگي كرده باشيد و هم به رفع مشكلات زندگي. البته از اين نكته مهم هم نمي توان غفلت كرد كه با توجه به شرايط موجود تقسيم مسئوليت كار و زندگي و تربيت فرزند بايد به صورت مساوي ميان شما و همسر گراميتان تقسيم شود. پس از ايشان بخواهيد تا در فرايند برنامه ريزي نقشي فعال داشته باشد و به اين وسيله مسئوليت پذيري او را نيز افزايش دهيد.
اما نكته نهايي اينكه در هر شرايطي زن و شوهر مي بايست پشت و پناه و تكيه گاه هم باشند. خلق نيكو، خوش رفتاري، شادكامي و دلگرمي دادن به يكديگر را فراموش نكنيد؛ به اميد آينده اي بهتر.
موفق باشید.






