سلام علیکم
در زیارت جامعه کبیره داریم ....وقادت الامم....:
1-ایا مقام ولایت است(به اذن الله) که دانه را می رویاندوایا اوست که زمام تدبیر همه موجودات به دست انهاست.چون موجودات هم امتی هستند و حرکت دارند وحرکت انها همین رشد انهاست.
2-ایا ولی میتواند در شخصی تصرف کند و حرکتی در وی ایجاد کند چون انها هستند که قادت الامم هستند.
لطفا با شواهدی از ایات و روایات توضیح دهید.
التماس دعا
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در اين بخش از زيارت، ائمّه اطهار (عليهمالسلام) به عنوان قائد و رهبر اُمم معرفي شدهاند. اين رهبري، عموميت دارد و شامل رهبري مادي و معنوي ميشود، چنان كه امم نيز عام است و امتهاي گوناگون را در بر ميگيرد. بنابر اين، هر امتي در هر زمان و مكاني از فيضي مادي يا معنوي بهرهمند شد از بركت وجودي ائمّه اطهار (عليهمالسلام) است. سرّش آن است كه آن پيشوايان نور، مجاري هرگونه فيض تكويني و تشريعي خدا هستند و به واسطه آنها ارتباط بين عالم امكان و واجب تعالي برقرار ميشود ممكن نيست فيضي مادي يا معنوي از جانب حق تعالي تنزّل پيدا كند و ممكن الوجودي از فيض واجب الوجود بهرهاي بگيرد و ائمّه اطهار (عليهمالسلام) واسطه آن نشده باشند.
و فرقي نيست آن فيض به عالم فرشتگان برسد يا به عالم انسانها، حيوانات، نباتات ياجمادات.
علامه مجلسي (رحمهالله) در شرح نخستين حديث اصول كافي ميگويد:
براساس اخبار و روايات، تمام علوم و حقايق به وساطت ائمّه اطهار (عليهمالسلام) بر ساير مخلوقات، حتي فرشتگان و پيامبران افاضه ميشود.
سپس نتيجهگيري ميكند و ميگويد: با اخبار مستفيضه ثابت شده است كه ائمّه اطهار (عليهمالسلام) وسيلههاي ارتباط بين خلق و حق تعالي در افاضه هرگونه رحمت، علوم و كمالات به جميع خلق هستند و هر چه توسل و اذعان به فضل آنان بيشتر باشد، جوشش فيض خداي تعالي بيشتر خواهد بود؛ و قد ثبت فى الأخبار أنّ جميع العلوم والحقايق ...(1).
افزون بر اين، شعاع رهبري و زعامت آن ذوات نوراني از عالم بشريت فراتر ميرود و مجموعه نظام كيهاني با همه موجودات و مخلوقاتش را دربرميگيرد.
نمونههايي از رهبري امامان (عليهمالسلام)
يكي از شيعيان امام باقر(ع) هنگام ورود به خانه آن حضرت، مرتكب خلافي شد. امام باقر(ع) از داخل منزل فرياد برآورده، فرمودند: «أُدخُل لا أُمّ لك». وقتي وارد شد به او فرمود: چرا چنين كردي؟ گفت: ميخواستم شما را بيازمايم كه آيا از پشت در و ديوار هم متوجه ميشويد يا نه؟ امام باقر(ع) فرمود:
راست گفتي، قصد تو امتحان بود، ولي بدان كه اگر اين در و ديوار بتواند حجاب و مانع چشمان ما باشد پس بين ما و شما فرقي نخواهد بود.
آنگاه فرمود:
مبادا ديگر تكرار شود؛ روى عن أبى الصباح الكنانى قال: صرتُ يوماً إلي باب أبى جعفر(ع) فقرعت الباب فخرجتْ إلىّ وصيفةٌ ناهد فضربتُ بيدى علي رأس ثديها فقلتُ لها: قولى لمولاكِ إنى بالباب، فصاح من آخر الدار «أُدخل لا أُمّ لك فدخلتُ وقلتُ: ما أردتُ ريبةً ولا قصدتُ إلّا زيادةً فى يقينى، فقال عليه السلام: صدقتَ، لئن ظننتم أنّ هذه الجدران تَحْجب أبصارَنا كما تَحْجب أبصارَكم إذاً لافرق بيننا وبينكم، فإياك أن تعاود لمثلها»(2).
ابوبصيرميگويد:
در كوفه به زني قراءت قرآن ميآموختم، روزي با او مزاحي كردم. چون در مدينه بر امام باقر(ع) وارد شدم، عتابم كرد و فرمود: كسي كه در خلوت مرتكب خلاف ميشود خدا نسبت به او اعتنايي ندارد، به آن زن چه گفتي؟ (چرا با او مزاح كردي؟) من از شرمندگي صورتم را گرفتم و توبه كردم. امام باقر(ع) به من فرمود: تكرار مكن؛ عن أبى بصير قال: كنت أُقريء إمرأةً القرآن بالكوفة فمازَحْتُها بشىءٍ، فلمّا دخلتُ علي أبى جعفر(ع) عاتبنى و قال:«من ارتكب الذنب فى الخلاء لم يعبأ الله به، أىّ شىء قلت للمرأة؟ فغطيتُ وجهى حياءً وتبتُ، فقال(ع): لاتعد»(3).
بنابراين، آنها رهبراني هستند كه تمام امتها را با اعمالشان، در تمام شرايط، به شكل مناسب و به فراخور حالشان رهبري ميكنند، ليكن كساني از نسيم رباني اين رهبري بهرهمند ميشوند كه خود را در مسير آن رهبري قرار دهند. چنانكه هدايت الهي نيز فقط دست كساني را ميگيرد كه دريچه قلبشان را به سوي آسمانِ معنا بگشايند تا شعاع وحي الهي قلب آنان را حياتي مجدد ببخشد:
(ذلك الكتاب لا ريب فيه هدي للمتقين)(4)؛ در آن كتاب [كه شما از حريم عظمتش دور هستيد] شك راه ندارد و هدايت براي تقوا پيشگان است.
بنا براين تصرفات ائمه(ع) به اذن خدا و بر اساس شرائط و لياقت افراد هست نه بدون حساب و در نظر گرفتن ظرفيتها .
براي توضيح بيشتر مراجعه فرماييد به كتاب ادب فناي مقربان، 4
پي نوشت ها:
1. كليني، محمد بن يعقوب، الكافي، ج 1، ص 198.
2. علامه مجلسي، محمد باقر، بحارالانوار، بيروت، ج46، ص248، ح40.
3. همان، ص 47.
4. آيه الله جوادي آملي، ادب فناي مقربان، نشر اسرا، ج1، ص210.
موفق باشید.






