به نا م خدا

با سلام

یک سوال که این روزها زیاد مطرح می شود این است که آیا اسلام مرزهای کشورها را به رسمیت می شناسد یا نه ؟

به عنوان مثال آیا به هر دلیل می توان در مرز کشور دیگر عملیات نظامی و یا حمایت نظامی انجام داد یا خیر ؟

مثلا گفته می شود که امام خمینی (ره) با اعزام نیروی نظامی به لبنان مخالفت نمودند.
در حالی که امروز به طور رسمی بیان می شود که موشک های حماس توسط ایران داده شده است و یا حمایت علنی مقام معظم رهبری از حزب الله لبنان.

اینجانب به شخصه ، معتقدم که اسلام مرز ندارد ، چون در غیر این صورت به معتی عدم اتحاد بین کشورهای مسلمان است ، لذا می خواستم اگر از احادیث و یا روایات و عملکرد ائمه اطهار علی الخصوص حضرت امیرالمومنین (ع) در این زمینه موجود است بفرمایید (مثلا هنگام حمله عمر به ایران حضرت علی (ع) چه کردند (حمایت کردند ، نهی کردند ، ....؟)) .

یکی از صحنه هایی که امروز غبار فتنه دارد ، صحنه سوریه است که درگیری بین کفار سلفی ، آمریکا و اسرائیل با بشار اسد است. همه می دانند که اسد علیه سلام نیست و دیکتاتور و ظالم است. ایران از اسد حمایت می کند ، آیا مجاز به حمایت نظامی و ... هست یا نه. چون عده ای می گویند این کار دقیقا مانند دخالت انگلیس در ایران در فتنه 88 است ، انگلیس از هم فکران خود حمایت می کند و ما هم از هم فکران خود. و اصلا شاید مردم سوریه نخواهند مقاومت کنند نخواهند ما حمایت کنیم تا این قائله پایان یابد.

مورد دیگر این است که عده ای می گویند که امام خمینی (ره)فرموده اند به محض اینکه ولی قفیه گناه کند از ولایت ساقط می شود ، به نظر خود من این اشتباه است چون باعث می شود که در زمان غیبت نتوان ولی فقیه داشت چون معصوم نداریم. لطفا بفرمایید آیا امام خمینی (ره) این مطلب را مطرح نموده اند یا خیر و در صورت مثبت بودن جواب ، پاسخی با توجه به قرآن وجود دارد.

در ضمن مرجع تقلید اینجانب مقام معظم رهبری می باشد.
لطفا سوالات را به صورت مجزا پاسخ فرمایید.

پرسش: آيا اسلام مرز دارد ؟
1 -يك سوال كه اين روزها زياد مطرح مي شود اين است كه آيا اسلام مرزهاي كشورها را به رسميت مي شناسد يا نه ؟
به عنوان مثال آيا به هر دليل مي توان در مرز كشور ديگر عمليات نظامي و يا حمايت نظامي انجام داد يا خير ؟
مثلا گفته مي شود كه امام خميني (ره) با اعزام نيروي نظامي به لبنان مخالفت نمودند.
در حالي كه امروز به طور رسمي بيان مي شود كه موشك هاي حماس توسط ايران داده شده است و يا حمايت علني مقام معظم رهبري از حزب الله لبنان.

اينجانب به شخصه، معتقدم كه اسلام مرز ندارد، چون در غير اين صورت به معتي عدم اتحاد بين كشورهاي مسلمان است، لذا مي خواستم اگر از احاديث و يا روايات و عملكرد ائمه اطهار علي الخصوص حضرت اميرالمومنين (ع) در اين زمينه موجود است بفرماييد (مثلا هنگام حمله عمر به ايران حضرت علي (ع) چه كردند (حمايت كردند، نهي كردند ، ....؟)) .

يكي از صحنه هايي كه امروز غبار فتنه دارد ، صحنه سوريه است كه درگيري بين كفار سلفي ، آمريكا و اسرائيل با بشار اسد است. همه مي دانند كه اسد عليه سلام نيست و ديكتاتور و ظالم است. ايران از اسد حمايت مي كند ، آيا مجاز به حمايت نظامي و ... هست يا نه. چون عده اي مي گويند اين كار دقيقا مانند دخالت انگليس در ايران در فتنه 88 است ، انگليس از هم فكران خود حمايت مي كند و ما هم از هم فكران خود. و اصلا شايد مردم سوريه نخواهند مقاومت كنند نخواهند ما حمايت كنيم تا اين قائله پايان يابد.

پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
همانطور كه شما اشاره نموديد اسلام مرز جغرافيائي ندارد، آنچه كه اسلام به عنوان مرز مطرح مي كند، مرزه عقيدتي است، يعني اينكه همه مسلمان ها -درهرجاي كه هستند- عضو امت وحده هستند. به عبارت ديگر: بر اساس اصول و آموزه‏هاى دينى، جامعه اسلامى پيكره واحدى است: "ان هذه امتكم امةً واحدةً و انا ربكم فاتقون"(1) براساس اين آيه، همبستگى عميقى بين همه مسلمانان دنيا ـ صرف نظر از هرگونه مرزبندى و جغرافيايى به جهت وحدت كلمه و اعتقاد به تعاليم الهى- وجود دارد. همدردى، همدلى و همنوايى، يكى از خصايص بارز و برجسته امت اسلامى است كه دل‏هاى آنان را به يكديگر نزديك مى‏كند. حكايت مؤمنان در دوستى و مهربانى چون اعضاى يك پيكر است؛ وقتى يكى از آنها رنجور مى‏شود، ديگران به مراقبت و حمايت از او همداستان مى‏شوند. همبستگى عميق اسلامى، تعاون اسلامى را همراه دارد؛ بدين معنا كه مسلمانان در همه امور و شؤون مشترك اجتماعى، اقتصادى و سياسى خود، موظف به هميارى يكديگرند؛همان گونه كه قرآن مي گويد:"و تعاونوا على البر و التقوى و لاتعاونوا على الاثم و العدوان." (2) بر اين اساس، همگان مسؤول همديگرند. پيامبر مى‏فرمايد:
«مَنْ اَصْبَحَ وَ لَمْ يَهتمَّ بامورِ المُسلمين فَليَس بمُسلِم"(3) ،يعنى هر كس در انديشه كارهاى مسلمانان نباشد ،مسلمان نيست. البته اسلام به مرزهاي كشورهاي ديگر احترام مي گذارد و اجازه دخالت نظامي در كشورهاي ديگررا نمي دهد، از اين رو است كه. اسلام مردم را به صلح ومدار فراخوانده وبه حسن روابط با كشور ها را سفارش نموده است، اما اگر انساني موردظلم قرار گرفت ، اسلام مسلمانان را موظف مي كند كه به آنان كمك نمايند، حال ممكن است اين كمك در قالب مواد غذاي باشد يا كمك هاي نظامي:" وَ مالَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في سَبيلِ اللهِ وَالْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَالنِّساءِ وَالْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا اَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظّالِمِ اَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَليّاً وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً"(4)، [چرا در راه خدا و در راه مردان و زنان و كودكاني كه (به دست ستمگران) تضعيف شده‏اند پيكار نمي‏كنيد؟ همان مظلوماني كه مي‏گويند خدايا! ما را از اين شهر (مكّه) كه اهلش ستمگرند بيرون ببر و براي ما ازسوي خود يار و ياوري قرار ده!
كمك وحمايت ما از لبنان نيز بر اساس دستور دين و منافع ملي صورت مي گيرد. البته اين امر تابع شرايط زمان مي باشد، يعني اينكه گاهي شرايط اقتضا مي كند كه به لبنان كمك نمائيم، اما گاهي اين امر صورت نمي گيرد، زيرا ممكن است اين امر بهانه شود كه دشمن ظلم و جنايت بيشتر نسبت به لبنان انجام دهد. شايد بر اين اساس باشد، كه بر اساس تشخيص رهبران ايران، گاهي به لبنان كمك مي نماييم ودرشرايط ديگر اين امر صورت نمي گيرد .و همچنين كمك به جاهاي ديگر.
پي نوشت ها:
1. مؤمنون، آيه 52.
2. مائده، آيه 2.
3. شيخ كلينى‏، الكافي ناشر اسلاميه‏، ج2، ص 165.
4. نساء، آية75.
پرسش: امام خميني و گناه ولي فقيه
2 -مورد ديگر اين است كه عده اي مي گويند كه امام خميني (ره)فرموده اند به محض اينكه ولي قفيه گناه كند از ولايت ساقط مي شود، به نظر خود من اين اشتباه است چون باعث مي شود كه در زمان غيبت نتوان ولي فقيه داشت چون معصوم نداريم. لطفا بفرماييد آيا امام خميني (ره) اين مطلب را مطرح نموده اند يا خير و در صورت مثبت بودن جواب ، پاسخي با توجه به قرآن وجود دارد.
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از ديدگاه شيعه رهبر بايد داراي شرايطي، مانند فقاهت، عدالت و مديريت باشد، در صورت تحقق اين شرايط، مي تواند حكومت كند، بر اين اساس ولي فقيه بايد واجد همه شرايط مورد نظر باشد. اگر فقيه تنها مديريت سياسي داشته باشد، اما فقاهت و عدالت نداشته باشد، نمي تواند رهبري جامعه را عهده دار گردد. در روايات متعدد به شرايط ، رهبري اشاره شده است، مثلا دربرخي روايات كلمه (فقها ) ذكر شده است، يعني رهبربايددين شناس وقانون دان باشد. در برخي روايات ديگر از مديريت رهبري سخن به ميان آمده است، چنانكه علي (ع) فرمود: " ايهاالناس ان احق الناس بهذا الامر اقواهم عليه و اعلمهم با مر الله فيه " (1) اي مردم! سزاوارترين مردم به امر خلافت توانا ترين آنان به آن و دانا ترين آنها نسبت به دستورات خداوند در امور مربوط به حكومت است. در روايات ديگر هم بر اصل ولايت فقيه وهم برشرايط آن اشاره شده است. رسول خدا (ص) مى فرمايد: اللهم ارحم خلفايى! قيل يا رسول الله: و من خلفائك؟ قال: الذين يأتون من بعدى، يروون حديثى و سنتى ; خدايا، جانشينان مرا رحمت فرست! پرسيدند: يا رسول الله ! خلفا و جانشينان تو كيانند؟ فرمود:آن ها كه بعد از من مى آيند و حديث و سنت مرا نقل مى كنند. (2) همچنين رسول خدا (ص) فرمود: الفُقَهاءُ اُمناءُ الرُّسُلِ مالَم يَدْخُلُوا فى الدُّنْيا" ؛(3) فقيهان تا زمانى كه دنيا زده نشده اند، امين و مورد اعتماد پيامبران هستند. امام زمان (ع) نيز از فقها به عنوان حجت و نايب خود ياد كرد و فرمود:"و اَمّا الحَوادِثُ الواقِعَهُ فَارُجِعُوا فيها اِلى رُواهِ اَحاديثِنا فَأِنَّهُمْ حُجَّتى عَلَيْكُمْ وَاَنَا حُجَّهُ اللّهِ عَلَيْهِم..."(4)؛ امّا حوادث جديدى كه اتفاق مى افتد، درباره آن ها به راويان حديث ما رجوع كنيد; زيرا آن ها حجّت من بر شمايند و من حجت خدا بر آن ها هستيم.از امام حسين (ع) نقل است: «مجارى الامور و الاحكام على ايدى العلماء باللّه و الامناء على حلاله و حرامه؛(5) مجارى امور و دستورهاى الهى بر دست علماى ربّانى و امينان حلال و حرام مى باشد». همچنين روايات دلالت دارند كه فقها بايد با تقوا باشد، از جمله در تفسير امام عسكرى (ع) آمده است: فقيهانى كه خود را از گناه نگه دارند، حافظ دين خدا و مخالف با هواى نفسانى باشند، بر عوام است از آنان تبعيت كنند. (6)
بر اين اساس امام را حل عقيده دارد كه اگر ولي فقيه، شرايط ولايت، يعني عدالت وفقاهت را از دست داد، از اين مقام عزل مي گردد، يعني اگر فقيه گناهي منافي عدالت انجام داد، حق ولايت ندارد، اما اگر ولي فقيه اشتباه كرد، عزل نمي شود، زيرا رهبر جامعه نيز، مانند انسان ها ي ديگر جايز الخطا است، با اين تفاوت كه ضريب اشتباه وي محدود تر مي باشد. اگر صرف اشتباه ولي فقيه موجب عزل مي گرديد، امام زمان (ع) ، فقيها ن را نايب خود قرار نمي داد. امام راحل عقيده دارد ولايت فقيه نه تنها منجر به استبداد نمي گردد، بلكه از استبداد جلو گيري مي كند :"
استبداد را ما مى‏خواهيم جلويش را بگيريم. با همين ماده‏اى كه در قانون اساسى است كه ولايت فقيه را درست كرده اين استبداد را جلويش را مى‏گيرند. آنهايى كه مخالف با اساس بودند مى‏گفتند كه اين استبداد مى‏آورد. استبداد چى مى‏آورد. استبداد با آن چيزى كه قانون تعيين كرده نمى‏آورد. بلى ممكن است كه بعدها يك مستبدى بيايد. شما هر كارى‏اش بكنيد مستبدى كه سركش است بيايد هر كارى مى‏كند. اما فقيه مستبد نمى‏شود. فقيهى كه اين اوصاف را دارد عادل است، عدالتى كه يك كلمه دروغ او را از عدالت مى‏اندازد، يك نگاه به نامحرم او را از عدالت مى‏اندازد، يك همچو آدمى نمى‏تواند خلاف بكند..."(7)
درباره ولايت فقيه به كتاب هاي زير مراجعه فرماييد:
-پرسش و پاسخ هاي درباره ولايت فقيه، مصباح يزدي
-ولايت فقيه، محمد هادي معرفت
-ولايت فقيه، آيت الله جوادي آملي
-ولايت فقيه، امام خميني
- فقه سياسي ، عميد زنجاني
-ولايت فقيه ،حجة‌الاسلام هادوي تهراني
پي نوشت ها:
1. نهج البلاغه فيض الاسلام تهران، چاپ آفتاب، خطبه ۱۷۲، ص۵۵۸
2. حر عاملي، وسائل الشيعه، تحقيق شيخ محمد رازي، بيروت، دار احياءالتراث العربي، ج 18، ص 65.
3. شيخ كليني، كافي، تحقيق علي أكبر غفاري، تهران، دار الكتب الإسلامية، چاپ چهارم، 1365 ش، ج 1، ص 147.
4. شيخ صدوق، كمال الدين و تمام النعم، قم، مؤسسة نشر إسلامي وابسته به جماعة مدرسين، ص 485.
5. تحف العقول، ابن شعبة الحراني، تحقيق تصحيح و تعليق: علي أكبر الغفاري، قم، مؤسسة نشر إسلامي وابسته به جامعة مدرسين، سال چاپ 1363، ص 238.
6. بحارالانوار، ج 6، ص 60؛ وسائل الشيعه، شيخ حر عاملي، تحقيق شيخ محمد رازي، بيروت، دار احياءالتراث العربي، ج 18، ص 95 - 94 .
7. صحيفه امام، موسسه تنظيم نشر آثار امام خميني، ج‏11، ص 465.

موفق باشید.