باسلام و احترام. خیلی دوست دارم آقای دکتر ناصر رفیعی پاسخگوی سوالم باشند. همانطور که می دانید مدتهاست که سن ازدواج در بین جوانان خصوصا جوانان تحصیل کرده در حال افزایش است. در بین دوستان و آشنایان، من افراد زیادی را می شناسم که حتی شاید تمام شرایط اعم از ظاهری و دینی را دارا باشند ولی با وجود شرایط پیش آمده خوب (خواسنگارانی که مورد تایید بوده اند ولی بنا به دلایلی یا بدون دلیل از جانب طرف مقابل به ازدواج منتهی نشده اند ) و هنوز با سن بالا (۳۰ تا ۳۵) مجرد هستن. به نظر شما با وجود احکام دینی ما و اینکه آقایان باید در ابتدا اقدام به ازدواج کنند، امثال چنین افرادی باید چه کار کنند؟ آیا به دلیل انجام گناهی وضعیت اینطور شده؟ آیا فکر می کنید که اگر شخص خواستگاری آمد و بدون دلیل دیگر برنگشت دختر باید کار خاصی انجام دهد (با وجود اینکه احساس کند طرف مقابل می تواند شخص مناسبی برای او باشد)؟ در این زمینه راهنمایی و همفکری می خواستم. التماس دعا.
با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
كتر رفيعي در اين مركز پاسخگويي نمي كند. يكي از كارشناسان اين مركز، پاسخگوي سؤال شما مي باشد.
به عنوان دانش آموخته حوزه و كارشناس ارشد روان نشناسي توجه شما را به نكات ذيل جلب مي نمايم:
1. همان طور كه مي دانيد بحث «تجردهاي ناخواسته» يكي از بحث هايي است كه به نوعي اكثر كشورهاي جهان را به خود مشغول داشته است. امروزه بسياري از كشورهاي پيشرفته يا در حال توسعه با اين پديده نامبارك روبرو هستند و متأسفانه هيچ كشوري نتوانسته به رفع اين معضل اجتماعي نايل آيد. بحث تجردهاي ناخواسته ده ها دليل دارد كه از جمله مهم ترين آن ها مخارج سنگين تشكيل زندگي مي باشد. متأسفانه وقتي هزينه هاي يك ازدواج سرسام آور مي گردد نتيجه اش اين مي شود كه فرد به جاي ازدواج شرعي از ساير طرق شرعي و غيرشرعي به اطفاء نياز عاطفي- جنسي خود بپردازد. وقتي تقاضا كم شد و عرضه زياد، لاجرم فرد با ديدن كوچكترين عيبي در دختر عطايش را به لقائش مي بخشد و به خواستگاري از دختر ديگر مي پردازد. چه بسا در دختر مورد خواستگاري عيب خاصي نبيند، ولي همين وفور دختران دم بخت او را وسوسه مي كند كه به اميد هواي تازه تر به خواستگاري هاي متعدد بپردازد. ما امروز شاهد دختران بسياري باشيم كه خواستگاران آن ها بدون هيچ دليل خاصي فرايند خواستگاري را نيمه تمام رها ساخته و به خواستگاري جديد اقدام مي كنند. بديهي است در چنين شرايطي هرگونه اقدام دختر براي بازگرداندن پسر به فرايند خواستگاري بي ثمر به نظر مي رسد و بهتر است از اساس به دنبال برگرداندن آب رفته نباشيم. با فرض اين كه با اصرار دختر، پسر مورد نظر به خواستگاري ادامه دهد ازدواج مبتني بر اين خواستگاري غير عزتمندانه، زياد مستحكم و پايدار نخواهد بود.
2. از قديم گفته اند كه آهن را آهن از كوره بيرون مي كشد و متاسفانه امروز خود دختران و زنان بلاي جان دختران زنان ديگر شده اند. اگر نيم نگاهي به وضعيت حجاب دختران و زنان امروزي بيفكنيد مي بيند كه چگونه با اين ظواهر اغوا كننده خود، مردان را از ازدواج سالم باز مي دارند. متاسفانه زنان به خودشان رحم نمي كنند و همين بي رحمي نه تنها باعث افت انگيزه پسران براي پذيرش دردسرهاي ازدواج دائم مي گردد. بلكه ازدواج كرده ها را از كرده خود پشيمان مي سازند.
3. متاسفانه اين حرف ها دردي از شما خواهر گرامي دوا نمي كند و به صرف ريشه يابي مشكل، مشكل شما مرتفع نمي گردد. اين مساله نيازمند عزم ملي است و حتي از دستگاه هاي دولتي نيز كار چنداني برنمي آيد. شايد مهمترين گام بايد توسط مردم برداشته شود كه مع الاسف ما شاهد تركتازي مردم در سنگين كردن شرايط ازدواج به خاطر چشم و هم چشمي و... هستيم. باور نماييد يكي از دغدغه هاي راقم اين سطور همين بحث جانكاه تجردهاي ناخواسته مي باشد. ولي گويا هيچ افق روشني فراروي آن نيست. با اين وصف در بدترين شرايط نبايد نا اميد بود، چرا كه خداوند مهربان همواره شاهد و ناظر ماست. انشاالله با توكل وتوسل بيشتر اين مشكلات به نوعي مرتفع گردد. به عنوان يك روان شناس به شما خواهر گرامي توصيه مي كنم تا براي پيشگيري از يك سري آسيب هاي رواني قريب الوقوع، در حد امكان تمركز خود را به طور كامل از اموري كه از حيطه اختيار و اراده شما بيرون است (مثل مسأله ازدواج كه معمولاً در عرف ايران پسران به خواستگاري دختران مي روند و نه بر عكس) برداريد و صد درصد آن را بر اموري كه در دايره اختيار شماست ببريد. لااقل اگر ازدواج تان به تأخير مي افتد سلامت رواني شما پاسوز آن نمي گردد.
موفق باشید.






