با سلام
وحید 27 ساله مدرک کارشناسی
1.چه کسی مشخص میکرد که بعد از امام علی چه کسی امام باشد و به ترتیب فقط مورثی باشد یعنی پیامبر امامت را به داماد خود و داماد به پسر بعد برادر و ....؟
2.آیا به جز اسلام در دین دیگری نیز میشود عبادت را خرید و فروش کرد یعنی دو سال نماز یک سال روزه معادل مبلغ مادی داشته باشد؟
3.آیا درست است که قران دو یا یک غلط املائی دارد؟
پرسش: نحوه ي انتخاب امامان
با سلام
وحيد 27 ساله مدرك كارشناسي
1.چه كسي مشخص ميكرد كه بعد از امام علي چه كسي امام باشد و به ترتيب فقط مورثي باشد يعني پيامبر امامت را به داماد خود و داماد به پسر بعد برادر و ....؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
موروثي بودن در مقام و منصب اجتماعي مانند سلطنت يا حكومت به معناي آن است كه به دور از هر گونه معيار اساسي و صحيح، حكومت از كسي به خاندان وي منتقل شود. در بسياري از نظام هاي شاهنشاهي و سلطنتي اين شيوه حكمفرما است. بر اساس آن صلاحيت هاي لازم جهت اداره جامعه و حكومت، به كلي از نظر دور مانده ، فقط بقاي قدرت و سلطنت در يك خانواده، اصل حاكم بر همه ارزش ها و معيارها تلقّي مي شود.
بديهي است موروثي بودن به اين معنا از نظر منطقي كاملاً نادرست و باطل مي باشد. بهترين گواه بر بطلان اين روش، نظام هاي موروثي حاكم بر جهان در طول تاريخ است كه موجب سقوط و انحطاط هاي بسياري گرديده است.
بررسي معيارهاي اساسي امامت و رهبري در اسلام به خوبي نشان مي دهد كه اسلام با نظام موروثي كاملاً در تضاد و چالش است و به هيچ وجه چنين شيوه اي را بر نمي تابد. حتي يكي از اهداف امام حسين(ع) از قيام خود، مبارزه با همين شيوه و تفكر بوده است.
اما با دقت و تامل در حقيقت مسئوليت امامت كه رسالتي بسيار سنگين و با اهميت است، مي توان دريافت كه اصولا اين مسئوليت چيزي مانند حكومت و سلطنت و مانند آن نيست و احراز اين مقام نه مقامي اجتماعي است و نه حكومتي ظاهري؛ بلكه نوعي توانمندي براي ارتباط با عالم غيب و تلاش در مسير حفظ حقيقت و هويت دين و هدايت باطني انسان ها به سوي كمالات و سعادت ابدي و -اگر زمينه مساعد بود- تلاش براي برقراري حكومت ديني و اجراي دستورات دين در جامعه است.
بر اين اساس كسي كه امام مي شود ، نيازمند بهره مندي از كمالات و برخورداري از قابليت عظيم است كه اين امر نه قابل درك از طرف افراد عادي است و نه امكان انتخاب و تعيين از جانب توده جامعه در آن ممكن است؛ در نتيجه تنها راه اين امر انتخاب الهي و برگزيده شدن از جانب عالم غيب و از طرف خداوند است(1) كه به همين نحو هر امام از جانب خداوند انتخاب مي شد و سپس بوسيله پيامبر يا امام قبلي به مردم معرفي مي شد.
اما چرا در سلسله امامان معمولا امامت در يك نسل باقي ماند و امام از بين افراد ديگر برگزيده نشد؟
در اين مورد بايد گفت جزييات اين امر در اختيار ما نيست و خداوند است كه از اين امر آگاه است، چنان كه خود فرموده است:« اللَّهُ أَعْلَمُ حَيْثُ يَجْعَلُ رِسالَتَه(2)؛ خداوند بهتر ميداند رسالتش را كجا قرار دهد».
اما با اندكي تامل روشن مي شود كه مسئوليت خطير امامت، به شرايط و لوازم متعددي نياز دارد. بخش مهمي قابليت ها و ظرفيت هاي والاي روحي است كه هر چند برخي اكتسابي است. اما برخي ديگر وابسته به طهارت نسلي و شرافت معنوي، نيز تهذيب، خلوص و صفاي باطن پدر و مادر و بلكه همه نياكان است. كه اين امر به معناي كامل كلمه تنها در خاندان پيامبر كه منتهي به خاندان حضرت ابراهيم (ع) مي شد محقق بود.
بنابراين اگر انتخاب امامان را در نسل واحدي را شاهديم، اين امر از يك جهت به خاطر وجود تمام شرايط لازم معنوي به ارث رسيده از حضرت آدم(ع) تا آخرين امام در اين خاندان شريف است؛ هر چند از سوي ديگر انتخاب امامان وابسته به كنش هاي اختياري آنان است كه در تمام لحظات عمرشان از هر گونه آلودگي دوري كرده و همواره جزء بندگان شايسته خدا بوده اند. اما در هر حال به يقين انتخاب هر فرد به عنوان امام فقط به خاطر شايستگي هاي ذاتي او بوده و هيچ ضرورتي بر انتخاب فرزند امام قبلي نيست.
همين امر در خصوص امام حسن(ع) اتفاق افتاد. بعد از شهادت حضرت به جاي فرزندانش، برادر بزرگوارش امام حسين(ع) به عنوان امام معرفي شد و بعد از شهادت امام حسين با اين كه برادر بزرگواري مانند محمد ين حنفيه داشت فرزند دوم جوانش به امامت رسيد،نه فرزند ارشد.
اگر ما فرزندان امام حسين(ع) را امام ميدانيم، به خاطر اين است كه امامت آنان توسط خدا تعيين شده، نه بدين لحاظ كه امامت امري موروثي است و پس از يك امام بايد به فرزند وي منتقل گردد. اگر خداوند، پس از امام حسين، فرد ديگري را امام قرار داده بود، بر ما لازم بود كه امامت وي را بپذيريم و اصراري بر بقاي امامت در اين خاندان نداشتيم.
در ميان فرزندان امامان نيز پسراني وجود داشتند كه انسانهاي نيك بودند مانند حضرت ابوالفضل، اما عهدهدار مقام امامت نبودند؛ زيرا از تمامي شرايط لازم براي برعهده گرفتن اين مقام برخوردار نبودند. آن ها خود بر اين حقيقت آگاه بودند و هيچ گاه ادعاي امامت نداشتند، يا به عنوان اين كه ارثي از پدر باشد، مانند فرزندان پادشاهان به نزاع برنميخاستند. اگر كسي چون جعفر كذاب ادعاي امامت كرد، از طرف شيعيان كذب او آشكار شد، زيرا نشانههاي امامت را در او نميديدند، اگر چه فرزند امام بود و امام قبلي هم بر امامت او تصريح نكرده بود.
در نتيجه امامت، انتخابي از پيش تعيين شده بود و امام قبلي هم تنها مسئوليت معرفي امام بعدي را داشت، نه اين كه بعد از فوت امام قبلي امامت همچون منصبي اجتماعي به فرزند او اعطا و او داراي اين مقام مي شد.
پي نوشت ها:
1. محسن خرازي، بدايه المعارف الالهيه في شرح عقائد الاماميه، بيجا، بيتا، ج 2، ص 111ـ 113.
2. انعام(6) آيه 124.
پرسش:
2.آيا به جز اسلام در دين ديگري نيز ميشود عبادت را خريد و فروش كرد يعني دو سال نماز يك سال روزه معادل مبلغ مادي داشته باشد؟
2.آيا به جز اسلام در دين ديگري نيز مي شود عبادت را خريد و فروش كرد يعني دو سال نماز يك سال روزه معادل مبلغ مادي داشته باشد؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
با تحقيقي كه به عمل آمد در ديگر اديان اجير گرفتن بر انجام اعمال عبادي براي مرده يافت نشد.
اما آنجه در بين ما شيعيان مرسوم است خريد وفروش نماز و روزه نيست.
توضيح آن كه در عبادت هايي مانند نماز و روزه چند چيز وجود دارد كه يكي از آن ها رفع تكليف است، اما هدف اساسي تر عبادات راز و نياز با خداوند و استفاده از بركات و آثار آن مانند شست و شوي انسان از گناهان در چندين نوبت در شبانه روز و در نتيجه قرب به خداوند است.
اين آثار و بركات براي كسي به دست مي آيد كه در دنيا به آن ها اقدام كرده و از نتايج آن بهره مند شده باشد، اما از آن جا كه لطف الهي گسترده است و حتي بعد از فوت شامل حال انسان ها مي گردد، در مورد كسي كه نماز و روزه از او به جهت بيماري يا قصور و مانند آن فوت شده است، مي توانند بستگان براي او قضا كنند يا كسي را اجير نمايد تا براي ميت قضا به جا آورد، تا قدري از گرفتاري ها ي او در عالم برزخ و آخرت كاسته شود، مانند بدهكاري مالي، كه به افراد دارد و تا آن ها را به صاحبان شان ندهد، ميت در عذاب و گرفتاري است. پس انجام نماز و روزه ها نوعي بدهكاري است كه بايد انجام شود.
پولي كه به اجير داده مي شود، در مقابل زحمات او است ، نه در مقابل نماز و روزه تا با پول معاوضه شود. بديهي است. اگر اجير پول را دريافت كند، ولي نماز و روزه هاي ميت را انجام ندهد، ميت از عهده تكليف خارج نشده و بري الذمّه نمي شود.
اين عمل در برخي كارهايي ديگر نيز انجام مي گيرد، مانند اينكه انسان كفاره روزه خود را به جاي گرفتن روزه، با پرداخت مال و تهيه غذايي كه از راه حلال به دست آورده انجام مي دهد.
افرون بر آن لزومي ندارد كه حتما نماز و روزه مرده را با پول خواند، بلكه انسان مي تواند به قصد قربت و مجاني اين كار را انجام دهد، مخصوصا اگر مرده از نزديكان و بستگان و دوستان او باشد.
پرسش: 3.آيا درست است كه قران دو يا يك غلط املائي دارد؟
3.آيا درست است كه قران دو يا يك غلط املائي دارد؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خداوند كتاب و نوشته نازل نكرده تا در نوشته اش قواعد دستوري و كتابت را كاملا رعايت كند و اگر در قرآن غلط كتابتي وجود داشته باشد، بتوانيم بر خدا ايراد بگيريم و آن را با علم و قدرت خدا در تنافي بيابيم بلكه آيات قرآن بر قلب رسول خدا نازل مي شد و رسول خدا آن را بر مردم تلاوت مي نمود و مردم ابتدا با كلام و الفاظ قرآن از طريق گوش و شنيدن، آشنا شده و قرآن را فراگرفتند و بعد، علاوه بر حفظ، آن را نوشتند تا از حوادث دهر در امان بماند و در آن زمان در شبه جزيره كتابت رواج چنداني نداشت و ابتدايي بود و كاتبان در نوشتن قرآن، مرتكب غلط هاي املايي شدند و رسول خدا خودش تا آخر عمر چيزي ننوشت و در نوشتن قرآن و رسم الخط آن هم دخالت نكرد فقط در تعليم قرائت و صحيح خواندن قرآن سعي فراوان داشت و بعد از آن هم با رواج يافتن خط و نقطه گذاري و اعراب گذاري و...نويسندگان قرآن براي اين كه كسي جرات نكند در قرآن تغييري ايجاد كند و قرآن در امان از تحريف و دستبرد بماند، غلط هاي املايي نويسندگان اوليه را هم حفظ كردند و از اصلاح آنها خودداري كردند و عالمان و مفسران سعي كردند اين موارد را شماره كنند و توضيح دهند تا با وجود غلط بودن كتابت، درست خوانده شود و در معنا و مقصود خللي وارد نگردد.
بنا بر اين،اين عيب و ايرادي بر خدا و رسول و قرآن نيست.
موفق باشید.






