سلام
خواهش میکنم در مورد اینکه میگویند درر نماز باید یاد خد باشید توضیح دهید،یاد خدا درنماز یعنی چی؟

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
ياد خدا در نماز به اين معناست كه انسان توجه كاملا به خدا باشد و از كارهايي كه حواس او را به جاهاي ديگر معطوف مي كند بپرهيزد. همانطور كه از آيات و روايات استفاده مي شود طبيعتا نمازي واقعا مورد قبول است كه با حضور قلب و خلوص نيت و همراه با يقين باشد. قرآن از برخي انسان ها چنين ياد مي كند "رجال لا تلهيهم تجارة و لا بيع عن ذكر الله؛(1) افرادي كه تجارت و خريد و فروش، آنان را از ذكر خدا باز نمي دارد". اينان در عين اين كه بين مردم هستند و به كار و تلاش مشغولند، ولي اين كارها آنان را از نماز و ياد خدا باز نمي دارد.
بزرگان دين براي حضور قلب و اينكه انسان در نماز ياد خدا را بيشتر داشته باشد مراتبي ذكر كرده اند:
1 - شخص نماز گزار اجمالاٌ بداند كه با خداوند سخن مي گويد و حمد و ثناي او مي كند، اگر چه به معناي الفاظ توجه نمي كند.
2 - علاوه بر مرحلة قلبي، به معاني كلمات و اذكار نيز توجه داشته باشد و بداند كه چه مي گويد. به اين مرتبه روايتي از امام صادق (ع) اشاره دارد: "هر كس دو ركعت نماز بخواند، در صورتي كه بداند چه مي گويد، از نماز فارغ مي شود در حالي كه بين او و خداوند گناهي نيست، مگر اين كه خداوند آن ها را مي بخشد". (2)
3- مرتبة سوم آن است كه اسرار عبادت و حقيقت اذكار و تسبيح و تحميد را بفهمد.
4- آن اسرار و حقايق به باطن نفوذ كند.
بزرگان براي به دست آوردن حضور قلب در نماز عواملي را ذكر كرده اند كه مهم ترين آن ها عبارتند از:
1- اهميت دادن به نماز: عارف بزرگ ميرزا جواد آقا ملكي تبريزي مي گويد: هر اندازه كه همت انسان بيشتر باشد، قلبش هم بيش تر نزد نماز خواهد بود و هر اندازه كه همت انسان كمتر باشد، غفلتش از غير نماز بيشتر خواهد بود. (3)
كساني كه نماز را سرسري مي گيرند و نسبت به آن بي توجه هستند و به اهميت نماز توجهي ندارند، حضور قلب نخواهند داشت. بر عكس كساني كه به نماز اهميت مي دهند و براي آن سرمايه گذاري مي كنند و آن را ستون دين مي دانند و وقت و فرصت بيشتري را صرف نماز مي كنند، حضور قلب بيشتري خواهند داشت.
2 - شناخت و آگاهي: هرمقدار معرفت انسان به حق تعالي بيشتر باشد، احساس او نيز بيش تر خواهد بود و در برابر پروردگار خاضع و خاشع خواهد بود و خداوند را ناظر و حاضر خواهد ديد. كه شناخت و آگاهي نيز با تفكر و مطالعه در مورد نادانسته هاي ديني و اعتقادي بدست مي آيد.
3 - فهم معاني نماز: در ابتدا در يك نماز بايد مراقب چند كلمه بود و با تمرين بيشتر، كلمات بيشتري را با معاني آن ادا نماييد.
4 - آمادگي قبل از نماز: كسي كه مي خواهد در نماز حضور قلب داشته باشد، لازم است به مقدمات نماز توجه داشته باشد و وضو را به صورت كامل انجام دهد و قبل از نماز لحظاتي را با خدا خلوت كند. امام صادق (ع) مي فرمايد:"هنگامي كه به قصد نماز به جانب قبله ايستادي، دنيا و آن چه در آن است و مردم و احوال آن ها را فراموش كن. قلبت را از هر شاغلي كه تو را از ياد خدا باز مي دارد، فارغ ساز و با چشم باطن، عظمت و جلال خدا را مشاهده كن. به ياد آور توقف خودت را در برابر خدا، در روزي كه هر انساني اعمال از پيش فرستاده اش را آشكار مي سازد.(4)
5 - رعايت مستحبات نماز: از اسباب حضور قلب، رعايت احكام و آداب نماز است، مانند نگاه كردن به محل سجده در حال قيام، نگاه كردن بين دو پا در حال ركوع، نگاه كردن به دامن در حال تشهد و سلام و چسباندن دست ها به بدن در حال قيام و غيره.
از هنگام وضو ساختن، دل را به خدا بسپار و با گفتن اذان و اقامه و توجه به معاني و مفاهيم بلند آن، جان و روح و قلب را به آن خط نوري ملكوتي اتصال بده كه از كعبه تا عرش واز آن جا تا حقيقت اسما و صفات و از آن فراتر تا "ذات احديت" امتداد دارد.
6 - انتخاب مكان مخصوص و اختصاص وقت مناسب براي نماز.
7 - فراغت قلب: يكي از مهم ترين اسباب حضور قلب، فراغت قلب است.
تا بر نخيزي از سر دنيا و هر چه هست با يار خويشتن نتواني دمي نشست
حضرت امام خميني در مورد راه هاي تحصيل حضور قلب مي گويد: " آنچه باعث حضور قلب شود، دو امر است: يكي فراغت وقت و قلب و ديگر فهماندن به قلب اهميت عبادت را. و مقصود از فراغت وقت آن است كه انسان در هر شبانه روزي براي عبادت خود وقتي را معين كند كه در آن وقت خود را موظف بداند فقط به عبادت بپردازد و اشتغال ديگري را براي خود در آن وقت قرار ندهد. انسان اگر بفهمد كه عبادت يكي از امور مهمه اي است كه از كارهاي ديگر اهميتش بيشتر بلكه طرف نسبت با آن ها نيست [= قابل مقايسه نيست] البته اوقات آن را حفظ مي كند و براي آن وقتي موظف مي كند... از فراغت وقت،مهم تر فراغت قلب است و آن چنان است كه انسان در وقت اشتغال به عبادت، خود را از اشتغالات و هموم دنيايي فارغ كند و توجه قلب را از امور متفرقه و خواطر متشتّته [=پراكنده] منصرف نمايد و دل را يكسره خالي و خالص براي توجه به عبادت و مناجات با حق تعالي نمايد و تا فراغت قلب از اين امور حاصل نشود، تفرغ براي او و عبادت او حاصل نشود".(5)
8- رفع موانع: پرخوري، جلوگيري از ادرار، كسالت و خستگي، سر و صدا و نگاه به اطراف، مانع حضور قلب در نماز مي شود. رفع اين موانع در حضور قلب مؤثر است.
موانع تا نگرداني ز خود دور درون خانه دل نايدت نور
9ـ احساس و درك عظمت و بزرگي خدا.
درك عظمت و بزرگي هر كسي بستگي به مقدار شناخت و معرفت به او دارد. هر مقدار اين شناخت بيشتر شود، بزرگي و عظمت او بيشتر جلوه گر خواهد شد. اگر كسي به عظمت و بزرگي خدا پي ببرد، طبعاً خضوع و خشوع بيشتري در پرستش و عبادت خواهد داشت.
ابان بن تغلب مي گويد: به امام صادق(ع) گفتم: علي بن الحسين(ع) را ديدم وقتي كه به نماز مي ايستاد، رنگ به رنگ مي شد. فرمود: آري او خدايي را كه در برابرش ايستاده بود، كاملاً مي شناخت.(6)
اميرالمؤمنين(ع) در وصف عارفان و خدا پرستان واقعي فرمود: «عظم الخالق في أنفسهم فصغر ما دونه في أعينهم؛(7) آنان خدا را به عظمت و بزرگي شناخته اند. بنابراين هر چه غير او است، در نظرشان كوچك جلوه مي كند».
10ـ جلوگيري از هرزگي قوة خيال:
يكي از بزرگترين عوامل حواس پرتي در نماز، هرزگي و پراكندگي قوة خيال است. اگر قبل از نماز چند دقيقه اي به وسيلة ذكر خدا و مناجات و خواندن نمازهاي مستحبي و تلاوت قرآن، خود را آمادة نماز كنيم، ذهن از حواس پرتي و پراكندگي و از توجه به كثرت، به سوي وحدت منعطف مي شود، در نتيجه در نماز فكر انسان به اين طرف و آن طرف متوجه نمي شود. كسي كه قبل از نماز با ديگري بگو مگو و بحث داشته يا خوشحال يا ناراحت شده، اگر فوراً وارد نماز شود، نمازش تحت تأثير آن افكار خواهد بود و حضور قلب نخواهد داشت.
11ـ ترك گناه يكي از مهم ترين عوامل توفيق در حضور قلب در نماز است. كسي كه اهل معصيت و گناه باشد، توفيق بازيابي به درگاه خدا نمييابد.
12ـ حالت خاصي در نماز كه بيانگر خضوع است، در خشوع كه حالت قلبي است، تأثير مي گذارد.
13- بعضي از آداب نماز مانند سر وقت خواندن و مواظبت بر وقت نماز و به حالت كسالت داخل نماز نشدن و... در نماز مؤثر است.
با انجام اين امور توجه انسان در نماز زياد مي شود و ياد خدا در دل زنده مي گردد.
پي نوشت ها:
1. نور (24) آيه 37.
2. شيخ حر عاملي، وسائل الشيعه، آل البيت، چ اول1409، ج4، ص 686.
3. حسن راشدي، نماز شناسي، ستاد اقامه نماز،چاپ هشتم1380، ج1، ص113.
4. مجلسي، بحارالانوار، الوفاء بيروت، چاپ اول1404، ج 84، ص 230.
5. نماز شناسي، ج1، ص 125.
6. بحارالانوار، الوفاء، ج48، ص 236.
7.همان، ج 14، ص 315.
موفق باشید.