با سلام و خسته نباشید
در حال حاضر تنها نمونه از حکومت اسلامی که عملی شده است، حکومت امام علی و پیامبر است. آیا در حکومت این دو بزرگوار، مصلحت اندیشی جایی داشته است؟ اگر جواب مثبت است لطفا نمونه ها را ذکر کنید.

مثلا در اتفاقات سال 88، بعد ار اینکه آیت الله رفسنجانی به رهبر نامه دادند که من باید در مقالبل تهمت هایی مه به من زده شده، در تلویزیون از خود دفاع کنم، امام خامنه ای نامه ای نوشتند و گفتند که حق با شماست اما در شرایط کنونی ، صلاح نیست. خب اینجا حق مسلم یک فرد برای مصلحت زیر پا گذاشته میشود. آیا این توجیه دینی و نمونه ی اتفاق افتاده در حکومت دینی دارد؟

ممنون بابت توجه شما.

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
عمدتا امام علي در مواردي كه مصالح اسلام ومسلمين را در امري مي ديدند مانند سكوت در برابر غصب خلافت و يا بدعت هايي كه ممانعت با آن و جلو گيري از آنها اعتراض مسلمانان را در پي داشت تنها به مخالفت با آن مي پرداخت مانند صلات تراويح. (1) و يا اگر مجازات مجرمان و خائنان داراي مفسده اي بيشتر از مصلحت مجازات بود آنان را عفو مي نمود مانند عفو عايشه در جنگ جمل، دستور منع تعقيب و قتل مجروحان، عفو مروان حكم، عفو عبدالله بن زبير وغيره(2)
در باره سياست آن حضرت در مورد كساني كه به بيت المال دست اندازي كرده بودند، مي‌توان گفت: يكي از سياست‌هاي امام برقراري عدالت در همه صحنه‌ها از جمله در توزيع، تقسيم و صيانت از بيت‌المال بود. يكي از برنامه‌هاي امام اين بود كه اموال غصب شده‌، يا‌ آن را كه برخي ناعادلانه گرفته‌اند، به بيت‌المال برگردانده شود، از اين رو امام علي(ع) فرمود:« به خدا سوگند، بيت‏المال تاراج رفته را هر كجا بيابم، به صاحبان اصلي آن باز مي‏گردانم، گرچه با آن ازدواج كرده و يا كنيزي خريده باشند، زيرا عدالت، براي گشايش است. آن كس كه عدالت بر او گران آيد، تحمل ستم براي وي سخت‏تر است.»(3)
اما اينكه آيا امام توانست همه آنچه بيان كرد، انجام دهد؟ بايد گفت: حضرت در برخي موارد در اين امر موفق بود. بدين معنا كه امام برخي از اموال را- كه برخي به ناحق گرفته بودند - به بيت المال بر گرداند، چنان كه ابن ابي الحديد مي‏نويسد:
علي (ع) فرمان داد تا ابزار جنگي و شتراني را كه به عنوان زكات در خانه عثمان بود، به بيت‏المال برگردانند. به اموال شخصي عثمان تعرض نكنند. وقتي اين خبر به گوش عمروعاص رسيد، نامه‏اي براي معاويه نوشت به اين مضمون:
هر كاري كه ممكن است انجام بده، چرا كه پسر ابي طالب همه اموالي را كه جمع آوري كرده‏اي، خواهد گرفت.(4)
اما اين موفقيت در همه موارد نبود. و اين به جهت مصالح برتري بود كه وجود داشت، يا عملاً امكان استرداد آنها ممكن نبود.
براي آگاهي بيشتر ر.ك: ذاكري، علي اكبر، سيماي كارگزاران علي بن ابي طالب(ع)، دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم، 1378.
پي نوشت ها:
1. نماز تراويح نمازي است كه اهل سنت به عنوان نماز مستحبي در شب‌هاي ماه رمضان به صورت جماعت به جا مي‌آورند و اين شيوه و سنتي است كه از عمر، خليفة دوم بر جاي مانده است. سلطان الواعظين شيرازي، شب‌هاي پيشاور،تهران، 1376 ق ،چاپ دوم، ص 708 -710 ؛ ابو صلاح حلبي، تقي؛ تقريب المعارف، بي جا، 1417 ه‍ . ق، ص 347.
2. المختصر فى اخبار البشر تاريخ ابى الفداء، ابوالفداء عمادالدين اسماعيل (م 732 ه) ذِكرُ اَخبارِ عَلىِّ بنِ ابى طالب رَضى اللهُ عَنه، مطبعة الحسينية المصرية،قاهره،ج 1،ص 172.
3.نهج البلاغه، خطبه 15،شرح نهج البلاغه ابن ابي الحديد، ناشر كتابخانه آيه الله مرعشي نجفي ، چاپ1337، قم،، ج 1، ص 27.
4.همان.

موفق باشید.