سلام
ما از کجا باید بفهمیم که شخصی که قران را نازل کرده خالق ماست و همه ی جهان ها هم مخلوق او است؟
ممنون

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
از سوي خدا بودن آيات نازل شده بر پيامبر (ص)، به واسطه إثبات معجزه بودن آن صورت مي گيرد و حقيقت معجزه اين است كه مدّعي نبوت، عمل خارق العاده‌اي را انجام دهد و ديگران را براي انجام همانند آن دعوت كند اما از آوردن مانند آن عاجز و ناتوان باشند.(1)
قيود و شرايط مذكور در قرآن مجيد ديده مي شود، يعني پيامبر اسلام (ص) با معجزه قرآن ادعاي نبوت كرد و مردم را به هماوردي (تحدّي) فرا خواند تا جايي كه حاضر شد كافران تنها يك سوره بياورند و از تمام جهانيان براي ساختن سوره كمك بگيرند.(2) چهارده قرن است كه اين ندا در گوش جهانيان طنين انداز است، ولي كسي نتوانسته است در صحنه مبارزه گام بگذارد يا موفق شود.
إعجاز قرآن جهات و وجوه مختلفي دارد كه مردم با درك وجوه إعجاز قرآن به خدايي و فرا بشري بودن آن پي مي برند.
اينك به برخي از مهم ترين آنها اشاره مي شود:
1. اعجاز طريقي:
قرآن كه معارف والا و معاني بلند و سخنان حكيمانه و دانش‌هاي مختلف در آن جمع شده، توسط شخصي آورده شده كه خود سواد خواندن و نوشتن نداشت و اين يكي از وجوه اعجاز قرآن است كه درآيات قرآن نيز برآن تاكيد شده است.
اين موضوع در چند آيه مطرح شده است.
يكي از آياتي كه اعجاز قرآن را با تكيه بر اين مطلب مورد اشاره قرار مى‏دهد چنين است:
« وَ ما كُنْتَ تَتْلُوا مِنْ قَبْلِهِ مِنْ كِتابٍ وَ لاتَخُطُّهُ بِيَمِينِكَ إِذاً لَارْتابَ الْمُبْطِلُونَ»(3)
« و تو هرگز پيش از اين كتابى نمى‏خواندى، و با دست خود چيزى نمى‏نوشتى، مبادا كسانى كه در صدد (تكذيب و) ابطال سخنان تو هستند، شك و ترديد كنند.»
اين آيه دلالت دارد كه اعجاز قرآن، باتوجه به امّي بودن پيامبر(ص) به گونه‏اى به كرسى ‏مى‏نشيند كه حتى براى ياوه ‏گويان نيز زمينه ترديد باقى نمى‏گذارد.
قرآن مجيد، در دو آيه (4) پيامبر(ص) را امّى ناميده است:
امّى به معناى منسوب به مادر (امّ) است و مقصود از آن اينست كه فرد جز معلوماتى كه طبق فطرت و استعدادهاى مادرزادى خود بدست مى‏آورد معلومات ديگرى ندارد و فاقد معلومات اكتسابى بدست آمده در پرتو قدرت بر خواندن و نوشتن است.
موضوع درس ناخوانده (نه بيسواد)و خط نانوشته بودن پيامبر (ص) از نظر تاريخى نيز مسلّم است و حتى شرق شناسان و مورّخان غير مسلمان نيز بر آن صحه گذارده‏اند.
2. إعجاز بياني:
شيوه سخن گفتن قرآن طوري است كه با آن چه بشر تا كنون شنيده و گفته، تفاوت زياد دارد. هيچ كلامي در زيبايي ظاهر و شيريني بيان به پاي قرآن نمي‌رسد. آنچه علماي ادب از آن به فصاحت و بلاغت تعبير مي كنند، در بالاترين مقياس در قرآن وجود دارد.
«فصاحت» به معناى شيوايى كلمات و روانى تلفظ آن‏ها و گوش نواز بودن سخن، و «بلاغت» به معناى رسايى و گويايى و دقت تعابير در فهماندن مقصود است‏.
قرآن داراي سبك خاصي است كه نظير آن يافت نمي شود. از اين رو «وليد بن مغيره» كه از بزرگ‌ترين اديبان زمان جاهليت بود، در مورد قرآن گفت: «از محمد سخني شنيدم كه نه شباهت به گفتار انسان‏ها دارد و نه پريان. گفتار او شيريني خاصي دارد». اما او براي خنثي كردن تأثير قرآن گفت: «بگوييد پيامبر ساحر است.»(5)
3. اعجاز محتوايي:
از جلوه‏هاى ديگر اعجاز قرآن، پيراستگى از عيب ها، تناقضات و اختلافات است درحاليكه يكى از ويژگي هاى پديده‏هاى بشرى كاستي ها، عيب ها و اختلافهاست.
انسان، در روند تكامل است و در قلمرو حاكميت شرايط گوناگون و هر گام تكاملى با هر يك از شرايط، تغييرى را مى‏طلبد در همين راستاست كه نويسندگان، شعرا و هنرمندان، پيوسته آثار خويش را مورد تصحيح، نقض، ترديد، تغيير و تكامل قرار مى‏دهند.
نويسنده بزرگ فرانسوى «آناتول فرانس» گاهى هنگام پيرايش، هفت بار يك‏جمله را تغيير مى‏داده است. تولستوى نويسنده روسى، كتاب «جنگ و صلح» را بيست بار بازنويسى كرده. (6) ليكن قرآن، با اين كه در طول بيست و سه سال فرود آمده است و در روند اين بيست و سه سال بر اسلام و مسلمين شرايط كاملا متضادى حاكم بوده گاهى در ضعف بودند و گاه توانمند، گاه در صلح و گاهى در ستيز سخت، گاه در مكه و محكوم و هنگامى در مدينه و حاكم. ولى سبك و شيوه در مفاهيم قرآن همگون و بدون اختلاف است.
قرآن مجيد بر اين نكته تكيه كرده و فرموده:
«أَ فَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ وَ لَوْ كانَ مِنْ عِنْدِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُوا فِيهِ اخْتِلافاً كَثِيراً »(7)
«چرا قرآن را نمى‏كاوند اگر قرآن از سوى خدا نبود ناهمگوني هاى بسيار در آن مى‏يافتند».
در اين آيه شريفه، به تدبّر توصيه شده است چرا كه در سايه تأمل و تدبر اختلافاتى كه ظاهرا نمود پيدا مى‏كند از بين مى‏رود. نكته دوم اين كه خداوند فرموده: اگر اين اثر، غير خدايى بود در آن، اختلافات بسيار مى‏يافتيد يعنى آثار غير خدايى نه تنها اختلاف دارد بل اختلافات گونا‏گون دارد.
4. اعجاز علمي:
طبق پژوهش هاي انجام يافته قرآن كريم مسائلي را درباره كيهان شناسي، زيست شناسي، پزشكي و ...مطرح نموده كه با پيشرفت علوم تجربي اين حقايق آشكارتر شده است كه ما به برخي از آنها اشاره مي كنيم:
1- قرآن و جاذبه عمومي:
در آيه دوم سوره رعد خداوند متعال مي فرمايد:« اللَّهُ الَّذي رَفَعَ السَّماواتِ بِغَيْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها»(8) «خدا همان كسى است كه آسمانها را، بدون ستونهايى كه براى شما ديدنى باشد، برافراشت»
مقيد ساختن آن (عمد) به «ترونها» دليل بر اين است كه آسمان ستون‏هاى مرئى ندارد مفهوم اين سخن آن است كه ستون‏هايى دارد امّا قابل رؤيت نيست ... اين تعبير لطيفى است به قانون جاذبه و دافعه كه همچون ستونى بسيار نيرومند امّا نامرئى كرات آسمانى را در جاى خود نگه داشته است.
2- حركت زمين:
از آيات متعددي مي توان اين مسئله را كشف نمود و از جمله آنها اين آيه است كه مي فرمايد:« وَ تَرَى الْجِبالَ تَحْسَبُها جامِدَةً وَ هِيَ تَمُرُّ مَرَّ السَّحابِ‏»(9)
«و مى‏بينى كوهها را و گمان مى‏كنى كه ايستاده‏اند در حالى كه آنها مانند ابرها در حركت هستند.»
صاحب تفسير نمونه مى‏نويسد:
«قراين فراوانى در آيه وجود دارد كه تفسير ديگرى را تأييد مى‏كند و آن اينكه آيه از قبيل آيات توحيد و نشانه‏هاى عظمت خداوند، در همين دنياست و به حركت زمين كه براى ما محسوس نيست اشاره مى‏كند.
مسلما حركت كوهها بدون حركت زمينهايى ديگر كه به آنها متصل است معنا ندارد و به اين ترتيب معناى آيه چنين مى‏شود كه: زمين با سرعت حركت مى‏كند همچون حركت ابرها. طبق محاسبات دانشمندان امروز، سرعت سير حركت زمين، به دور خود نزديك به 30 كيلومتر در هر دقيقه است و سير آن در حركت انتقالى، به دور خورشيد از اين هم بيشتر است به هر حال آيه فوق، از معجزات علمى قرآن است زيرا حركت زمين توسط گاليله ايتاليائى و كپرنيك لهستانى در حدود قرن هفده ميلادى كشف شد در حالى كه قرآن حدود هزار سال قبل از آن سخن گفته است.»(10)
3- زوجيت گياهان:
در آيات متعددي به بحث زوجيت گياهان اشاره شده است. زوجيت به معناى دو تا بودن، نر و ماده بودن مى‏آيد و قرآن كريم در آيات متعدد به زوجيت گياهان بلكه همه اشياء اشاراتى كرده است. به عنوان نمونه در يكي از آيات فرموده:« وَ مِنْ كُلِّ الثَّمَراتِ جَعَلَ فِيها زَوْجَيْنِ اثْنَيْنِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهارَ إِنَّ فِي ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»(11) «و از هر گونه ميوه‏اى در آن [زمين‏] جفت جفت قرار داد. روز را به شب پوشاند قطعا در اين [امور] براى مردمى كه تفكر مى‏كنند نشانه‏هاى وجود دارد»
انسان تا قرن‏ها گمان مى‏كرد كه مسأله زوجيت و وجود جنس نر و ماده فقط در مورد بشر و حيوانات و برخى گياهان مثل خرما صادق است. امّا كارل لينه (1707- 1787 م) گياه‏شناس معروف سوئدى نظريه خود را مبنى بر وجود نر و ماده در بين همه گياهان در سال 1731 م ارائه كرد و مورد استقبال دانشمندان قرار گرفت. امّا پس از مدتى «لينه» توسط ارباب كليسا توقيف شد و كتاب‏هاى او به عنوان كتاب‏هاى ضلال اعلام گرديد.
سپس دانشمندان كشف كردند كه ماده از تراكم انرژى به صورت ذرات بى‏نهايت ريزى كه اتم ناميده مى‏شود تشكيل يافته است و پس از گذشت مدتى مسأله زوجيت به همه اشياء سرايت داده شد چرا كه دانشمندان كشف كردند كه واحد ساختمانى موجودات يعنى اتم از الكترونها (با بار منفى) و پروتون‏ها (با بار مثبت) تشكيل شده است.(12)
موارد متعدد ديگري نيز وجود دارد كه براي مطالعه تفصيلي بحث اعجاز علمي قرآن و بررسي تفصيلي موارد آن مي توانيد به كتاب پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، تأليف دكتر رضائى اصفهانى مراجعه نمائيد.
5. بيان اخبار غيبي:
قرآن، از روند تاريخ و از آينده‏هاى دور و نزديك آن، گاه‏گاه خبرهاى قاطعى داده است اين پيشگويي ها يكى از ابعاد اعجاز قرآن مجيد است‏.
در قرآن خبرهاي غيبي فراواني وجود دارد، يكي از آنها خبر پيروزي روم بر ايران است در حالي كه تحليل شرايط و قرائن، به هيچ عنوان اين پيش گويي را ثابت نمي كرد.
امپراتورى بزرگ روم در سده هفتم ميلادى پيوسته رو به ناتوانى مى‏رفت و ستيزهاى داخلى روم جان مى‏گرفت. از ديگرسو خسرو پرويز با بهره‏گيرى از ناتوانى حكومت روم به كرانه‏هاى امپراتورى روم مى‏تاخت و يكى پس از ديگرى را مى‏گشود. شهرهاى بين دجله و فرات و شهرهاى سوريه و مصر را تسخيركرد. بر مرزهاى اورشليم تاخت و دژخيمانه در فكر پيروزي هاى ديگرى بود.
پيروزي هاى ديگر ايران حتمى مى‏نمود ليكن آيات ابتدايي سوره روم نازل شده و سخن از شكست ايران و پيروزى روم به ميان آورد.
آنچه بيان شد شمه اي از وجوه إعجاز قرآن كريم بود كه در سايه آن فرابشري بودن قرآن و اينكه از سوي خداوند متعال نازل شده روشن و هويدا مي گردد.(13)
پي نوشت ها:
1. آيت الله سبحاني، الإلهيات على هدى الكتاب و السنة و العقل، قم، المركز العالمي للدراسات الإسلامية، 1412ق، ج‏3، ص: 69.
2. بقره (2) آيه 23.
3. عنكبوت(29) آيه 48.
4. أعراف(7) آيه 157 و 158.
5. طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372 ش، ج‏10، ص: 583.
6. عرفان، حسن، اعجاز در قرآن كريم، تهران، دفتر مطالعات تاريخ و معارف اسلامى‏ ، 1379، ص: 103.
7. نساء(4) آيه 82.
8. رعد(13) آيه 2.
9. نمل(27) آيه 88.
10. آيت الله مكارم شيرازى ، تفسير نمونه، تهران، دار الكتب الإسلامية ، 1374ش، ج‏15، ص: 569
11. رعد(13) آيه 3.
12. رضائى اصفهانى، محمد على، پژوهشى در اعجاز علمى قرآن، رشت، كتاب مبين، 1381ش، ص: 278.
13. براي مطالعه تفصيلي دلايل از سوي خدا بودن قرآن ر.ك:
آيت الله معرفت، علوم قرآني، قم، موسسه فرهنگى التمهيد، 1386ش، ص 122 ص: 374
و آيت الله مصباح يزدي،قرآن ‏شناسى، قم، موسسه آموزشى و پژوهشى امام خمينى‏، 1380 ش، ج‏1، ص: 107 تا ص 188.

موفق باشید.