دلایل عقلی ضرورت انتخاب امام از سوی خدا چیست؟
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در ابتدا بايد گفت: در تفكر اسلامي، تحقق يافتن هدف از آفرينش انسان منوط به راهنمايي وي به وسيله وحي است. حكمت الهي و لطف او اقتضا داشته كه پيامبراني را مبعوث فرمايد تا راه سعادت دنيا و آخرت را به بشر بياموزند و اين نياز را بر طرفسازد.
نيز به تربيت افراد مستعد بپردازند و آنها را تا آخرين مرحله كمالي كه برايشان ميسّر است برسانند. همچنين در صورتي كه شرايط اجتماعي مساعد باشد، اجراي قوانين اجتماعي دين را بر عهده گيرند.
اسلام همگاني و جاوداني و نسخ ناشدني است. بعد از پيامبر اسلام، پيامبري نخواهد آمد. ختم نبوت در صورتي با حكمت بعثت انبيا وفق ميدهد كه آخرين شريعت آسماني پاسخگوي همه نيازهاي بشر باشد و بقاي آن تا پايان جهان تضمين شده باشد.
هنگامي اسلام ميتواند به عنوان يك دين كامل و پاسخگوي نيازهاي همه انسان ها تا پايان جهان مطرح باشد كه در متن دين، راهي براي تامين مصالح ضروري جامعه و انسانها، پيش بيني شده باشد. مصالحي كه با رحلت پيامبر در معرض تهديد و تقويت قرار ميگرفت و اين راه چيزي جز نصب جانشين شايسته براي رسول اكرم نخواهد بود؛ جانشيني كه داراي علم خدادادي باشد تا بتواند حقايق دين را با همه ابعاد و دقايقش بيان كند.
نيز داراي ملكه عصمت باشد تا تحت انگيزههاي نفساني و شيطاني واقع نشود و مرتكب تحريف عمدي در دين نگردد. نيز بتواند نقش تربيتي پيامبر را به عهده گيرد و افراد مستعد را به بهترين و عاليترين مدارج كمال برساند. همچنين در مورد مساعد بودن شرايط اجتماعي، متصدي حكومت و تدبير امور جامعه بشود و قوانين اسلامي را اجرا كند و حق و عدالت را در جهان گسترش دهد.(1)
پس همه دلايل كه درباره ضرورت پيامبر مطرح مي باشد ،درباره امامت نيز مطرح است. علامه طباطبايي در اين باره ميگويد: چنان كه از راه عنايت خدايي لازم است اشخاصي پيدا شود كه وظايف انساني را از راه وحي درك نموده، به مردم تعليم كنند، همچنان لازم است اين وظايف انساني آسماني براي هميشه در جهان انساني محفوظ بماند و در صورت لزوم به مردم عرض و تعليم شود، يعني پيوسته اشخاص وجود داشته باشند كه دين خدا نزدشان محفوظ باشد و در وقت لزوم به مصرف برسد. كسي كه متصدي حفظ و نگهداري دين آسماني است و از جانب خدا به اين سمت اختصاص يافته امام ناميده ميشود.(2)
چه اين كه نصب امام از سوي خداوند، لطف است، زيرا بيترديد حضور امام منصوب از جانب خدا در جامعه اسلامي زمينه را براي روي آوردن مردمان به اطاعت الهي و پرهيز از گناهان از معاصر آمادهتر ميسازد. با استقرار عدالت در جامعه، مقدمات صلاح و رستگاري امت فراهمتر ميشود، از سوي ديگر به حكم عقل، لطف بر خداوند لازم است.(3)
از اين گذشته بقا و استمرار مطلوب آيين اسلام در گرو وجود امام و جانشين معصوم براي پيامبر است. از اين رو عدم نصب امام از سوي خداوند با حكمت الهي ناسازگار خواهد بود، زيرا موجب نقض غرض خداوند از بعثت پيامبر است.(4)
پي نوشت :
1. مصباح يزدي آموزش عقايد نشر، بين الملل، 1381 ش . ص 306.
2. علامه طباطبايي، شيعه در اسلام، نشر دار الكتب الاسلاميه تهران 1348 ش، ص 120.
3. محمد سعيدي مهر، آموزش كلام اسلامي، نشر موسسه فرهنگي طه، 1375 ش، ج 2، ص 137.
4. همان.
موفق باشید.






