سلام وقت بخیر
آیا معامله کردن با خداوند کار درستی هست و ایا جایز هست؟
مثلا با خداوند معامله کنیم که من در راه تو قدم بر میدارم و دستورات دینی و شرعی را عمل میکنم در ازای آن من رو به خواسته های خودم برسان..آیا این معامله مجاز است یا باطل است؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
سه نكته مهم را مورد تعمق قرار دهيد.
نكته اول: نظام هستي آزمايشگاه است. هر موادي در لوله هاي اين آزمايشگاه ريخته شود واكنشي متناسب با آن مشاهده مي شود. يعني در برابر هر كنشي، واكنشي و هر عملي، - خوب باشد يا بد _ عكس العملي هماهنگ و متناسب با آن مشاهده خواهد شد. اگر بد كنيم بد مي بينيم. اگر اهل عفو و بخشش باشيم مورد عفو و بخشش قرار مي گيريم. به بيان ديگر به دليل مطلق بودن اخلاق « بايدها » و « نبايدها » يا اوامر و نواهي خدا در سرنوشت همه انسان ها به طور يكسان تأثير مي گذارد. يعني هر كسي راستگو و امين و امانتدارباشد، صله ارحام كند، اهل خير و انفاق و صدقات و مبرات باشد، اهل غيبت ، تهمت، توهين، بدگويي و بدبيني، حسادت و بخل نباشد، اهل عبادت و نيايش و راز و نياز با خدا باشد، سرنوشت نيكويي خواهد داشت. چنان كه عكس آن نيز صادق است. يعني حركت در جهت مقابل بايدها و نبايدهايي كه خدا قرار داده است، سرنوشت شومي در پيش خواهد بود. اين يك سنت الهي و قانون تغيير نا پذير ي است كه خداوند بر جهان هستي حاكم ساخته است. بنا بر اين تعامل و بر خورد معامله گري سراسر هستي را فرا گرفته و هيچ اشكالي هم بر آن وارد نيست. چنان كه در آموزه هاي ديني بر اصل معامله گري مهر تأييد زده شد. قرآن كريم مي فرمايد: يا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلى‏ تِجارَةٍ تُنْجِيكُمْ مِنْ عَذابٍ أَلِيمٍ تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَ رَسُولِهِ وَ تُجاهِدُونَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ بِأَمْوالِكُمْ وَ أَنْفُسِكُمْ ذلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ إِنْ كُنْتُمْ تَعْلَمُونَ (1) اي كساني كه ايمان آورده ايد! آيا شما را به تجارت و معامله اي (پر سود) راهنمايي كنم، معامله اي كه شما را از عذاب دردناك رهايي مي بخشد ؟! به خدا و رسولش ايمان بياوريد و با اموال و جان هايتان در راه خدا جهاد كنيد، اگر بدانيد اين براي شما ( از هر چيزي ) بهتر است.
و در آيه ديگر بهشت را با ادبيات تجارت و معامله گري پاداش جهاد با جان و مال قرار داده و فرموده است: إِنَّ اللَّهَ اشْتَرى‏ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوالَهُمْ بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّة (2) خداوند از مؤمنان، جان ها و اموال شان را خريداري كرده، كه در برابر آن بهشت را به آنان بدهد. حتي خداوند عمل خوابيدن امير المؤمنين (ع) در بستر رسول خدا (ص) جهت نجات جان آن حضرت را با ادبيات خريد و فروش بيان كرده و فرموده است.
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَشْرِي نَفْسَهُ ابْتِغاءَ مَرْضاتِ اللَّهِ(3) بعضي از مردم( منظور حضرت علي (ع) در ليله المبيت) جان خود را به خاطر جلب رضايت و خشنودي خدا مي فروشند.
نكته دوم: گفته شد كه نظام هستي آزمايشگاه است، در برابر هر كنشي، واكنشي متناسب با آن وجود دارد. اگر انسان امر و نهي خدا را خالصانه و به رسم بندگي بدون شرط و حتي طمع بهشت و رهايي از جهنم انجام دهد، پاداش يا همان واكنش متناسب با اين گونه عمل كردن به مراتب بالاتر و ارزشمندتر از عملكرد معامله گري است. زيرا در امر معامله گري چه بسا شيطان ايمان و اخلاص بندگي را برُبايد، و همه زحمات انسان را بر باد دهد. امير المؤمنين (ع) با اخلاص كامل و تنها جهت اطاعت امر رسول خدا يك انگشتر در ركوع به فقيري داد، يك آيه قرآن در شأنش نازل شد، برخي از صحابه به طمع نازل شدن آيه اي در شأن آنان بيش از هفتاد انگشتر به فقير داد، خداوند حتي يك كلمه در حق شان چيزي نفرمود. بنا بر اين بندگي به شرط مزد نباشد از ارزش بيشتري برخوردار خواهد بود. پس به قول شاعر: تو گدايي به شرط مزد مكن / خواجه خود رسم بنده پروري داند.
نكته سوم: نوشته ايد«دستورات ديني و شرعي را عمل مي كنم در ازاي آن خدا من رو به خواسته هاي خودم برسان » خداوند خواسته هاي بنده اش را با شرايطي اجابت مي كند .از جمله:
1- حركت و تلاش در جهت تحقق هر امري از راه طبيعي آن. به بيان ديگر خداوند حكيم براي تحقق هر امري و حل هر مشكلي راهكاري قرار داده است. انسان موظف است راه حل ها و راهكارها را بشناسد و به دنبال آن رود. و از عوامل معنوي مانند دعا و نماز حاجت به عنوان پشتوانه غيبي استفاده كند.
2- خدا بنده مؤمنش را دوست دارد. دعاها و حاجاتي كه خير و منفعت در آن باشد، اجابت مي كند، و حاجت هايي را كه به ضرر بنده اش مي باشد، اجابت نمي كند؛ ولي بنده از روي بي اطلاعي خيال مي كند، خدا به خواسته هايش توجه ندارد. بنا بر اين مؤمن نبايد از دير اجابت شدن و يا اصلا اجابت نشدن دعا ، عقيده اش سُست شود. چنان كه امام علي (ع) مي فرمايد:" دير اجابت نمودن دعا، ‌تو را نااميد نكند. چه بسا چيزي را خواسته اي آن را به تو نداده، اما بهتر از آن را در اين دنيا يا آن دنيا به تو داده است و يا خير و صلاح واقعي شما آن بوده كه آن را از شما باز دارد. چه بسا چيزي را طلب نمودي كه اگر به تو مي داد، ‌تباهي دين يا تباهي و ناراحتي هاي دنياي خود را در آن مي ديدي». (4)
پي نوشت ها:
1. صف (61)، آيه 10.
2. توبه (9)، آيه 111.
3. بقره (2)، آيه 207.
4. نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، نامه 31.
موفق باشید.