سلام علیکم
خسته نباشید
شنیده شده فرقه کلامی اشاعره قائل به جسمانیت خداوند هستند
لطفا توضیح دهید
تشکر

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
اشاعِره‌، پيروان‌ مكتب‌ كلامى‌ ابوالحسن‌ اشعري‌ مي باشند خود ابوالحسن اشعري در صدد آن بود كه از هرگونه افراط و تفريط در اصول اعتقادي جلوگيري كند. لذا با حفظ ظواهر آيات و روايات درباره صفات خداوند مانند دست و... ، خود را از مجسمه جدا دانسته و مي گويند خداوند جسم نيست.
در واقع خود آنها شديداً از مجسمه يا مشبه كه براي خداوند صفات جسماني قائل هستند، پرهيز كرده و خداوند را غير جسماني مي دانند. اما در عين حال به اعتقاد ما لازمه سخن و اعتقادات آنها، جسمانيت خداوند است.
مثلاً ابوالحسن اشعري براي اثبات رويت خدا در ذيل آيه "وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى‏ رَبِّها ناظِرَة"(1) مي گويد: وقتي نظر همراه با وجه ذكر مي شود معناي آن نظر با وجه يعني نظر چشمي است كه در وجه قرار دارد نه آنكه مراد نظر قلبي باشد (2) اما برخي اشاعره در توضيح چگونگي اين رويت مي گويند: انسانها خداوند را قيامت مي بينند بدون آنكه خداوند داراي مكان، جهت، مقابله و...باشد. (3)
به اعتقاد ما اگر مراد اشاعره از رويت، همين رويت ظاهري است، بدون جهت،مكان و...ممكن نيست و اين موارد از خصوصيات اجسام است و نمي توان از يك طرف خداوند را فاقد جسم دانست و از طرفي ديگر او را قابل رويت با همين چشم عادي دانست اين دو قابل جمع نيست مرحوم علامه حلي(ره) در اين باره مي فرمايد:
اشاعره در اين جا با همه عقلا مخالفت كرده اند. اگر اين ها هم مثل مجسمه قائل به جسمانيت خداوند مي شدند مي گفتيم طبق اين مبنا حرف درستي است؛ مبنا عيب دارد، ولي بنا عيب ندارد؛ اما اشاعره مبنايشان مثل ما است مي گويند كه خداوند جسم نيست، منزه از جسم است، مكان ندارد، جهت ندارد، در عين حال رويت بصري او امكان دارد.(4)
پي نوشت ها:
1. قيامه (75)آيه 22 و 23.
2. ابو الحسن اشعرى،‏ اللمع في الرد على أهل الزيغ و البدع، چ المكتبة الأزهرية للتراث‏،بي تا، بي جا، ص 64.
3. سعد الدين تفتازانى‏، شرح المقاصد،چ الشريف الرضي‏، ج‏4، ص 181.
4. رباني، علي، ايضاح المراد في شرح كشف المراد، چ بي جا بي تا، ص 113.
موفق باشید.