با سلام دختری ۲۵ ساله هستم که هربار به نحوی ازدواجم جور نمی شود
پیش یک دعانویس رفتم گفت یک پسر راهت را بسته است
چون اعتقادی نداشتم پیگیری نکردم چند ماه بعد به دعانویس دیگری مراجعه کردم وی نیز گفت پسری راهم را بسته است گویا نفرینم کرده است....من معتقدم همه چیز دست خداست بی وفایی است اگر از دیگران کمک بخواهیم اما واقعا چرا دو نفر باید به من یک چیز بگویند آنها که همدیگر را نمی شناسند با هم تبانی کنند در ثانی فرد دوم اصلا پولی از من نگرفت تنها به دلیل ارادت به آشنایم برایم سرکتاب باز کرداصلا دعانویس نیست اما از علوم غریبه سر در می آورد اگر واقعا نفرینی در کار باشد باید چه کرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟خواهشا یاری کنید
حق یارتان..

با سلام و آرزوي قبولي طاعات و عبادات شما و سپاس از ارتباط تان با مرکز ملی پاسخگویی به سوالات دینی
خواهر گرامي
غالب آنچه امروزه ميان مردم درباره سحر و جادو شايع است، بي اساس است. آري؛ برخي از اقسام سحر و جادو واقعيت دارد و در بعضي آيات قرآن و نيز برخي روايات، در مورد تأثيرگذاري سحر و برخي كارهاي عجيب و غريب انسان ها كه مي خواهند در زندگي ديگران اخلال ايجادكنند ، اشاراتي شده است. مثلا در آيه 102 ‌سوره بقره وقتي جريان اين دسته از افراد شرور كه قصد به هم زدن زندگي مردم را دارند، مطرح مي‌شود، مي‌فرمايد: و ما هم بضارّين به من احدٍ الاّ باذن الله؛ بدون خواست خداوند نمي توانند كاري كنند.
بنابراين اگرچه برخي از اقسام سحر و جادو واقعيت دارد. ولي اولا قرآن اين كار را در مورد زن و شوهر - نه كساني كه هنوز ازدواج نكرده اند - به عنوان يك جرم در پرونده ساحران شرور قرار داده است. ثانيا مي فرمايد: آن ها اگر چه براي تأثير گذاري و ايجاد اختلاف در زندگي مردم تلاش زيادي مي كنند، ولي تا چيزي را خدا نخواهد، به نتيجه نمي رسد.
برفرض موردي نيز پيدا شود كه سحري يا نفريني در كار باشد، مي‌توان از راه‌هاي زير براي بطلان آن استفاده كرد:
1. پناه بردن به خداوند(گفتن اعوذ بالله من الشيطان الرجيم) و خواندن سوره‌هاي فلق و ناس.
2. خواندن آيه51 و52سوره قلم(يعني از :" و إن يكادالّذين) وهم چنين خواندن " آيت الكرسي "
3. همچنين جهت محفوظ ماندن از سحر و جادو، خواندن هفت مرتبه "بسم الله و بالله"سنشدّ عضدك بأخيك و نجعل لكما سلطاناً فلا يصلون إليكما بآياتنا أنتما و مَن اتّبعكما الغالبون- قصص آيه35- شب ها پس از نماز و روز ها پيش از نماز روايت وارد شده است.(1)
در مورد يكي بودن حرف آن دو نفر نيز مي توان احتمال قوي را اتفاقي بودن آن دانست. چون اغلب، براي دختران مجرد همين حرف را مي زنند و ما بارها اين كلام را از دختران مجرد شنيده ايم.
اما در مورد ازدواج:
شيخ و سيد از مفضل بن عمر روايت كرده‏اند كه: گفت ديدم روزي حضرت امام جعفر صادق (ع) را كه نماز جعفر بجا آوردند، پس دست ها را بلند كردند و اين دعا خواندند.
"يَا رَبِّ يَا رَبِّ" به قدري كه يك نفس وفا كند "يَا رَبَّاهْ يَا رَبَّاهْ" به قدر يك نفس "رَبِّ رَبِّ" باز به قدر يك نفس "يَا اللَّهُ يَا اللَّهُ" باز به قدر يك نفس "يَا حَيُّ يَا حَيُّ" به قدر يك نفس "يَا رَحِيمُ يَا رَحِيمُ" باز به قدر يك نفس "يَا رَحْمَانُ يَا رَحْمَانُ" هفت مرتبه "يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ" هفت مرتبه.
پس خواندند "اللَّهُمَّ إِنِّي أَفْتَتِحُ الْقَوْلَ بِحَمْدِكَ وَ أَنْطِقُ بِالثَّنَاءِ عَلَيْكَ وَ أُمَجِّدُكَ وَ لا غَايَةَ لِمَدْحِكَ وَ أُثْنِي عَلَيْكَ وَ مَنْ يَبْلُغُ غَايَةَ ثَنَائِكَ وَ أَمَدَ مَجْدِكَ وَ أَنَّي لِخَلِيقَتِكَ كُنْهُ مَعْرِفَةِ مَجْدِكَ وَ أَيَّ زَمَنٍ لَمْ تَكُنْ مَمْدُوحا بِفَضْلِكَ مَوْصُوفا بِمَجْدِكَ عَوَّادا عَلَي الْمُذْنِبِينَ بِحِلْمِكَ تَخَلَّفَ سُكَّانُ أَرْضِكَ عَنْ طَاعَتِكَ فَكُنْتَ عَلَيْهِمْ عَطُوفا بِجُودِكَ جَوَادا بِفَضْلِكَ عَوَّادا بِكَرَمِكَ يَا لا إِلَهَ إِلا أَنْتَ الْمَنَّانُ ذُو الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ".
پس حضرت فرمود كه اي مفضل هر گاه تو را حاجت ضروري بوده باشد نماز جعفر را بخوان و اين دعا را بكن و حوائج خود را از خدا طلب كن كه برآورده مي‏شود، ان شاء الله تعالي.(2)
ظاهرا در توصيه هاي آيت الله بهجت (ره) آمده است كه؛ دختراني كه مي خواهند ازدواج كنند و همسر دلخواهي به خواستگاري آنان نيامده است ،نماز جعفر طيار (ع) بخوانند و پس از آن دعاي كه در زادالمعاد مجلسي آمده (اين دعا از امام جعفر صادق (ع) توسط مفضل بن عمر روايت شده و در مفاتيح در ضمن نماز جعفر طيار ذكر شده است) خوانده شود و بعد از آن به سجده رود و تلاش كند كه حتما گريه كند گرچه به مقدار كم و همين كه چشمش را اشك گرفت حاجتش را از خدا بخواهد. و اين اعمال را تا زماني كه حاجتش روا شود انجام دهد، و اگر حاجتش روا نشد بداند كه يا كم خوانده و يا با اعتقاد كامل نخوانده است.
پي نوشت ها:
1. بحار الأنوار، علامة مجلسي، مؤسسة الوفاء، بيروت، 1404 ه. ق، ج 92، ص 125.
2. مصباح المتهجّد،طوسي محمد ابن حسن، ناشر موسسه فقه الشيعه، ص311.
موفق باشید.