سلام.
چند سوال راجع به امام شناسی داشتم.
1. آیا امام در زمان قبل پیامبر اسلام هم بوده است؟ مثلا زمان عبد الله(پدر پیامبر)
2. فرق وصی و امام چیست؟
3. علم امام در چه حد است؟
4. آیا واسطه فیض در نعمت ها فقط اهل بیت هستند و یا سایر پیامبر ها را نیز شامل میشوند؟ مثلا در زمان قبل حضزت محمد (ص) واسطه فیض چه کسانی بوده اند؟
با تشکر از شما
پرسش: امام شناسي
سلام.
چند سوال راجع به امام شناسي داشتم.
1. آيا امام در زمان قبل پيامبر اسلام هم بوده است؟ مثلا زمان عبد الله(پدر پيامبر)
2. فرق وصي و امام چيست؟
3. آيا واسطه فيض در نعمت ها فقط اهل بيت هستند و يا ساير پيامبر ها را نيز شامل ميشوند؟ مثلا در زمان قبل حضزت محمد (ص) واسطه فيض چه كساني بوده اند؟
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
پاسخ در سه محور بيان مي شود:
الف_ در باره فراز اول پرسش بايد گفت: امام گاهي به معناي خليفه و جانشين پيامبر است كه در اين صورت معنايش با نبوت و پيامبري روشن است، امام كسي است كه بعد از پيامبر حقايقي را كه او از طريق وحي معارف دين الهي را دريافت كرده آن حقايق را حفظ و براي مردم تفسير ميكند و مردم را رهبري مينمايد.
واژه امام گاهي اعم از جانشيني است. چه بسا برخي انبيا نيز در عين مقام نبوت مقام امامت نيز داشتهاند.
علامه در اين باره ميگويد:
نبوت و امامت گاهي جمع ميشود. يك فرد داراي هر دو منصب نبوت و امامت است نظير حضرت ابراهيم و يا پيامبر و برخي انبياي ديگر، گاهي از هم جدا ميشوند،چنان كه در ازمنهاي كه از پيامبران خالي است،(1) باتوجه به اين نكته بايد گفت گرچه بعض از انبياء پيشين، داراي مقام امامت بودند، اما ظاهرا در عصر پيامبر وقبل از او مثل زمان پدر پيامبر، كسي داراي اين مقام نبوده است. گرچه ولي الهي و يا نبي الهي به عنوان حجت خدا همواره در بين بشر بوده اند.
ب_ در اصطلاح كلام شيعه امام همان وصي وجانشين پيامبر است و فرقي بين ان دو از نظر مصداق نيست.
ج_ در باره فراز سوم پرسش بايد گفت: در روايات در باره واسطه فيض نكتههايي زيبا و شنيدني فراوان آمده كه به بعضي اشاره ميشود:
1ـ رسول خدا خطاب به امير مؤمنان فرمود:
«يا عليّ لولا نحن ما خلق الله آدم ولا حوّاء ولا الجنة والنار ولا السماء والأرض؛(2) اي علي، اگر ما اهل بيت نبوديم، خداوند آدم و حوا، بهشت و جهنم، آسمان و زمين را نميآفريد».
از اين حديث معلوم ميشود كه وجود اهل بيت واسطة فيض بر عالم و آدم است.
در روايت ديگر آمده:
«لو أنّ الإمام رُفع من الأرض ساعةً لماجت بأهلها كما يموج البحر بأهله؛(3) اگر امام از زمين برداشته شود، زمين و اهل مثل امواج دريا دچار اضطراب ميشوند».
2_ در زيارت جامعه كبيره خطاب به ائمه(ع) آمده است:
«بكم فتح الله وبكم يختم، وبكم ينزّل الغيث وبكم يمسك السماء أن تقع على الأرض وبكم ينفّس الهمّ ويكشف الضرّ؛(4) خداوند با حقيقت وجود شما آفرينش هستي را آغاز كرد و با شما ختم ميكند. به خاطر شما باران فرو ميريزد. باران بر زمين ميايستد و با توسل به شما گرفتاريها و مشكلات برطرف ميشود».
در جامعه كبيره آمده:
«خداوند به وسيله شما ما را از پرتگاههاي سقوط و نابودي و از آتش نجات داد. به خاطر محبت شما ناشنههاي دين را به ما آموخت. آنچه از دنيا ما تباه شده بود اصلاح كرد. با محبت شما كلمه توحيد كامل و نعمت بزرگ شد. در سايه محبت شما طاعت و عبادتهاي واجب پذيرفته ميشود».(5)
بنابر اين گرچه انبيا(ع) هر كدام در زمان خود به لحاظ تشريعي واسطه فيض بوده اند ولي در باره واسطه فيض بودن آنها در امور تكوين در آموزه هاي ديني چيزي ذكر نشده، هرچند نسبت به نظام تكوين از آدم تا خاتم وتا قيام قيامت واسطه فيض، وجود نوري ختمي مرتبت واهل بيت او بوده و هستند و آنها قبل از خلقت، با وجود نوري شان واسطه بر عالم و آدم بوده اند و بعد از خلقت علاوه بر جنبه نوري به لحاظ وجود عنصري نيز واسطه فيض شده اند.
پينوشتها:
1. علامه طبا طبايي، شيعه در اسلام، نشر دار الكتبالاسلاميه تهران. 1348 ش . ص 120.
2. شيخ صدوق، عيون أخبار الرضا(ع)، نشر مؤسسه الأعلمي، بيروت 1404ق.ج 1، ص 237،
3. شيخ كليني. الكافي، نشر دار الكتب الاسلاميه، تهران، 1388ق. ج 2، ص 253.
4. شيخ صدوق. من لا يحضره الفقيه. نشر جامعه مدرسين. قم. ج2 ،ص 615
5. من لا يحضره الفقيه، ج 2، ص 616.
پرسش: 4. علم امام در چه حد است؟
4. علم امام در چه حد است؟
با تشكر از شما
پاسخ: با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
در باره علم امام جاي تحليل و سخن بسيار است ولي در اين جا تنها بدين نكته اشاره ميشود كه انسان كامل مظهر همه اسما و صفات خداوند است، از راه تعليم الهي و مانند آن به امور هستي اشراف داشته و از آن آگاه مي باشد. از اين رو گفته شده: امام به حقايق جهان هستي در هر گونه شرايطي كه وجود داشته باشد، به اذن خدا آگاه است، اعم از آنهايي كه تحت حس قرار دارد و آنهايي كه بيرون از دايره حس ميباشند، مانند موجودات آسماني و حوادث گذشته و وقايع آينده .
دليل اين مطلب از راه نقل روايات متواترهاي است كه در جوامع روايي وجود دارد ،به موجب اين روايات كه به حد و حصر نميآيد، امام از راه موهبت الهي( نه از راه اكتساب )به همه چيز واقف و از همه چيز آگاه است . هرچه را بخواهد، به اذن خدا ميداند . امام به حسب مقام نورانيت خود كاملترين انسان عصر خود و مظهر تام اسماء و صفات خدايي و بالفعل به همه چيز عالم آشنا است و به حسب وجود عنصري خود به هر سويي توجه كند، براي وي حقايق روشن ميشود.(1)
بر اساس اين مبنا معلوم ميشود امام معصوم كه فراسوي حجاب زمان ، رخدادهاي آينده را با بصيرت شهودي و علم لدني درك نمايد ، به اذن خداوند از تمام حوادثي كه در مسير حركت او به وجود ميآيد ،آگاه ميشود و از روي علم و بصيرت در ارتباط به آن پيشآمدها طبق وظايف الهي خود برنامهريزي ميكند، از امام صادق (ع)نقل شده : «إذا أراد الامام أن يعلم شيئاً أعلمهُ الله ذلك»(2) و به دليل آن كه هر چيزي را امام اراده كند ،خداوند به او افاضه ميفرمايد، در روايات آمده كه امام معصوم به همه آنچه بوده و هست و آنچه تا روز قيامت خواهد آمد ،علم دارد. بر اساس مباني عرفاني ،اولياي معصوم در نظام آفرينش از يك سو نقطه پرگار وجودند، و از سوي ديگر مثل محيط دايره بر نظام خلقت احاطه علمي و اشراف وجودي دارند.(3)
بنابر اين مراد از علم ائمه ،علم لدني، حضوري، شهودي و الهامي است كه از سوي خداوند بر قلب آنها افاضه ميشود.
چه اين در باره علم داشتن امام به امور شيعيانش اين مطلب شنيدني است كه در نامهاي كه از ناحيه مقدس امام عصر(ع) رسيده آمده است:
«فإنّا يحيط علمنا بأنبائكم، ولا يعزب عنّا شيء من أخباركم، و معرفتنا بالزلل الذي أصابكم؛(4) به اخبار شما علم داريم و هيچ چيز از اخبار شما بر ما پوشيده نيست. از لغزش و كاستيهاي عملكرد شما آگاه هستيم و چيزي بر ما پوشيده نميماند».
پينوشتها:
1. علامه طباطبايي، معنويت تشيع، نشر تشيع، قم، بيتا. ص 213.
2. كليني، كافي، ج 1، كتاب الحجه، باب انّ الائمه إذا شاؤوا أن يعلموا علموا، نشر دار الاكتب الاسلاميه تهران . ص 258، حديث 3.
3. صادقي، جلوههاي عرفاني نهضت حسيني، نشر بوستان كتاب، قم 1386ش. ص 28.
4. مجلسي، بحار الانوار، نشر دار الاحياء التراث العربي، بيروت 1403ق. ص 175، ح 53. ج 23، ص 345.
موفق باشید.






